قره مَلیك یكی از محلههای كهن شهر تبریز است. محله قراملك تبریز از سمت شمال به آجی چای از غرب به دشت تبریز و از جنوب به رواسان و كوی كارمندان راه آهن تبریز و از شرق به محله حكمآباد و شام غازان منتهی میشود. این محله در انتهای غربی تبریز و در داخل جلگه تبریز كنار (آجی چای) واقع شدهاست. مسجد جامع قراملك (بؤیؤك مچید)، امام حسین (آشاغی كوچه مچیدی)، حضرت صاحب الزمان (خلفلر مچیدی) از مهمترین مساجد در میان مساجد دهگانهٔ محلهٔ قراملك است.
در عهد ناصرالدین شاه باروهای شهر به كلی از بین رفت. بدین جهت قسمتی از شهر كه موسوم به قلعه (شامل محلات: چارمنار، سرخاب، شتربان، ویجویه [عامیانه : ورجی]، مهادمهین [عامیانه : میارمیار]، نوبر، مقصودیه و غیره) بود اكنون از قسمت بیرون حصار (محلات: اهراب، لیل آباد [عامیانه : لیلاوا]، چرنداب، خیابان، باغمیشه… الخ) جدا نیست و همچنین قصبات حومهٔ قدیم واقع در سمت مغرب شهر (امیرخیز، چوست دوزان، حكمآباد [عامیانه : هكماوار]، قراملك، قره آغاج، آخونی، كوچهباغ، خطیب) و مارالان (واقع در سمت جنوب شرقی) به شهر ملحق شدهاست و شهر از سمت غرب و جنوب غربی توسعه مییابد. به همین سبب در حال حاضر نیز معمول است كه پا به سن گذاشتهها فقط قسمت بازار تبریز و داخل قلعه را شهر یا به اصطلاح تركی «قالا» یعنی قلعه میخوانند.
همانطور كه ذكر شد محله قراملك تبریز به همراه خطیب و شنب غازان تا قبل حكومت ناصرالدینشاه قاجار جزو قصبات حومه غرب تبریز به حساب میآمدند به همین جهت این مناطق نسبت به دیگر محلات مركزی تبریز تاریخ مستقلی را دارا میباشند.
دربارهٔ قدمت این منطقه اطلاعی بیشتری در دست نیست اما با توجه به داستانهای روایت شده از عاشیقها قدمت این منطقه به دوران حكومت اتابكان آذربایجان مربوط میشود. لازم به ذكر میباشد با توجه به چارداقهای با طرح بخصوص و منحصربهفرد گنبدی شكل بجا مانده در اراضی كشاورزی قراملك كه جزو ابتداییترین خانههای بشریت میباشد این منطقه حرفهای زیادی دربارهٔ قدمت خود دارد كه مجال كارشناسی زیادی را میطلبد.
در جریان انقلاب مشروطه، این محله از مهمترین و تأثیرگذارترین محلههای شهر بوده و قراملكیان از عالم دینی خود مرحوم آیت الله میرزا حسن مجتهد تبریزی امام جمعه تبریز كه مشروطه مشروعه خواه بودهاست پیروی میكردند و تاریخ شاهد میباشد كه بعد از بازگشت از تبعید ایشان را با استقبال كمنظیر بروی دوش خود وارد شهر كردند. شجاع نظام مرندی شجاع الدوله كه از طرف محمدعلیشاه قاجار مأمور به سركوب جنبش مشروطه میشود به همراه كردها در این محله اردو میزنند كه بعدها این محل پس از ترك لشكر استبداد با خاطرهای بد به نام آنها با «كؤردلر كوچه سی» برای نسل آینده به یادگار ماند با این حال تاریخ شاهد كمك اهالی به سردار مجاهد مرحوم ستارخان بودهاست. میدان اصلی و قدیمی قراملك در مركز محله، با محوریت مسجد جامع قراملك و با نام میدان حسینیه مزین است كه از دیرباز كانون خرید و فروش محصولات كشاورزان بودهاست در واقع میدان حسینیه كانون اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، مذهبی قراملك میباشد. لهجه اهالی قراملك از لهجه قدیمی تبریز تبعیت میكند.
محلهٔ قراملك در حوزهٔ استحفاظی شهرداری منطقه شش تبریز قرار گرفتهاست.
وجه تسمیه
از لحاظ لغوی قاراملیك كلمهای است تركی كه از دو واژهٔ (قارا+ملیك) تبدیل شدهاست. قاراملیك هم با دو به مرور زمان در زبان عامیانه مردم ترك تبریز به قره ملیك و بعدها با گویش فارسی به قره ملك – قراملك تبدیل شدهاست(كرده اند)
پروفسور پاشا افندیئو Paşa Əfəndiyev فلكلورشناس معروف آذربایجانی در كتاب آذربایجان شفاهی خلق ادبیاتی در وجه تسمیه قراملك مینویسد كه در زمان حكومت اتابكان آذربایجان پهلوانی جوان، فقیر و سیه چرده از تبریز طبق رسم آن زمانه در كشتیهای معروف شاهزاده جهان پهلوان به اصرار مادر پیرش شركت كرده و در دید حیرت زدهٔ مردم موفق میشود پشت پسر جهان پهلوان را سه بار بر زمین زده و بر پهلوان اتابكان غالب میشود این موفقیت چنان مردم تبریز را حیرتزده میكند كه این پهلوان زبان زد عام و خاص میشود و بدنبال این شهرت مردان حكومتی با وی دشمنی میكنند و این ماجرا با حمله طغرل سلجوقی به تبریز مصادف میشود و دفاع جانانه و غیرتمندانه قاراملیك به همراه گروهش از تبریز و كشته شدنش در راه وطن مادری خویش در تاریخ قهرمانان ملی ثبت میشود. از آنزمان مردم تبریز نام این محله از شهر تبریز را با نام آن قهرمان ملی، قاراملیك نامیدند.
بعضی از صاحب نظران علت نامگذاری این محله را به اصلی و كرم در دوران صفویه مربوط میدانند. چرا كه نام پدر اصلی یا آسلی (مریم)، قاراملیك بودهاست و چون قاراملیك خود در منطقه كنونی قراملك سكنا داشتهاست این منطقه به این نام نامیده شدهاست.
با توجه به اینكه حكومت اتابكان آذربایجان قبل از حكومت صفویه بودهاست بنظر میرسد كه قاراملیك پدر اصلی نیز بخاطر اینكه اهل این منطقه بودهاست، به پسوند منتسب به این منطقه یعنی قاراملیك نامیده شدهاست همچنان كه اهالی بومی در حال حاضر نیز قراملكی نامیده میشوند.
مكانهای تاریخی
این مناطق (قراملك-شام قازان) بعلت دوری از مركز شهر همیشه مورد كم لطفی مسؤلین بوده و هست و مكانهای مقدس و تاریخی این مناطق دستخوش نابودی قرار گرفتهاند. چنانكه در محله شام قازان و قراملك دیگر خبری از آثار تاریخی نمیباشد.
تنها اثر تاریخی بجا مانده این مناطق مسجد جامع قراملك میباشد كه بجا مانده از دوران صفوی میباشد. یكی دیگر از مكانهای مقدس برای اهالی مقبره پیرحسن در كنار كنارگذرغرب تبریز واقع در اراضی كشاورزی قراملك میباشد كه با بیتوجهی مسولین در حال نابودی میباشد! قراملك افتخار گذر جاده ابریشم را نیز از خود داشتهاست و خیابان وحدت امروزی همان جاده ابریشم باستانی میباشد و در كنار این جاده كاروانسراهایی كه امروزه بجز اسامی خالی دیگر آثاری از آنها باقی نماندهاست. باغات قراملك در كنار دیگر باغات محلات دیگر روزگاری تبریز را به شهر باغات معروف كرده بودند و بنا به گفته اهالی قدیمی باغ پدر آسلی یا اصلی (كه امروزه دیگر اثری از آن نمانده جز دانستن موقعیت باغ) جایی حدود پانصد متر جلوتر از قبرستان روضه رضوان بود كه امروزه دیگر به مدد كارخانجات خبری از سرسبزی نیست كه هیچ حتی به هنگام شب كه سكوت نسبت به روز بیشتر است صدای زوزه توربینها و دستگاههای كارخانهها استراحت شبانه مردم این محله را مختل كرده و بودجهای را كه هر كارخانه صنعتی میبایست برای آلودگی محیط زیست به درختكاری و ایجاد پاركها و باغات جدید بپردازد به دست فراموشی سپرده شده و مناطق سرسبز تبریز تبدیل به مناطق سیاه ماشینی و صنعتی شدهاست.
قراملك و نخستین شورای محلی شمالغرب كشور
اهالی محله قراملك تبریز در مورخه ۱۳۹۴/۰۲/۲۵ اولین شورایاری محلات شهر را در شمالغرب كشور و همچنین دومین شورایاری محلات شهر را در كشور بعد از شهر تهران برگزار كردند.
ماشینسازی تبریز نماد قراملك
محله قراملك بعد از سال ۱۳۵۰ با ایجاد كارخانه بزرگ ماشینسازی تبریز تبدیل به منطقهای با سه كاربری مسكونی و صنعتی و بعدها آكادمیك شد. به دنبال ماشینسازی سیل كارخانجات زیادی از قبیل ایدم، موتوژن، صنایع پمپسازی ایران، كمپروسورسازی تبریز، لیفتراكسازی سهند، چرخشگر، بنیان دیزل، شهرك فناوری خودرو و… بسوی این منطقه سرازیر شدند و بدنبال ایجاد صنعت بعضی از این شركتها با خود دانشگاه جامع علمی كاربردی را نیز راه اندازی كردند و این منطقه را تبدیل به قطب صنعتی-دانشگاهی تبریز نمودند. اما با این حال شركت ماشینسازی تبریز دیگر در سطح شهر تبدیل به نماد این محله شدهاست و مجسمه كار و اندیشه (كه با ارتفاع چهار و نیم متر نماد صنعتی شدن شهر تبریز میباشد) اثر بهروز حشمت در وسط میدان ماشینسازی نماد محله قراملك میباشد؛ كه البته به علت انجام پروژه قطار شهری این مجسمه هماكنون در محوطه كارخانه ماشینسازی و جلوی ساختمان مركزی كارخانه نصب گردیده كه بعد از اتمام پروژه مجدداً در جای قبلی نصب خواهد گردید
محله قراملك تبریز از قدیمالایام مانند دیگر محلات قدیمی، خود دارای قبرستانهایی مجزا از دیگر محلات تبریز بود كه اموات خود را در این فبرستانها دفن میكردند كه با توسعه شهر از بین رفته و تبدیل به خیابان شدهاند یكی از این قبرستانها در محل كنونی میدان ماشینسازی میبود كه اهالی محله خلفلر و میدان حسینیه قراملك اموات خود را در آنجا دفن میكردند كه بعد از ایجاد كارخانه ماشینسازی، كاربری آن عوض و تبدیل به میدان شده و اهالی اموات خود را از آنجا به قبرستان وادی السلام شهر قم و یا به قبرستانی كه آخر خیابان نهضت با نام قبرستان بهرام خیز (بهرام آغزی) ایجاد شد، انتقال دادند و قبرستان دیگری نیز كنار تازاباغ قراملك در انتهای خیابان وحدت بعد از تقاطع خیابان تلاش میبود كه اهالی محله آشاغی كوچه اموات خود را در آنجا دفن میكردند كه تبدیل به خیابان گشته و به روبهروی آن با نام جدید روضه رضوان انتقال یافت.
قبرستان بهرام خیز مزار شهید صافی (از شهدای انقلاب اسلامی) و عارفانی هم چون قاسیم عمی میباشد. لازم بذكر است كه بعد از تخریب قبرستان قدیمی در میدان ماشینسازی، قبر قاسیم عمی به این قبرستان انتفال یافتهاست و روزهای پنج شنبه شاهد زائران زیادی میباشد.


