استاد محمد علی جدیدالاسلام ، از اساتید هنر عكاسی است كه عمر خود را وقف این هنر نمونه و در كنار انجام این هنر به جمع آوری دوربین های عكاسی نیز پرداخته است به طوری كه هم اكنون بیش از ۹۰۰ دوربین عكاسی در مجموعه شخصی خود دارد ؛ مجموعه ای ارزشمند كه در ایران بی مانند است.گرد پیری حتی اگر بر موهایش نشسته باشد، اما او با دوربین های عكاسی اش همیشه احساس جوانی می كند. از آن روزهایی كه هر شهروندی آرزوی داشتن یك دوربین ناقابل كتابی داشت او شروع به جمع آوری انواع دوربین ها كرد تا اینكه امروزه تعداد دوربین هایش را به بیش از ۹۰۰ عدد رسانده و اكنون صاحب بزرگترین كلكسیون دوربین های عكاسی است.
محمدعلی جدید الاسلام دقیقاً ۶۰ سال پیش، یعنی روز ۱۷ فروردین ماه ۱۳۳۱ در محله انگج تبریز و در یك خانواده كاملاً هنری به دنیا آمد. پدرش عكاس معروف شهر، خوشنویس و هنرمند موسیقی بود. همین رویه هنری هم باعث شد محمدعلی كوچك به عكاسی علاقمند شود. استاد در مورد گذشته خود می گوید:
“وقتی كوچك بودم چمدان دوربین پدر را برمی داشتم و با او به عكاسی می رفتم و این بود آغاز عشق و علاقه من به عكاسی. پدرم در سال ۱۳۴۳ شمسی من را به احمد كیابخت ـ یكی از عكاسان معروف تبریز ـ معرفی كرد. آن اوایل كارم ثبوت عكس در تاریكخانه بود و آنقدر به این كار علاقمند شدم كه در خانه، زیر كرسی، تشتك ظهور عكس درست كردم.”

وی از همان روزهای كودكی آرزو داشت یك دوربین عكاسی بخرد. درآمدش را پس انداز كرد و بالاخره یك دوربین عكاسی آگفا خرید. در این خصوص می گوید:
“۲۵ تومان دادم و این دوربین را خریدم نخستین عكس را هم مقابل در خانه از اهالی منزل گرفتم. بعدها چون علاقه ام به كار عكاسی را با كارم نشان می دادم آقای منشی زاده كه دیگر عكاس معروف تبریز بود با اجرت بیشتر مرا دعوت به كار كرد و من به همراه كار به درسم هم رسیدم و توانستم دیپلم بگیرم.”

محمد علی مهیای خدمت سربازی شده بود. یك سال فرصت داشت تا لباس نظام را بپوشد به همین دلیل آن یك سال را سخت كار كرد تا بتواند یك دوربین كانن بخرد. خدمت سربازی را كه به پایان رساند در روستای «دیزج علی قلی بیك» شهرستان هشترود به معلمی پرداخت.
جدیدالاسلام در سال ۱۳۵۷ شمسی راهی تهران شد تا در انستیتو تربیت مربیان امور هنری تهران مشغول تحصیل شود.

وی از روزهای قیام مردم تبریز یاد می كند و می گوید:
“روز ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ بود كه تبریز در گرامیداشت چهلم شهدای قم قیام كرد و این قیام از طرف نیروهای گارد به خاك و خون كشیده شد. آن روز در چهارراه شریعتی (چهارراه شهناز) بودم كه دیدم مردم شعار می دهند؛ یا مرگ یا خمینی به میان جمعیت رفتم و با مردم همراه شدم، ناگهان سرهنگ حق شناس، رئیس كلانتری وقت، دستور تیراندازی داد، مردم یك به یك روی زمین می افتادند. آن صحنه ها را كه دیدم تصمیم گرفتم با دوربینم آنها را ثبت كنم. برای برداشتن دوربین به خانه رفتم. ولی مادرم اجازه نداد. بالای پشت بام رفتم و از آنجا عكاسی كردم. سر مادرم كه گرم شد از خانه بیرون زدم و با ماشین ژیان دوستم به مناطق شلوغ رفتم و عكس گرفتم. به این هم اكتفا نكردم و از مجروحین در بیمارستان ها و شهدا در غسالخانه عكس گرفتم.”
آن عكس ها در روز ۲۹ بهمن سال ۱۳۸۸ در تبریز به نمایش درآمد. وی قبلاً نیز از این نوع نمایشگاه ها برگزار كرده بود. در سال ۱۳۵۷ و قبل از اینكه انقلاب پیروز شود نمایشگاه عكس تظاهرات را در تهران بر پا كرده بود.او در كنار تدریس، آتلیه ای تاسیس كرد كه متشكل از دو اتاق اجاره ای و دوربین هایی بود كه با زحمت آنها را تهیه كرده و به كار گرفته بود. استاد رسام نخجوانی دست محمدعلی جوان را گرفت تا به موفقیت برسد.
او دوربین های اندكی كه داشت را درون یك كمد شیشه ای قرار داده بود. مشتریانش وقتی به این دوربین ها نگاه می كردند به كارش بیشتر اشتیاق نشان می دادند یعنی انگیزه ای شد تا كلكسیونی از دوربین داشته باشد. در این باره می گوید:
“خیلی پول برای خرید انواع دوربین ها نیاز بود به همین دلیل همه مبالغی كه بابت پاداش، پایان كار و بازنشستگی گرفته بودم را خرج خرید دوربین كردم.” به طوری كه امروز یك ركورددار كلكسیون دوربین عكاسی در دنیا محسوب می شود.

جدیدالاسلام می گوید:“به پیشنهاد شهردار تبریز، تعداد ۱۳۰ دوربین را جهت نمایش در زیرزمین عمارت شهرداری تبریز واگذار كردم تا نمایشگاهی دائمی از این دوربین ها دایر شود.استاد جدیدالاسلام، اكنون گاهی در دانشگاه تدریس می كند، هر از گاهی در كنفرانس ها و سمینارها سخنرانی دارد. چند جلد كتاب به چاپ رسانده، در چندین برنامه تلویزیونی پیرامون فنون عكاسی صحبت كرده و به یك عكاس معروف در ایران تبدیل شده است.

دوربین هایش مشتریان زیادی دارد اما او نمی فروشد. وی می گوید:
“یك روز از حراجی دوبی تماس گرفتند و خواستند دوربین هایم در این حراجی فروخته شود. چون كلكسیون خودم را متعلق به فرهنگ و هنر شهر و كشورم می دانم، همین تعصب به وطن باعث رد درخواست آنها شد.

او علاوه بر اینكه به عكاس طبیعت و تاریخ شهره است، شخصیت های فرهنگی و مشاهیر هنری زیادی را مقابل دوربین خود نشانده است. معروف ترین عكس به جای مانده از استاد شهریار یكی از این تصاویر است. خودش در مورد آن می گوید:
“قرار بود كلیات فارسی و تركی استاد شهریار چاپ شود به همین دلیل از من خواستند پیش استاد رفته و از او عكس بگیرم. شهریار مرا با صمیمیت پذیرفت. عكس های زیادی گرفتم ولی متاسفانه در اثر سهل انگاری كارگر لابراتوار كلیه نگاتیو ها خراب شد. بعد از چند روز استاد شهریار تماس گرفت و با محبت زیادی پرسید: “محمدعلی ؛ پسرم پس این عكس ها چه شد؟”. من هم با شرمندگی موضوع را تعریف كردم. استاد شهریار با تواضع خاصی فرمود: “ایرادی ندارد، بیا و دوباره عكس بگیر.” من كه به وجد آمده بودم گفتم: “استاد عكسی از شما خواهم گرفت كه عظمت شما را مثل عظمت كوه حیدربابا نشان دهد و عكسی گرفتم كه تا به امروز این عكس در ایران ماندگار شده است.”

استاد محمدعلی جدیدالاسلام بیش از ۵۰ نمایشگاه عكاسی برپا كرده كه ۴۰ نمایشگاه آن انفرادی و بیشتر پرتره بوده است.استاد در پاسخ به معنی عكاسی می گوید:“عكاسی یعنی نوشتن با نور، دوربین عكاس به مثابه قلم او است و یك عكاس با نور علیه سیاهی و تاریكی می جنگد و جامعه را به سمت و سوی “هوالنور” كه نور باقی و جاویدان است هدایت می كند.”




