استاد یحیی نابغه تارسازی ایران است كه در زمان خود به مهارت بالایی در كار خود رسید و به مرحله استادی رسید .در زمان قدیم در خانوادهای هنرمند در جلفای اصفهان كودكی پا به عرصه وجود میگذارد كه نام یحیی را برایش انتخاب میكنند و بعدها شهرت زائدالوصفی كسب كرده به گونهای كه هركس تاری داشته باشد، حتی دورترین روستاها آن را منسوب به یحیی میداند و افتخار میكند گویی تار با نام یحیی عجین شده و از هم جداشدنی نیستند. پدر و عموی یحیی كه به ترتیب خاچیك و هامبارسون نام داشتند از هنرمندان این رشته بودند و یحیی از زمان كودكی با تار و سایر وسایل موسیقی آشنا میشود و با آنها انس میگیرد، خصوصاً با شكل تار كه اثری نیكو در او به جای میگذارد.
زتدگی نامه
هُوْهانِس آبكاریان (به ارمنی Հովհաննես Աբքարյան – به انگلیسی Hovhannes Abkarian)، (زاده ۱۲۵۴ خورشیدی در اصفهان – وفات ۱۳۱۰ خورشیدی در جلفای اصفهان)، معروف به یحیی تار ساز، سازنده ساز ایرانی ارمنیتبار بود.هوهانس آبكاریان معروف به یحیی تار ساز فرزند «خاچیك نجارباشی» در سال ۱۲۵۴ یا ۱۲۵۵ خورشیدی در یكی از محلههای قدیمی جلفای اصفهان به نام «محله سنگتراشها»، در «كوچهٔ گازاندران» به دنیا آمد.او به یحیی دوم نیز معروف است. وی ابتدا وسایل موسیقی و طرز ساخت آنها را از پدرش آموخت و كمكم پا را فراتر از الگوی پدر گذاشت و برای شروع كار از الگو و اندازههای تار «استاد فرجالله» تقلید كرد.
هنگامی كه صدای زیبای تار را میشنود شیفتگی و علاقهای وافر بدان پیدا میكند و تصمیم میگیرد كه كار پدر و عمویش را ادامه دهد. بزرگتر كه میشود به پدرش در ساختن تار و سهتار كمك میكند. در قدیم روال كار چنین بوده كه پدر یا عمو كارش را به پسر یا برادرزادهاش میآموخته، چون در آن زمان هنر و حرفه در خانواده موروثی بوده و یحیی هم بر همین منوال شاگرد پدرش بوده است، به علّت نبوغ ذاتیای كه داشته به زیبایی كار استادان دیگر هم توّجه خاصی پیدا میكند و شیفتهٔ كار استاد فرج الله استاد یگانه و بینظیر میشود پا را از دایرهٔ كار پدر و عمویش فراتر میگذارد و اندازه و الگوی استاد فرج الله را اختیار میكند و با كمی تصرف توانسته به ساز تار، زیبایی خاص و قابل توّجهی بدهد و صدادهی آن را به اعلاء درجه برساند كه تاكنون هیچ سازندهای نتوانسته به آن مقام برسد. و این میرساند كه او در این راه بسیار جستوجو كرده تا به آنچه مورد نظرش بوده، دست یافته است. اگر تار یحیی را در سطحی صاف قرار دهیم و تارهای دیگر استادان را كنار آن بگذاریم و دقیقاً مشاهده كنیم، خواهیم دید كه تار یحیی از نظر زیبایی در بین تارهای ممتاز است و همانند یك اسب عربی است كه در میان سایر اسبها از زیبایی چشمگیری برخوردار است.
مشخصه خوشخوانی و خوشدستی تار یحیی
خوشخوانی و خوشدستی تار یحیی به چند عامل مهم بستگی دارد: طرز ساخت كاسه، نصب دسته به كاسه، عمل آوردن رودسته، اندازههای دقیق نسبت كاسه به دسته، تناسب كاسهٔ بزرگ با كاسه كوچك (نقاره)، نفیر داخل كاسه، تراش داخل كاسه، تناسب داخلی حجم كاسهٔ بزرگ و كاسه كوچك و… مهمتر از اینها خركی را كه برای اولّین بار روی تار قرار میداد و آن را امتحان میكرد اگر از نظر صدادهی مطلوب واقع میشد دیگر عوض نمیكرده و این خرك را همیشه روی تار نگاه میداشت، در صورت تغییر دادن صدادهی تار كم میشود و از خوشخوانی میافتد. توّجه كنید كه روی خرك تار خود را امضا و علامتگذاری كنید زیرا عوض كردن آن به وسیله ناهلان احتمال حتمیدارد. تارهای یحیی به علّت مرغوبیت، خریداران فراوانی داشته است. در سال ۱۳۱۲ قیمت تار یحیی ۴۰ تومان و تار سایر استادان ۱۴ تا ۱۵ تومان بود و تارهای معمولی ۳ تا ۵ تومان خریداری میشد. بدین لحاظ كار او را تقلید و به نام او میفروختند. بنابراین تصمیم میگیرد مهری بسازد و كارهایش را مهر كند. تا آن زمان كسی كار را مهر نمیزد. یحیی مهر بیضی شكل كوچكی میسازد و كلمه یحیی را روی آن حك میكند و به درون كاسه بزرگ میزند. این مهر در سال ۱۳۲۵ شمسی در یكی از تارهای او در كرمان دیده شده است كه صاحبش در اصفهان از خود یحیی خریداری كرده و به كرمان برده بود. از خدا بیخبران این مهر را تقلید میكنند و او دوباره درصدد بر میآید كه مهر دیگری بسازد، مهری میسازد دایره شكل و نام یحیی را به تاریخ ۱۳۲۵ (هجری قمری) با فشار روی بیخ دسته تار میزند این مهر با همان تاریخ (یعنی ۱۳۲۵) در همه تارها فعلأ موجود است كه البته آن را هم تقلید میكنند. یحیی با این امر مبارزه میكند و مهر بیضی شكل كوچكی میسازد و آن را روی كاغذی میزند و تاریخ ساخت و محل ساخت را مینویسد و در زیر سیمگیر میچسباند و سیمگیر را در جای خود وصل میكند و مهر مخفی دیگری كه همین مهر زیر سیمگیر باشد، روی كاغذی میزند و آن را زیر استخوان سرپنجه میچسباند. اگر تار یحیی دست نخورده باشد، این مهر زیر استخوان سرپنجه وجود دارد. اگر تاری این سه مهر را داشته باشد خصوصاً مهر زیر استخوان سرپنجه، محققاً ساختهٔ یحیی اس

گفتیم كه سازندگان قدیم كارشان را مهر نمیزدند، بعد از یحیی این كار رایج میشود شگرد كار یحیی برای ساخت تار این بود كه برای بالا بردن كیفیت كارش از بهترین چوبها و بهترین مصالح استفاده میكرد. ذكر این نكته قابل اهمیّت است كه یحیی بیشتر تارهایش را در اصفهان ساخته است، معمولاً این تارها رنگ روشن و خالهای سفیدی در پهلوهای كاسه دارند و به دلیل این كه از چوب توت جوان استفاده شده، صدای شان زنگ دارد و زیرخوان است وی مدّتی به قزوین نزد خواهرش میرود و تارهایی كه در آنجا ساخته به خاطر مرغوبیت چوب قزوین هم از نظر رنگ و هم از نظر صدادهی خوب درآمده است. یحیی چپ دست بوده و معمولاً افراد چپ دست در كارشان مهارت زیادی پیدا میكنند. زمانی كه یحیی در قزوین كار میكرده، دو عدد تار یكی كاسه بزرگ و دیگری كه اندازههای آن با تارهای معمولی فرق بسیار دارد، برای خواهرش میسازد و داخل تار بزرگ را با خط خود و با مداد كپیهٔ بنفش به زبان ارمنی مینویسد و به خواهرش هدیه میكند. متأسفانه تاریخ در آن قید نشده است. این دو عدد تار در سال ۱۳۶۲ از خواهرزادهٔ یحیی خریداری میشود و خریدار، آن را برای تعمیر میبرد كه همان سه مهری را كه قبلأ ذكر شد دارا بوده است. از تار كوچك كه بسیار خوشصدا بود، الگوبرداری شده و نمونهٔ آن را ساختهاند كه اكنون نزد یكی از دوستان است.

شیوهٔ كار یحیی
یحیی كاسهٔ تار را خود فرم و شكل میداده و برای خالی كردن داخل كاسه از شاگردی كه در كار سبك و خالی كردن داخل كاسه مهارت زیادی داشته استفاده میكرده است. ظریفكاری داخل كاسه را خود انجام میداده كه تاكنون كسی نتوانسته داخل كاسه را به این ظرافت بتراشد. بقیهٔ كارها از قبیل ساختن دسته و سرپنجه و وصل دسته به كاسه و نصب فوفل و استخوان رودسته و به عمل آوردن و تراش رودسته و دسته مخصوص به خودش بوده است و صدادهی تار را به اعلاء درجه میرسانده است، همین امر باعث حسادت میشود و كسانی را وا میدارد كه كار او را خراب كنند و از صدادهی بیندازند. تا كار خودشان جلوه كند.
استادان بنام گفتهاند كه وقتی تار یحیی را برای تعمیر پوست و پرده نزد آن افراد مغرض میبردند، رودسته را كه مهمترین شگرد كار یحیی بود و در زیبایی و خوشطنینی تار اثر مخصوصی داشت و دیگر سازندگان به آن مرحله نرسیده بودند، دستكاری میكردند و با لیسه روی دسته را میتراشیدند و آن را خراب میكردند!

یحیی تار ساز، نفر نشسته سمت چپ كه تیشه بدست دارد.
چگونه یحیی تارهایش را رنگ میكرد
اگر تار دست نخوردهای از یحیی ببینید، زیبایی رنگ و جلوهٔ خیره كنندهٔ چوب توت شما را مبهوت میكند، زیرا او زیركارش را با رنگهای جوهری رنگ نمیكرده و از لاك و الكل استفاده میكرد تا قشری از لاك روی كار بنشیند. این نوع رنگ كردن به مرور ایّام در اثر تابش نور، در چوب توت اثر گذاشته و آن را خوشرنگ میكند. یكی از ویژگیهای كار یحیی رنگ است، و رنگهایی كه بعداً روی كارهای او زدهاند كاملأ مشخص است زیرا لطافت رنگ اصلی را از بین برده و محو كرده است. در این نوشتار از تاریخ تولّد و زمان درگذشت یحیی ذكری به میان نیامده، به این دلیل كه سازندگان وسایل موسیقی همواره بیمهری دیدهاند و كسی به آنها توّجه نداشته است. حتی خود سازندگان هم نه از خود و نه از استادانشان تاریخی به جای نگذاشتهاند كه بتوان به وضوح زندگی آنها را به تحریر در آورد. بیشتر تحقیقات ما براساس حدس و گمان است و در شرح حال و تاریخ تولّد و درگذشت مشاهیر اختلافات فاحشی وجود دارد حتی در مورد افراد معاصر.
