واژه علم آركئولوژی كه از كلمات آرخایوس (باستان) و لوگوس (علم) تشكیل شده است، به بیان گسترده به شناساندن رفتار گذشته انسان میپردازد و میشود آن را به مثابه دانش باستان نیز معرفی كرد. در این مطلب علم باستان شناسی و روشهای كاوش آن را مورد بررسی قرار می دهیم . امروزه وقتی كه سخن از باستانشناسی بهمیان میآید، در ذهن بسیاری از مردم، گنجهای بینظیر، طلاهای پرزرق و برق فراوان، مقابر پر از هدایای نفیس فرمانروایان باستان یا اینكه تابوتهای طلایی فراعنه مصر متصور میشود. حال آنكه همه اینها چیزی غیر از تخیلات افراد ناآگاه یا عتیقهجویان نیست. طبیعی است، با وجود آنكه باستانشناسی با این موضوعات بسیار جذاب سر و كار دارد اما همه اینها فقط بخش بسیار كوچكی از آن را تشكیل میدهند به عبارت دیگر به اندازه بخش قابل مشاهده یك كوه یخی هستند.
باستانشناسی كه با قوه شانس و خیال هیچ ارتباطی ندارد حقیقتاً یك علم است، همانند همه علوم، باستانشناسی هم ثمره كنجكاوی انسان است، برای تحصیل نتایج معلوم و معین، اسلوب و اصول فنی معنی به كار میبرد.
هدف این علم انباشتن موزه به آثار زیبا و نفیس یا اینكه جذب توریستها یا كاوش شهرهای باشكوه نیست بلكه برای یادگیری درباره گذشته تیره و تار نوع بشر میكوشد.
باستانشناسی علمی است كه با مطالعه دقیق بقایای فرهنگ مادی مصنوع نوع بشر در زمانهای قدیم، روشنگر گذشته ما را آرمان خویش قرار داده است، همچنین در سایه دادههای حاصل از این علم است كه میتوان در باره دوران فاقد كتابت حیات بشری (پیش از تاریخ) كه میلیونها سال قدمت و دوام داشته است، شناخت به دست میآید.
باستانشناسی درباره زندگی انسانها و مصنوعات فرهنگی ایشان محوریت و موضوعیت مییابد، هر نوع بقایای فرهنگ مادی بازمانده از زمانهای قدیم را جمعآوری و طبقهبندی میكند در حالی كه شرایط و اوضاع مكشوف را نیز مورد مطالعه قرار میدهد و به نتایج لازم دست مییابد.
باستانشناسی به گذشته پرافتخار هر ملت میپیوندد و سرگذشت و یادگارهای بشر و وقایع فعالیتهای طولانی انسان را به طور دقیق بیان میكند.
این علم با اینكه جزو جوانترین علمهای دنیاست ولی به سرعت پیش میرود و لزوم یادگیری آن در هر كشوری بیش از پیش احساس میشود. علم باستانشناسی نسبتاً فطری است و همیشه جلوتر از سایر علوم انسانی، به ویژه فلسفه، در نزد انسان اولی شناخته شده بود و اعتقاد به وجود خدا و پرستش او را در نهاد بشر زنده میكرده است. باستانشناسی اشتباهات و لغزشهای فرضی تاریخ و دیگر علوم را با كاوشهای علمی سالم و لایهنگاری دقیق و خواندن خطوط بازمانده از انسان تصحیح كرده و در اختیار مورخان زمان قرار میدهد، از طریق باستانشناسی میتوان صحت و سقم مدارك تاریخی را تعیین كرد.
روشهای كاوش باستانشناسی
در عمل كاوش، تكنیكهای تخصصی متعددی وجود دارد كه از آنها استفاده میشود و هر حفاری از ویژگیهای خاص خود برخوردار است؛ كه رویكرد باستانشناس را تعیین میكند.
منابع و دیگر مسائل عملی اجازه نمیدهد باستانشناسان در هر زمان و هر كجا كه مایل باشند عملیات حفاری را انجام دهند، این امر با هدف حفظ آنها برای نسلهای آینده و همچنین شناساندن نقش و ارزش آنها برای جوامع ساكن در نزدیكی آنها بوده و امید است كه با گذر زمان و پیشرفت در فناوری باستانشناسان قادر به بررسی این مكانها و كسب نتایج بهتر شوند.
سیستم شبكه مربعات بازودار
این سبك كاوش كه به آن سیستم جدولی (Grid sistemi) هم میگویند، اولین بار در دهه ۱۹۳۰ توسط باستانشناس انگلیسی «سرمورتیمر ویلر» (۱۸۹۰-۱۹۷۶) ابداع شد.
در اینجا با هدف اصلی كه لایهنگاری است طبقات فرهنگی به طور عمودی برش مییابند و نتیجتاً لایهها در برش پروفیل و ترانشهها مشهود میشوند.
در این سیستم محوطه كاوش به مربعات ۵*۵ متری یا ۱۰*۱۰ متری تقسیم شده و میان مربعات بازوهایی به عرض نیممتر در نظر گرفته میشود و كاوش درون این مربعات مرزبندی شده انجام میگیرد.
به منظور دقت و تمركز بسیار زیاد در كاوش غارهای عصر حجر مربعات مرزبندی شده با ابعاد ۱*۱ متر در نظر گرفته میشوند، به بیان دیگر، ابعاد مربعات با توجه به خصوصیات محوطه كاوش میتواند كوچك و بزرگ شوند.
در محوطههای تنگ و كوچك و دارای لایههای شبكه مربعات كوچك و در محوطههای بزرگ و دارای لایههای ضخیم، شبكه مربعات بزرگ به كار میروند، بازوهای میان مربعات كاوش را تسهیل میكند و این سیستم رایترین سیستم زمانه ما است.
روش كاوش ارگانیك
در این روش كاوش با توجه به آثار معماری انجام میگیرد، در واقع این روش معماری را مهمترین مدرك باستانشناسی میانگارند.
سیستم محوطه باز
این تكنیك، به ویژه برعكس بعد عمودی سیستم جدولی از طرف باستانشناسانی ابداع شد كه به بعد افقی ترانشه اهمیت میدادند. در سایتهای تكمرحلهای، بتا كاربرد سیستم محوطه باز میتوان تمام پلان افقی را به صورت كامل و دقیق به دست آورد و مشاهده كرد.
با این سیستم اگر بخواهیم تپهای را كه دارای چندین لایه است به روش عمودی حفاری كنیم یكایك لایههایی را كه روی همدیگر قرار گرفتهاند را باید به دقت گزارش و ثبت كرده و برداریم و به پایین برویم كه در نهایت هم این عمل به ما یك برش خواهد داد، البته با پیشرفت علوم، باستانشناسی هم تحت تاثیر آن باز روشهای جدید و مدرن دیگر هم استفاده میشود.
كاوش شامل بازیابی انواع مختلفی از دادهها از یك محوطه فرهنگی است، مكانی كه در آن شواهدی برای فعالیتهای گذشته انسان وجود دارد، این دادهها شامل:
۱. مصنوعات و اشیاء ساخته شده یا اصلاح شده توسط انسان
۲. ویژگیها (features) و تغییرات انجام شده در خود
۳. شواهد و مدارك محیط زیست اطراف مانند پوسته حلزون، دانهها و استخوانها
۴. از همه مهمتر ارتباط میان انواع دیگر داده
برای شروع یك كاوش علمی در محوطههای باستانی نیاز به دلیل و یا دلایل متقن علمی است كه براساس آن بخش از ابهامات و سوالات مربوط به تاریخ و تمدن كشور در آنها پاسخ داده میشود، سوالاتی از قبیل چگونگی پیدایش تمدنهای عظیم بشری، نحوه تأمین غذا و نوع معیشت انسان در دوران غارنشینی، چگونگی كشف آتش توسط انسان، چگونگی ذوب فلزات توسط انسان و هزاران جوابهای دیگر كه سبب میشوند پاسخ آنها از دل تپههای باستانی كه از هزاران سال قبل باقی ماندهاند جستوجو و به بازسازی شیوه زندگی، آداب و رسوم اقوام مختلف و نیز معماری هنر انسانهای گذشته پرداخت و معماهای زیادی را حل كرد.
برای شروع كار كاوش میدانی باستانشناسی، كار، فرمی تحت عنوان فرم پژوهشگاه وجود دارد كه لازم است سرپرست و مجری طرح در آن دلایل، اهداف و ضرورت اجرای طرح به همراه بودجه درخواستی و نیز سوابق علمی و اجرایی مجری و پژوهشكده باستانشناسی كشور ارسال میشود، در صورت صدور مجوز پژوهش و تعیین اعتبار لازم سرپرست هیئت اقدام به انتخاب اعضای هیئت و نیز درخواست بقیه ملزومات كاوش میكند.
اعضای هیئت كاوش بنا به صلاحدید سرپست هیئت، متشكل از چند نفر از باستانشناسان مجرب، نقشهبردار، طراح، استخوانشناسی عكاس و راننده است، ضمناً وسایل مورد نیاز كاوش شامل دوربین عكاسی، دستگاه G. P. S ژالونهای یك متری، چادر صحرایی، چراغ قوه و وسایل نوشت افزاری شامل كاغذهای A۴ مداد اتود، ماژیك و دفترهای گزارشنویسی، قطبنما، بیل، كلنگ كوچك حفاری، كمچه حفاری، كیسههای سفال…و سایر وسایل مورد نیاز با توجه به بودجه تعیین شده است.
بعد از استقرار تیم حفاری در محل اقامت نزدیك به تپه، كار حفاری شروع میشود برای این كار وظایف اعضای تیم حفاری با توجه به تخصص آنها توسط سرپرست هیات به آنها ابلاغ میشود. كار حفاری با توجه به نوع محوطه تاریخی با یكی از روشهای كاوش شامل سیستم شبكه مربعات بازودار، روش كاوش ارگانیك، سیستم محوطه باز، سیستم صفحه شطرنج یا ترانشه مورب انجام میگیرد.
ابتدا بررسیهای لازم بر روی عرصه و اطراف تپه مورد نظر انجام میگیرد و به عنوان مثال اگر حفاری با سیستم شبكه مربعات بازو دار باشد، نقطهای ثابت به عنوان نقطه مركزی انتخاب و ترانشه در آن مشخص شده و حفاری شروع میشود.
معمولا برای هر ترانشهای یك نفر از كارشناسان به عنوان مسئول انتخاب میشود تا نظارت لازم را بر نحوه حفاری داشته و به ثبت و ضبط اشیاء تاریخی و تهیه و تنظیم گزارشهای روزانه اقدام كنند.
معمولا كار خاكبرداری از سطوح ترانشه به وسیله كارگران و با كلنگ بزرگ انجام میگیرد بعد از برداشت ۳۰ سانتیمتر اولیه از خاك تپه كه آمیخته با ریشه گیاهان و خاك مضطرب و بهم خورده است، برای دقت بیشتر از كلنگهای كوچك و كمچههای مخصوص حفاری استفاده میشود.
در زمان برخورد معمارث و اشیاء فرهنگی كارشناسان باستانشناس، با دقت زیاد و با وسایل مخصوص حفاری همچون فرچه و كمچه كوچك خاكهای اطراف را تمیز میكنند تا شی مورد نظر نمایان شود، معمولا با متر عمق پیدایش اشیا اندازهگیری شده و از یك مقیاس و فلش شمالنما در كنار اشیاء مكشوفه قرار داده شده و نسبت به تمامی پلانها و برشها كه به هنگام عكسبرداری، قرار دادن تابلوی دارای رسم اختصاری محل كاوش، سال شماره گمانه، فلش شمالنما و و اشل متریك یا ژالونهای یك متری در یك گوشه سوژه الزامی است، از منظر گزارش مصور، عكسبرداری از یك محوطه كاوش از یك مكان مرتفع یا به وسیله دید بالا بر پایین بسیار مفید است.
با این هدف، امروزه اسلوب متنوعی در كاوشها به كار میرود، رایجترین روش تا چند سال پیش، ایجاد یك برج عكاسی در كنار محوطه كاوش بود، عكسها به آسانی از روی این برج تهیه میشدند، اما در سالهای اخیر، به ویژه برای تهیه عكسهای دید از بالا به پایین، بالونهایی سرنشیندار یا اینكه صرفاً حامل دوربین عكاسی و بادبادكهای عكاسی یا اینكه با توجه به تكنولوژی روز كاربرد كواد كوپتر رایج شده است.