مدرسه ضیائیه یزد كه به زندان اسكندر نیز مشهور است. متعلق به قرن ۶۳۱ هجری قمری است. بانی آن شرف الدین علی رضی است. این مدرسه در محله فهادان و در مجاورت بقعه دوازده امام یزد قرار گرفته است.
در كوچه پسكوچههای محله فهادان یزد، تابلویی وجود دارد كه گردشگران را به بازدید از بنایی با دو نام دعوت میكند؛ بنایی كه نمیتوان ارزش تاریخی آن را نادیده گرفت و منكر ویژگیهای جذاب معماریاش شد؛ اما در هر حال این سوال در ذهن شكل میگیرد كه بالاخره زندان اسكندر یا مدرسه ضیائیه؟ پاسخ این سوال را در ادامه این مطلب به صورت مفصل به شما میدهیم. برای آشنایی كوتاه با این اثر همین بس كه بدانید این بنای مرموز، یادگاری از سده هفتم هجری قمری و دوره ایلخانیان است و امروزه كارگاههای صنایع دستی در آن فعالیت میكنند و اینجا را با تمام رمز و رازهایش به مكانی فرهنگی و جاذبهای تاریخی تبدیل كردهاند.
نام این اثر از تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۴۶ با شماره ۷۷۰ در فهرست آثار ملی ایران قرار دارد و از ۲۴ بهمن ۱۳۸۴ در محدوده ثبت جهانی شده شهر یزد واقع شده است.
تاریخچه بنا
كارشناسان بر این عقیدهاند كه این بنا مدرسهای با ۸ قرن قدمت است كه در سال ۶۳۱ هجری قمری توسط عارف معروف، ضیاءالدین حسین رضی بنیان نهاده شد و در سال ۷۰۵ هجری قمری، پسران وی، مجدالدین حسن و شرفالدین علی آن را تكمیل كردند. این بنا بیش از ۷۰۰ سال پیش محل تدریس بوده و میزبانی مجالس بحث و بررسی بزرگان و علما را بر عهده داشته است. بر اساس شواهد تاریخی خاندان رضی، در اطراف این بنا خانههای عالی و بادگیرهای بلند ساخته بودند. در آن زمان این ساختمان درگاه بلند، دو مناره رفیع و باغچهای پر از درخت داشت و كتابخانه و حمام روبه روی بنا واقع شده بودند.
با كمی دقت، متوجه میشوید كه این بنا چندان شباهتی به زندان ندارد؛ اما روایتهای محلی حرف دیگری میزنند. این روایات بر تصورات مردم در مورد زندان اسكندر دامن میزند و باز هم قصههایی را بر سر زبانها میاندازد. به برخی از این روایات اشاره میكنیم:
گفته میشود این نام در نتیجه آمدن گروهی از تبعیدیان اسكندر مقدونی به یزد به وجود آمد و البته عوامل دیگری همچون ویژگیهای اقلیمی، دوردستی و دورافتادگی یزد از مراكز بزرگ و پر رفت و آمد در گذشته بر شهرت بیشتر این نام افزودهاند. در بخشی از دیوان حافظ به بیتی برمیخوریم كه در مورد زندان اسكندر است:
دلم از وحشت زندان سكندر بگرفت رخت بر بندم و زی ملك سلیمان بروم

برخی دیگر بر این باورند كه اسكندر مقدونی، در زمان حمله به ایران، این ساختمان را بهعنوان یك زندان بنا نهاد كه در گذر زمان به مدرسه تغییر كاربری پیدا كرد. در این رابطه در افسانهها آمده كه اسكندر پس از ورود به ایران، در كثه (نام قدیمی مركز ناحیه یزد) قلعهای برای زندانیان و بازماندگان دولتی میسازد و به همین دلیل در دوره اسلامی، شهر یزد به كنایه به زندان اسكندر مشهور میشود. برخی مورخان نیز كثه را نخستین بنای یزد دانستهاند كه اسكندر مقدونی فرمان ساخت آن را صادر كرده و نامش را «زندان ذوالقرنین» گذاشتهاند.
بد نیست بدانید در هیچ یك از اسناد تاریخی اثری از حضور یا عبور اسكندر از یزد ثبت نشده و تنها در صحبت مورخان محلی اشارههایی به آن شده است. با این وجود، این شهر موقعیت استراتژیك مناسبی برای استقرار نیروهای نظامی یونانی داشته كه تسهیل در تصرف ایالات پارس و ماد، توسط اسكندر را در پی داشته است.
معینالدین نظری، یكی از مورخان قرن نهم هجری قمری كه معتقد است خطه یزد توسط ضحاك ساخته شده، بنای زندان اسكندر را متعلق به ضحاك میداند كه در آن زمان با عنوان زندان ضحاك شناخته میشده است.
مورخان قرن ۹ و ۱۱ هجری قمری یزد در نوشتههایشان اشاراتی به این بنا داشتهاند كه از جمله آنها میتوان به احمد كاتب اشاره كرد؛ او در قرن نهم به وجود چاهی در محله قدیم شهر قدیم (فهادان امروز) اشاره میكند كه بهعنوان «بند خانه اكابر عجم» استفاده میشده است.

پس از آنكه این بنا به ویرانهای تبدیل شد، گودالی در یكی از قسمتهای آن به وجود آمد كه همگان آن را سیاه چال میپنداشتند و تصور زندان بودن این بنا در میان مردم قویتر از پیش شد. در جریان مرمت و بررسی كارشناسان مشخص شد كه این فرورفتگی در اثر احداث شبكه آبرسانی در زیر زمین به وجود آمده است. این فرورفتگیها به جای آنكه نشانی از زندان باشند میتوانند به عنوان گواهی درباره هوش و ذكاوت ایرانیان در مورد تلاش برای تامین آب در سرزمین كویری در نظر گرفته شوند. اكثر كارشناسان كاربری زندان را برای این بنا رد كرده اند و معتقدند زندانی با عنوان زندان اسكندر وجود نداشته و یا اگر بوده، به صورت بنایی جدا از مدرسه ضیائیه ساخته شده است.
در كتاب یادگارهای یزد، نوشته ایرج افشار و برخی منابع دیگر، به این بنا با عنوان مدرسه، مسجد و آرامگاه اشاره شده و از زندان حرفی به میان نیامده است. احتمال میرود كه زندان اسكندر امروزی بقایای یكی از خانههای خاندان رضی و گنبد بنا، باقی مانده بقعه قبور آنها باشد.
معماری بنا
معماری این بنا به شیوه آذری است. در مورد این بنا روایتهایی مطرح میباشد كه قدمت ساخت آن را به زمان حمله اسكندر مقدونی به ایران نسبت میدهد كه از این بنا به عنوان زندان استفاده میشده كه بعدها تغییر كاربری داده و به عنوان مدرسه مورد استفاده قرار گرفت.از بخشهای این بنا میتوان به وجود چاهی با قطری حدود ۲ متر در وسط حیاط این مدرسه اشاره نمود كه به سردابی به عمق حدود ۵ متر منتهی میگردد، ارتفاع گنبد این بقعه به ۱۸ متر میرسد و دارای گچبریهای و تزئینات زیبائی با آبرنگ طلائی و لاجوردی بوده كه بخش اعظم آن از بین رفتهاست

این مدرسه در دو مرحله ساخته شده است.نخست گنبد خانه ی كهن آن همزمان با حمله مغولان , برای آرامگاه ساخته شده و مدرسه هم نبوده است و صد سال پس از آن در اوایل سده هشتم,نوه ی سازنده ی نخست گنبد ,در كنار آن,این مدرسه را می سازد و آن را مدرس این مدرسه می كند و درگاه آن را هم به مدرسه باز می كند.این جا هم خانه مدرس داشته كه بخش اندكی از آن پیداست. بر خلاف خانه ی مدرس ابراهیم خان كرمان كه از درون مدرسه بدان راه می یابند, در این از همان هشتی می توان به خانه مدرس راه یافت. میانسراء افزون بر ایوانچه ی جلوی حجره ها چهار ایوان بلند تر دارد كه ان را چهار ایوانی كرده است.

این مدرسه در دو مرحله ساخته شده است.نخست گنبد خانه ی كهن آن همزمان با حمله مغولان , برای آرامگاه ساخته شده و مدرسه هم نبوده است و صد سال پس از آن در اوایل سده هشتم,نوه ی سازنده ی نخست گنبد ,در كنار آن,این مدرسه را می سازد و آن را مدرس این مدرسه می كند و درگاه آن را هم به مدرسه باز می كند.این جا هم خانه مدرس داشته كه بخش اندكی از آن پیداست. بر خلاف خانه ی مدرس ابراهیم خان كرمان كه از درون مدرسه بدان راه می یابند, در این از همان هشتی می توان به خانه مدرس راه یافت. میانسراء افزون بر ایوانچه ی جلوی حجره ها چهار ایوان بلند تر دارد كه ان را چهار ایوانی كرده است.

نحوه دسترسی
آدرس :یزد – خیابان امام – محله فهادان
ساعات بازدید :۸-۲۰
تعطیلی هفتگی : ندارد












