سرای امیر كبیر تهران در اصل كاروانسراو بازاری است كه جناب اتابك اعظم امیركبیر از خود برجا گذاشتند كه كاروانسرای آن موسوم به سرای اتابكیه و مشتمل است بر ۳۳۶حجره تحتانی و فوقانی. از ۳راسته بازار كه دكاكین متعدد بسیار دارند به كاروانسرای مزبور راه است. در كمال خوبی و آبادانی است و به قسمی این كاروانسرا خوب ساخته شده كه تجار در گرفتن حجرات آن با هم مناظره و حرف دارند. سرای امیركبیر تهران یكی از قدیمی ترین بازارهای این شهر است كه در آن به صورت عمده و جزئی فعالیت می كنند. سرای امیركبیر انتهای بازار كفاش ها قرار دارد. این سرا به علت قدمتش باید مورد توجه بیشتری قرار می گرفت اما متاسفانه به حال خود رها شده است.بازارچه امیركبیر تهران كه یكی از تخصصی ترین مراكز فروش پارچه به شمار می آید، مكانی است كه خریداران و شهروندان می توانند برای سهولت امر خرید خود به آن رجوع كنند
این گزارشی است از بازار امیر كه ۱۶۸سال پیش در روزنامه وقایع اتفاقیه نوشته شده. كاروانسرای امیر یا سرای اتابكیه از یك دالان به بازار كفاشها راه دارد و از دالان دیگر به بازار خیاطها و از جنوب بازار امامزاده زید(ع) میرسد. ۲دالان آن را به بازار امیر متصل میكند و بارانداز آن به ۴راسته بازار راه پیدا میكند. این كاروانسرا و بازار در طول ۸ ماه به دستور میرزاتقی خان امیركبیر ساخته شد تا تجارت در تهران رونق پیدا كند. «نصرالله حدادی» تهرانشناس میگوید: «وقتی میرزاتقی خان همراه ناصرالدین میرزای ولیعهد برای تاجگذاری به تهران میآمدند، میرزاتقی خان برای تأمین هزینه این سفر از محمدمهدی ملكالتجار مبلغی پول قرض میگیرد و محمدمهدی خان هم همراه آنها به تهران میآید. بعد از به سلطنت رسیدن ناصرالدین شاه، امیركبیر دستور ساخت بازارچه امیر را به ملك التجار میدهد و او در عرض ۸۰ ماه این بازارچه و كاروانسرا را میسازد. هدف امیركبیر از ساخت این بازار و سرا این بود كه كالاهای ایرانی و تولیدات داخلی در آن به فروش برسد. یكی از سیاستهای او این بود كه تمام كالاها و اطعمه تولید شده در گوشه و كنار كشور به این بازار بیاید و از اینجا به شهرهای ایران توزیع شود. در آن دوره بازار و كاروانسرای امیر رونق خیلی زیادی میگیرد و به یكی از مراكز مهم تجارت در تهران تبدیل میشود.»

در حیاط كوچك سرای امیر
بازار و كاروانسرای امیر خیلی زود شهرت پیدا میكند و جهانگردان در كتابهای خود از این ۲بنا بهعنوان بنایی مؤثر در تجارت و البته زیبا و باارزش معماری یاد میكنند. درهای چوبی بلند و استفاده از منبتكاری، آجركاری و سایر عناصر معماری، این كاروانسرا را به یكی از دیدنیهای شهر تهران در دوره قاجار تبدیل كرده بود. «هاینریش بروگش» كه ۱۰سال بعد از قتل امیركبیر به این بازار آمده بود در كتاب خاطرات خود مینویسد: «صحن كاروانسرا با تخته سنگهای بزرگ، فرش و در وسط آن حوضی زیبا از سنگ ساخته شده است. دورتادور صحن را در ۲طبقه غرفههایی فرا گرفتهاند كه همه آنها پنجرههایی با چوبهای مشبك و منبتكاری شده به حیاط دارند. این كاروانسرا در حقیقت مجموعه بزرگ تجارتی تهران را تشكیل میدهد.» كاروانسرای امیر سال۱۳۶۹ دچار آتشسوزی شد و بعد از آن تغییرات زیادی در معماری آن رخ داد.

بورس قماش
با قتل امیركبیر و به قدرت رسیدن میرزاآقا خان نوری تلاش برای كمرنگ كردن نام امیركبیر در تهران آغاز میشود. صدراعظم برای كم كردن نقش بازار اتابكیه، دستور ساخت تیمچهای كنار بازار خندق را میدهد و نام آن را «تیمچه صدراعظم» میگذارد. تیمچه صدراعظم گرچه مورد استقبال تجار قرار گرفت اما نتوانست جای سرا و بازار امیر را پر كند. در كنار آن، تیمچه حاجبالدوله هم در راسته بازار كفاشها ساخته شد كه یكی از چشمنوازترین معماریهای بازار در دوره قاجار را به خود اختصاص داده است. ساخت سرا و تیمچه در گوشه و كنار بازار ادامه داشت و همین یكی از دلایل گسترش و رشد بازار تهران به شمار میرود. «مسعود نوربخش» در كتاب «تهران به روایت تاریخ» روایت میكند كه سرای امیر به مركزی برای فروش پارچه اختصاص داشت و صنف قماش فروش اكثریت را در این سرا داشتند. سرای اتابكیه بهخصوص با پارچههای فاستونیاش مشهور بود. سیاست نظمبخشیدن به فروش كالاهای تولیدشده بعد از امیركبیر چندان جدی گرفته نشد و از طرف دیگر آغاز دوره رشد تجارت با اروپا باعث شد تیمچه حاجبالدوله و تیمچه صدراعظم، هم مركزیتی برای فروش كالای خاص نداشته باشند و هم به فروش كالاهای اروپایی بپردازند.

نامهای ماندگار
كوچهها، بازارچهها، میادین و مراكز مهم تهران در دوره قاجار معمولاً به نام افراد سرشناس و شخصیتهای برجسته نامگذاری میشدند و برای مثال نام سازندگانشان روی آن ساختمان مینشست. تغییر این نامها در ذهن مردم كوچه و بازار كار سادهای نبود و اگر در این زمینه تلاش هم میشد معمولاً ناكام میماند. میدان توپخانه برای همیشه این نام را به خود گرفت و حتی وقتی دیگر توپ و زنبوركچیها در این میدان حضور نداشتند اهالی تهران از همین نام برای آن استفاده میكردند. به همین دلیل اغلب مردان سیاست با رسیدن به قدرت، دستور ساخت مسجد و مدرسه و كاروانسرا و دیگر عمارتها را میدادند. بعد از قتل امیركبیر برای اینكه نام او در ذهن مردم كمرنگتر شود تغییر نام سرا و بازار امیر یا اتابكیه میسر نبود. به همین دلیل میرزاآقاخان نوری تلاش میكرد تا با كمرنگ كردن نقش این بازار و ایجاد بازارهای تازه، نام امیركبیر را كمرنگ كند. نمونهاش مدرسه و مسجد شیخ عبدالحسین كه میرزا آقاخان دستور داد تا به نام او نامگذاری شود و سازنده آن برای اینكه نام میرزاآقاخان نوری روی این دو بنا نماند نام خود را روی آن گذاشت.
آدرس : تهران – سبزه میدان – بازار كفاش ها – سرای امیر كبیر
