استاد ابوالحسن صبا از اساتید بزرگ موسیقی اصیل ایران است. او در ۱۲۸۱ ش، در تهران متولد شد. پدرش، ابوالقاسم كمالالسلطنه، فرزند محمد جعفرخان صدرالحكما، فرزند محمودخان صبا، شاعر و نقاش بلند آوازه عهد ناصری، و از مردان فاضل و هنردوست عصر خویش بود. كمالالسلطنه طبیب و ادیب و دوستدار موسیقی بود. سه تار را دلنشین مینواخت و اولین استاد پسرش بود. صبا علاوه بر نوازندگی، گاه آهنگ نیز میساخت و علاوه بر موسیقی، ادبیات كلاسیك ایران را به خوبی میشناخت و زبان انگلیسی را میدانست. او به پرورش گل نیز علاقهمند بود. ساز اصلی استاد ویولن بود كه آن را نزد حسینخان هنگ آفرین فراگرفت. همچنین سنتور را نزد علیاكبر شاهی و حبیب سماعی، كمانچه را نزد حسینخان اسماعیلزاده، ضرب را نزد حاجیخان ضربی، نی را نزد اكبرخان، تار را نزد استاد علینقی وزیری و سه تار را در مكتب استاد میرزا عبدالله و غلامحسین درویش به كمال رسانید. در جوانی به مدرسه كمالالملك رفت و نقاشی را فراگرفت. همچنین، مهارتهایی چون سوهان كاری، نجاری، ریختهگری، معرقكاری و خاتمكاری به دست آورد كه بعداً در ساختن آلات موسیقی به كار بست.
صبا در شب جمعه ۲۹ آذر ماه ۱۳۳۶ در سن ۵۵ سالگی به علت ناراحتی قلبی چشم از جهان فروبست. بعد از مرگ استاد، بر طبق وصیت ایشان و به خاطر تجلیل و قدردانی از این هنرمند نامی، خانه ایشان در ۲۹ آبان ۱۳۵۳، به موزه تبدیل گردید و همسر ایشان به كمك فرزندان استاد، اشیا و لوازم متعلق به استاد را جمعآوری و به موزه اهدا كردند.
بهطوركلی، موزه صبا به دو بخش تقسیم میشود: بخش اول شامل سازها، لوازم شخصی و آثار استاد از جمله ردیفهای موسیقی است; و بخش دوم اختصاص به كارهای دستی خانم صبا، همسر استاد صبا، دارد كه شامل مجموعه تندیسهای مومی و لباسهای محلی و سنتی ایران قدیم است.
در حال حاضر موزه فعال، ولی نیازمند مرمت است.

موزه استادصبا
موضوع : شخصیت ( استاد ابوالحسین صبا )
وضعیت : فعال
وابستگی : وزارت ارشاد
سال تاسیس : ۱۳۵۴ هجری شمسی
ساعت بازدید : ۱۶-۸
روزهای تعطیل : پنجشنبه ها و جمعه ها و تعطیلات رسمی

ابوالحسن صبا خانه كوچك اما خاندان بزرگی داشت. پدرش ابوالقاسم كمال السلطنه فرزند محمد جعفر خان صدرالحكما فرزند محمود خان صبا شاعر و نقاش بلند آوازه عهد ناصری بود.ابوالحسن صبا به سال ۱۲۸۱ شمسی در چنین خاندانی پا به عرصه هستی نهاد. ساز اصلی صبا ویولن بود. اما در نواختن سازهای دیگر از قبیل سنتور، تار، سه تار، كمانچه، ضرب و نی به درجه استادی رسید.صبا ویولن را نزد حسن خان هنگ آفرین، سنتور را نزد علی اكبر شاهی و حبیب سماعی، كمانچه را نزد حسین خان اسماعیل زاده، ضرب را نزد حاجی خان ضربی، نی را نزد اكبر خان، تار را نزد استاد علینقی وزیری، سه تار را در مكتب استاد میرزا عبدالله و غلامحسین درویش به كمال رساند.
در جوانی نیز به مدرسه كمال الملك رفت و از وی تعلیم نقاشی گرفت. چند تابلو رنگ و روغن كه تصویر منظره، گل، پرنده و حیوانات است از او در موزه صبا یعنی در همین خانه در حال ویرانی كه در سال ۱۳۵۳ به موزه تبدیل شد، به یادگار مانده است.
در این موزه اشیاء شخصی صبا و همسرش و نیز سازها و كتابهای او نگهداری می شود.

استاد صبا در سال ۱۳۰۶ از طرف استاد علینقی وزیری مامور شد تا در رشت مدرسه ای مخصوص موسیقی تاسیس كند.
وی نزدیك دو سال در رشت اقامت كرد و در آنجا ضمن تعلیم موسیقی، به روستاها و كوهپایه های شمال رفت و به جمع آوری آهنگ های محلی پرداخت و ارمغان های بی نظیری از این سفر به همراه آورد. زرد ملیجه، دیلمان، رقص چوبی قاسم آبادی، امیری مازندرانی و چند قطعه دیگر یادگار همین دوره از زندگی اوست.
در سال ۱۳۱۸ كه رادیو تهران تاسیس شد، صبا در رادیو به كار نوازندگی پرداخت ولی در همه حال در هنرستان موسیقی به كار تدریس و تحقیق موسیقی اشتغال داشت و در اواخر عمر نیز در منزلش كلاس موسیقی دایر كرده بود و علاقه مندان را تعلیم می داد.
شاگردان معروف صبا عبارتند از علی تجویدی، فرامرز پایور، حسین تهرانی، حسین ملك، حسن كسایی، غلامحسین بنان، محمد بهارلو، ابراهیم قنبری، رحمت الله بدیعی، مهدی خالدی، عطاء الله خرم، همایون خرم، داریوش صفوت، لطف الله مفخم پایان و …
صبا علاوه بر اینكه ادبیات كلاسیك ایران را به خوبی می شناخت، زبان انگلیسی را خوب می دانست و از ادبیات جدید ایران نیز اطلاع داشت.

این موسیقیدان بزرگ، آثار نیما و هدایت را می خواند و با نیما و شهریار روابط نزدیك داشت.
او با شهریار از ایام جوانی دوست و رفیق گرمابه و گلستان بود. این دوستی تا پایان عمر او دوام كرد و در زمان مرگ نیز شهریار بر بالین او حضور داشت.
صبا در ۲۹ آذر ماه سال ۱۳۳۶ در سن ۵۵ سالگی به علت ناراحتی قلبی چشم از جهان فروبست. آرامگاه صبا در ظهیرالدوله شمیران در خیابان دربند واقع شده كه آن نیز در دست ویرانی است.
نحوه دسترسی به موزه استاد صبا
آدرس : تهران، میدان بهارستان، خ ظهیر الاسلام، شماره ۹۰











