روستای لیوار مرند یكی از روستاهای شهرستان مرند است كه در بخش یامچی واقع شده است.این بخش از سوی شمال با شهرستان جلفا , از سمت شرق به بخش مركزی شهرستان مرند و شهرستان جلفا, از طرف غرب به بخش مركزی شهرستان مرند واز سمت غرب به شهرستان اخلاقو بخش مركزی مرند محدودمیگردد.یكی از معروفترین و قدیمیترین روستاهای بخش یامچی لیوار است. این روستا در یك دشت وسیع قرار گرفتهاست. قسمت لیوار بالا در ناحیة كوهستانی تأسیس گردیدهاست. این روستا از مشرق به روستای تازه كند آخوند، از شمال شرقی به روستای چرچر، و از جنوب غربی به یامچی محدود شدهاست. رویهم رفته لیوار آب و هوای معتدلی دارد. طول دوره یخبندان آن ۱۰۰ روز است كه از اواخر آذر شروع و در فروردین پایان مییابد. گاهی بارش تگرگ در آن دیده میشود. میزان باران سالیانه ۳۵۰ میلیمتر و برف سالیانه حدود ۹۰ سانتیمتر است. وسعت اراضی آبی آن ۳۰۰ هكتار است. در گذشته كشت پنبه در آن بسیار متداول بوده و محصول عالی داشتهاست.
تاریخچه لیوار
لیوار یكی از قدیمیترین آبادیهای مرند محسوب میشود. چنانكه فضلالله همدانی وقتی از منطقه مرند سخن به میان میآورد تنها به ذكر نام چند قریه اكتفا میكند كه از جمله زنوز، جواش، هرزند و لیوار است. از متن كتاب وقف نامه ربع رشیدی مربوط به رشیدالدین فضلالله همدانی بر میآید كه این روستا در مسیر جاده ارتباطی واقع بودهاست. در این كتاب شارع (راه اصلی) بین قریه لیوار و مزرعه خرمشاه ذكر شدهاست. وجود كول خانهها در لیوار نشانگر آثار تمدن ایرانی دورههای ماد است. در قبرستان این روستا قرچهای سنگی وجود داشتهاست.
لیوار (لووار) یكی از طوایف قدیمی تركی است كه از بازماندگان امپراتوری سوار ترك میباشند
در لغتنامه دهخدا در مورد كلمة لیو چنین آمدهاست: «یكی از نامهای خورشید است (برهان) از نامهای نیراعظم (جهانگیری)، آفتاب ای ساقی مه روی در انداز و مرا ده زان می كه زرش مادرش و لیوش پدر آمد». این روستا زادگاه عارف و شاعر دوره اواخرقاجارواوایل پهلوی ملاباقر لیواری است. مقبره این شاعر در قبرستان قدیمی قرار دارد. لیوار دارای مردمانی شجاع و دلیر است. در این روستا بیشترین مهاجرت دهستان ذوالبین صورت گرفتهاست. لیواریهای مهاجر اكنون در مناطق مختلف كرج از جمله فردیس وحصارك كرج مقیم شدهاند و محلهای برای خود پدیدآوردهاند. آنها در این شهر مسجد با شكوهی دایر نمودهاند. در بندرعباس نیز مهاجران لیواری سكنی دارند.

چشمهها و قناتهای قدیمی لیوار
برخی از چشمهها و قناتهای قدیمی لیوار عبارتند از: ۱- آغچشمه ۲- آل چاپان (آل چوپان) ۳- حاجی محمد ۴-كهریز ۵- توی قوران ۶- دوازده چارك ۷- قره كهریز در مورد وجه تسمیه چشمه آل چاپان باید گفت كه دولت آل چوپان بعد از ایلخانان در منطقه آذربایجان به وجود آمدهاست. این دولت مصادف با دولت سربداران در خراسان بودهاست.
برگی از تاریخ معاصر لیوار (تسخیر ادارة نظمیة مرند توسط تفنگچیان لیواری)
همزمان با جنگ جهانی دوم و حضور نیروهای روسی در آذربایجان نظم امور كشور به هم خورده و آشفتگی كشور را فرا گرفته بود. در منطقه مرند نیز آشفتگیهایی پدید آمد. از مهمترین آنها تسخیر ادارة نظمیه مرند توسط تفنگچیان لیواری به تحریك و تشویق نیروهای روسی بودهاست. ماجرا از آنجا آغاز شد كه چند نفر از ریش سفیدان طوایف لیوار بر عوارض تعیین شده بر دانههای گرچك ـ كه توسط چهار پایان برای فروش به مرند برده میشد ـ به علت تبعیض در این عوارض، معترض بودند؛ ولی نه تنها به اعتراض آنها رسیدگی نشد بلكه معترضان به زندان افتادند. خبر زندانی شدن آنها موجب جریحه دار شدن احساسات لیواریها شد. به این جهت آنها تصمیم میگیرند كه سران خود را از زندان آزاد كنند. آنها ادارة نظمیة مرند را اشغال و سران خود را آزاد میكنند. ماجرا به همینجا ختم نمیشود. قوای كمكی از مركز رسیده و شورشیان را در روستا به گلوله میبندند. در این درگیری ۸ نفر جان باخته و چندین نفر زخمی میشوند. پس از سركوب شورشیان و با ادامه حضور نیروهای روس و فعال شدن حزب دمكرات برخی از لیواریها كه سابقه بی رحمیهای مأموران دولتی را به چشم دیده بودند به این حزب ملحق شدند. آنها تحت نفوذ فردی به نام لطفعلی نایب قرار داشتند؛ ولی سیستم قبیلهای و رقابتهای بین آنها فعالیتهای حزب را در لیوار به تسویه حسابهای شخصی و قومی كشانید؛ به این جهت فعالیت اعضاء محدود شد و برخی به زندان محكوم شدند. پس از شكست حزب برخی از لیواریهای عضو حزب به آن طرف ارس فرار نمودند و بسیاری با تعهد رسمی كتبی، آزاد شدند. اقدامات اعضاء حزب در لیوار مهاجرت بسیاری از لیواریها را به روستاهای اطراف و یامچی باعث شده بود.

تقدیس طبیعت در فرهنگ مردم لیوار
با توجه به قدمت این روستا و قرار گرفتن در یك منطقه ویژه طبیعی، هنوز هم رگههایی از تقدیس طبیعت در فرهنگ مردم لیوار دیده میشود؛ و یكی از جلوههای جالب توجه آن تقدیس تكه سنگی به نام قازان قریه است. “افسانهای میگوید كه این سنگ در حقیقن زن حاملهای بودهاست كه دست پسر كوچكتر خود را گرفته و ظرفی نیز بر سر داشتهاست. اشرار از دور میرسند و او برای در امان ماندن، از خدا میخواهد كه آنها را به سنگ تبدیل كند! قازان در تركی به ظرف فلزی اطلاق میشود كه از آن برای پختن غذا در مراسم بهره میگیرند. مردم لیوار از قدیم در روزهای پنجشنبه در كنار این سنگ چراغ و شمع روشن مینمودند و برای آن نذر میكردند. در پایین این سنگ دره گزل تخته قرار دارد.
محلات كنونی لیوار
محله به شكلی كه در یامچی وجود دارد در این روستا دیده نمیشود و نام برخی طوایف كه اكثراً در یك منطقه ساكن هستند به عنوان نام معمول محله به كار میرود. قسمت قدیمی لیوار كه در شمال غربی روستا قرار دارد شامل سه محله ترمحمدلو، یدی ایل لو و كلب خانلو میباشد. تقریباً در وسط روستا دفتر مخابرات قرار دارد. در قسمت دیگر روستا محلات قاضی خانلو و محمدیارلو قرار دارند. به علت شكل كوهستانی لیوار، اجرای طرح هادی غیرممكن به نظر میرسد. اندكی بالاتر از محله محمدیارلو، ساختمانهای مخروبه متعلق به طایفه لطفعلی خانلو قرار دارد كه اكثر آنها پس از شكست حزب دمكرات به آذربایجان شمالی مهاجرت نمودند.
مزارع آبی لیواریها در شرق روستا و در همسایگی باروج میباشد. آنها در فصل كشت و درو به باغات و مزارع خود كوچ میكردند. عدهای از آنها پس از انقلاب تصمیم گرفتند برای همیشه در باغات خود سكنی گزینند؛ به این طریق سنگ بنای روستای لیوار جدید (لیوار پایین) گذاشته شد. این روستا بعدها توسط جهاد سازندگی به عنوان روستای جدید ثبت گردید. راه این روستا از طریق روستای باروج میباشد.
همچنین بعد از دههٔ ۷۰ روند مهاجرت ساكنان لیوار به شهرستان كرج رو به افزایش یافت بهطوریكه اكثراً به تجارت و سازندگی روی آوردند كه میتوان گفت وضع معیشتی آنها خوب شده و از نكات بارز میتوان به حضور لیواریهای مقیم استان البرز به ویژه در كلان شهر كرج اشاره كرد بهطوریكه در غرب و جنوب كرج دو بنا به نام هیئت قمر بنی هاشم در منطقه حصارك و هیئت حضرت ابوالفضل در منطقه فردیس درست كردهاند تا در مراسم و مناسبتها دور هم جمع شوند.
