ریپورتاژ آگهی
كردستان و شهرهای هم فرهنگ آن

كردستان و شهرهای هم فرهنگ آن

از قدیمی ترین شهرهای كردستان می توان به دره شهر و سقز با داشتن تپه باستانی معروف و موسوم به زیویه كه به حق گنجینه ای است از دوران مادها
  • 1400/12/22
  • استان : کردستان
  • شهر : اورامان تخت
  • دسته : روستاهای ایران
آدرس : استان كردستان, اورامان تخت
تلفن : 66059000-021

از قدیمی ترین شهرهای كردستان می توان به دره شهر و سقز با داشتن تپه باستانی معروف و موسوم به زیویه كه به حق گنجینه ای است از دوران مادها و شهر تاریخی مهران یاد كرد . امروزه كردها در منطقه اورامانات تقریبا به همان سبكی لباس می پوشند كه مادها در هزاره اول قبل از میلاد لباس می پوشیدند . كردها علیرغم نزدیكیشان به بین النهرین و امكان تاثیر پذیری بیشتر از آنها در مقایسه با تركها كمتر از همسایگن خود تاثیر پذیرفتند ، چنان كه نقش هلال و ستاره بر روی پرچك تركان عثمانی متاثر از همان خدای سین یا ایشتار بابلی ، آنها را در مقایسه با كردها كه هیچگاه از نقوش غیر ایرانی تاثیر نپذیرفتند و همیشه در طول تاریخ پاسدار رفتارها و فرهنگ اصیل ایرانی بوده اند ، ممتاز می سازد 

كردستان و شهرهای هم فرهنگ آن-Q1Af93laxM


وقتی صحبت از كردستان و جاذبه های فرهنگی این خطه از ایران به میان می آید ، بی شك نام روستای اورامان كه كردها به آن هورامان می گویند ، در ذهن تداعی می شود . روستای هورامان تخت كه گویا این محل تخت نشین هم بوده است ،با قدمتی چند صد ساله یادآور آیین های كهن ایرانی همچون میترائیزم و آیین زرتشتی است . اساسا هورامان برگرفته از هورا به معنی اهورا و مان به معنی خانه و سرزمین و بطور كلی به معنی سرزمین اهورایی و جایگاه اهورا مزداست . در فرهنگ معماری هورامان كه خانه ها در شمال كوههای تخت و جنوب شهر زیبای مریوان واقع شده است ، مصالح معماری از سنگ است و خانه ها همچون پله هایی عریض از بالا به پایین به نحوی كه پشت بام همسایه پایین حیاط خانه همسایه بالایی استبه همین دلیل است كه عده ای هورامان را هزار ماسوله هم نامیده اند .

كردستان و شهرهای هم فرهنگ آن-1gzeOnr1sB

دیوارها به اصطلاح به صورت خشكه چین بنا شده و به هیچ وجه از ملات استفاده نشده است . همچنین علاوه بر سنگ ، چوب درختانی همچون گردو ، چنار و توت نیز مواد و مصالح تشكیل دهنده معماری هورامان را تشكیل می دهد . یكیدیگر از چشم اندازهای فرهنگی هورامان علاوه بر معماری ، پوشاك مردم منطقه ، غذاها ، رقص ها و موسیقی های ( هه لپه ركی )و ( هل پرین ) مراسم باشكوه ( پیر شالیار ) است این مراسم توسط مردم روستای اورامان تخت در چهل و پنجمین روز از زمستان كه كردها به آن بیل اندان یا بهار كردی می گویند ، برگزار می شود . در باور محلی اعتقاد بر این است كه دو كلمه بیل و اندان به معنی خاك كندن است ، كندن خاك و كاشت درخت قبل از بیدار شدن از خواب زمستانی در این زمان و در آستانه بهار كردی مردم هورامان تخت برای اجرای مراسم پیرشالیار هم آماده می شوند . كردهای این منطقه ابتدا با حضور در مرقد پیر شالیار مقبره این شهریار را كه مردم منطقه به آن شالیار می گویند ، از برف زمستانی تمیز كرده و با آداب خاصی به گرامیداشت یكی دیگر از برنامه های فرهنگی – اعتقادی خود می پردازند . قبل از تشریح این مراسم شایسته است ابتدا اشاره ای داشته باشیم به افسانه شالیار ، زمانی كه شالیار در كودكی والدین خود را از دست می دهد به ناچار مجبور می شود نزد خانواده عمویش بزرگ شود. اما زن عموی شالیار كه به علت حسادت ، این كودك با خیر و بركت را عاملی در جهت تحقیر و تضعیف فرزندان خود می دانست حضور وی را در خانه تحمل نمی كرد .
به همین دلیل از همان كودكی شالیار را هر روز صبح قبل از طلوع آفتاب به انحا مختلف و البته بیشتر برای چرای بزها و آوردن خار و خاشاك و هیزم از خانه خارج می كرد . اما از آنجا كه خداوند به این كودك نظر خاص داشت ، ماده بزها در پایان روز با پستان هایی پر شیر به خانه بر می گشتند . به طوری كه میزان شیردهی هر یك از این بزها به اندازه یك گاو ماده بود .
از طرفی حجم هیزم جمع آوری شده توسط شالیار نیز به اندازه كار ده نفر مرد بودكه می توانستند طی یك روز هیزم جمع كنند . این موضوع كه سخت زن عموی شالیار را متعجب كرده بود باعث شد تا روزی از روزها به منظور تعقیقب شالیار خانه را ترك كند . زن عمو در میانه راه با شنیدن صوای شمشال ( همان نی چوپانان ) كه شالیار به زیبایی هر چه تمام تر آنرا می نواخت ، در پشت تخت سنگی خود را پنهان كرد و با چشمان خود دید كه چطور گیاهان پربار تخت تاثیر موسیقی شالیار در آن زمین سنگلاخ روییده و بزها از آن تغذیه می كنند و چطور با د و نسیم ملایمكوهستان ، خارو خاشاك و هیزم را با خود آورده و جلوی پای شالیار انباشته می نماید .

 

كردستان و شهرهای هم فرهنگ آن-wPNwwA805z

زن عمو با دیدن این صحنه ها خود را به سرعت به روستا رساند و این موضوع را برای مردم روستا باز گفت . مردم كه از نفرت این زن نسبت به شالیار خبر داشتند شنیدن این مطالب را از زبان زن عموی شالیار صدق محض تلقی كرده و بدین ترتیب به تقدس شالیار پی بردند . با پخش شدن این خبر غروب گاهان همگی در میدان آبادی به پیشواز شالیار رفته و بر دست و پای با بركت و نظر كرده اش بوسه زدند . علاوه بر این كردها شالیار را پیشكسوت ۹۹ نفر پیرو پیشوای معروف منطقه هورامان می دانند . كردها داستانی دیگر را هم به عروسی شالیار نسبت می دهند كه طی آن شالیار با قدرت كرامات خود دختر پادشاه بخارا را كه كرو لال بود و از راههای دور به همراه عمویش به اورامان آمده بود شفا می دهد و چون پادشاه بخارا قول داده بود كه هر كسی كه بتواند دخترش بهار خاتون را شفا دهد می تواند همسر وی شود ، شالیار را به عنوان همسر دخترش برمی گزیند . شالیار ابتدا به دلایل مشكلات مادی این پیشنهاد را رد و اما در نهایت بنا بر رضایت و حتی اصرار دختر و همینطور اصرار مردم مبنی بر قول به كمك در تهیه ملزومات ازدواج با این ازدواج موافقت می كند و بدینسان بهار خاتون همسر شالیار می شود . در این داستان كه بسیار مفصل است اهالی محل هر یك هزینه های عروسی شالیار را متقبل شده و عروسی با شكوهی برای این زوج قدسی برگزار می كنند .

برگزاری این عروسی كه تجلی گردهمایی و نزدیكی دلهای مردم این دیار با یكدیگر است بنا بر وصیت پیر شالیار همه ساله محوری می شود برای وفاق و همدلی مردم در دونوبت از سال یكی ۱۵ اردیبهشت همزمان با سرسبزی منطقه اورامان كه معمولا قبل و بعد از این تاریخ نیز مردم در صحراهای اطراف به رقص و پایكوبی و اجرای رقص كردی می پردازند و دیگری دهم بهمن همزمان با برگزاری جشن سده كه جشنی است به ستایش پروردگار كه مردم به دلیل كشف آتش به عنوان مهمترین كشف تاریخ بشر با شادی و شادكامی به پرستش خالق یكتا و به یادبود عروسی پیر شالیار در حقیقت به ستایش پروردگار می پردازند .

كردستان و شهرهای هم فرهنگ آن-X4gPYuSZQ8

امروزه فراهم آوردن ملزومات مراسم عروسی پیر شالیار بر عهده متولی است ، متولی گری موروثی است و هر كس در زمان عروسی شالیار چیزی برای اجرای مراسم عروسی هدیه كند ، اعقاب وی نیز می بایست همان چیز را برای بزرگداشت آن مراسم هدیه كنند . مراسم به طور كلی زیر نظر زیوانی پیر انجام می شود . معمولا برای برپایی جشن دهم بهمن ، از اوایل بهمن ماه با ارسال ۱۰ گردو برای هر خانوار خبر برگزاری جشن به اطلاع مردم رسانده می شود . شخصی كه این خبر را به مردم می رساند هله واده یعنی خبردهنده نامیده می شود . ضمنا این گردوها از باغ پیر شالیار توسط خاندان متولی چیده می شود و متولی و همراهان وی بر تقسیم گردوها نظارت دارند دریافت كنندگان گردو نیز با ارسال آرد و گندم و… برای متولی در برگزاری جشن مشاركت می كنند .

چند روز پس از پخش گردو نوبت به مراسم كلاه وروژنه در روز چهارشنبه می رسد . در این مراسم دخترها و پسرهای خردسال قبل از طلوع آفتاب مردم را برای شركت در مراسم قربانی دعوت می كنند . مردم هم به آنها مقداری خوراكی از قبیل گردو ، توت و… می دهند . بچه ها به پشت بام ها رفته و با خواندن اشعاری ، نزدیك شدن به طلوع خورشید و آغاز مراسم قربانی را به مردم خبر می دهند . در این زمان گاوها و گوسفندها به قربانگاه و مقابل خانه پیر آورده می شوند و با تابش اولین اشعه خورشید ، خون اولین قربانی از طایفه یاشا كه در زمان حیات پیر شالیار اولین قربانی را برای شالیار نموده است به زمین ریخته می شود ، پس از اولین قربانی نوبت به ذبح های نذری و نذورات مردم می رسد . پس از پایان مراسم نیز گوشت ها در داخل خانه پیر ، بین اهالی و زوار حاضر در مراسم نو نیز روستاهای اطراف تقسیم می گردد. كسانی كه برای دریافت گوشت نذری می آیند رسم است كه با خود پیش كش هایی هم داشته باشند . پس از این مراسم نوبت به پختن آش مقدس می رسد . این آش با گوشت ، دل و جگر قربانی و همینطور دانه انار ، گندم ، نخود ، لوبیا ، آویشن و نوعی نعناع در ۷ دیگ پخته می شود و بعد از ظهر روز قربانی بین مردم توزیع می گردد.

كردستان و شهرهای هم فرهنگ آن-QK1ixAtKiJ

پس از آن مراسم ذكر و رقص دسته جمعی سماع با نواختن دف آغاز می شود . در این مراسم همگان دست در دست یكدیگر دایره ای درست می كنند و در حركتی نمادین با خواندن قصیده ها و ذكر اسمای خدا در خلسه ای عارفانه ، با حركاتی دسته جمعی با هم یكی شده و همنوا با مولوی كه آرزو می كرد ( رقصی چنین میانه و میدانم آرزوست ) به رقص پر ركز و راز سماع در میان میدان می پردازند . روز پنج شنبه نیز از بقایای قربانی روز گذشته عموما استخوان های قربانی است در ۹ دیگ غذایی تهیه می كنند و زوار را اطعام می نمایند .

شبانگاهان روز پنج شنبه همگی در خانه مستطیل شكل پیر شالیار كه گرداگر آن دارای سكوست جمع می شوند و به شب نشینی كه به آن شه وونیشتی می گویند ، می پردازند . هر طایفه به رسم سنت خانوادگی در جای مخصوص به خود و همان جا كه ۹۵۰ سال پیش اجدادش می نشسته می نشینند و ضمن ب سه بر تسبیح چوبین و تخت گیوه بر جامانده از شیخ مراسم شب نشینی را با ذكر و دف نوازی آغاز می كنند .

در روز پایان مراسم كه روز جمعه است زنان روستا كه نان هایی معطر و مزین به گیاهان خوش بو همچون ریحان و سیاه دانه درست كرده اند به زیارت قبور پیر شالیار و عموی بهار خاتون كه پس از دیدن كرامات پیر شالیار مرید او شده و در هورامان رحل اقامت گزیده بود و نیز مقبره پیر خالد كه حامی پیر شالیار بود می روند و با رسیدن به سر مزار این رمدان آسمانی نان ها را در یك جا جمع كرده و با كمی خردكردن آن با ماست بین حاضران توزیع می كنند.

نان و ماست باقیمانده را هم ره روستا برگردانده می شودتا به رسم تبرك به كسانی كه نتوانسته اند در مراسم شركت كنند داده شود . در پایان مراسم زوار قطعاتی از سنگ مقبره پیر شالیار را با تیشه كنده و با خود به خانه هایشان می برند ، در این مراسم كه به كومسای معروف است بر اساس باورهای سالخوردگان قدیمی سنگ های این مقبره مقدس وقتی ساییده خرد و از سنگ مزار كنده می شود پس از چندی ترمیم شده و به حالت اول باز می گردد. گفتنی است در این مراسم كه فقط مردان شركت دارند و زنان مسئولیت پختن نان را بر عهده دارند .