ریپورتاژ آگهی
آیین های ایرانی؛ گاوگیل

آیین های ایرانی؛ گاوگیل

در پایان روز پانزدهم دی ماه، یعنی روز دی بمهر یا دیگان سوم- شب هنگام، جشنی در ایران كهن روزگار برپا و برگزار می شد موسوم به گاوگیل
  • 1400/12/20
  • استان : تهران
  • شهر : تهران
  • دسته : آداب محلی ایران
آدرس : ایران
تلفن : 66059000-021

در پایان روز پانزدهم دی ماه، یعنی روز دی بمهر یا دیگان سوم- شب هنگام، جشنی در ایران كهن روزگار برپا و برگزار می شد موسوم به گاوگیل، كه به اشكال گوناگون چون: گاگیل، گاوگمل،كاكیل،كاكثل، ودرامزینان در كتابهای پیشین ثبت شده است. سبب برگزاری این جشن را گفت اند این است كه مملكت ایران در این روز از تركستان جدا شده وگاوهایی را كه تركستانیان از ایرانیان به یغما برده بودند پسگرته شد. علت دیگر آن كه چون ضحاك  بر ایران تسلط یافت، گاوهای اثفیان  پدر  فریدون  را به یغما برد. اما در چنین روز وهنگامی كه فریدون بر ضحاك پیروز شد وآن گاوها را به جای خود باز گردانید، وچون اثفیان مردی بخشنده ومردم دوست بود وبا به دست آوردن گله هایشان به مردم نعمت فراوان بخشید ، مردم آن هنگام را هر ساله جشن گرفتند.

در این روز بود كه فریدون را از شیر گرفتند واو سوار بر گاوی شد. باید توجه داشت ، انچه از حوادث را كه ابوریحان به این روز یا شب نسبت میدهد و حاصل شنیده های وی از زبان مردم است. پیوندوربطی دارد به موقعیت بروج در آسمان وشكل قرار گرفتن آنها كه از رویشان تفأل وتطیر میكردند وسعد ونحس ایام آتی وبخت را معلوم می نمودند. ابوریحان بیرونی  خود در پایان گفتارش به صحت چنین اندیشه ها واعتقاداتی با نقل قول هایی اشاره كرده است.

در شب این روز، یعنی شب شانزدهم آبان، رآن ودند كه گاوی از نور كه شاخ هایش از طلا وسم هایش از نقره است وچرخ قمر را میشكند، برای ساعتی در آسمان آشكار شده وسپس پنهان می گردد. هر كه را در ساعت ظهور چشم بر آن افتد هر دعایی كه داشته باشد اجابت خواهد گشت. هم این گاو نورانی كه بر بلندای كوهها آشكار می شود، هر گاه دوبار بانگ نماید، نشان آن است كه سالی محشون از نعمت وبركت در پیش است واگر یك بار بانگ زند، نشان خشك سالی وتنگی روزی و معاش می شود.

این روز را نیك میدانندكه با شیر تازه گاو كا بگشایند وبر آن بودند كه بامدادان پگاه، پیش از آنكه زبان به سخن بگشایند نیك است یكبه بخورند وترنجی را ببویند كه از آن پس سالی در فراخی معیشت خواهند گذراند. ابو ریحان از ناقلی به نام بابلی نقل كرده و آورده كه این روز نزد ایرانیان بد شگون ونامبارك است و شن مردم جادوكار ودیوصفت می باشد، چون در چنین روزی بیور اسب بر جمشید دست یافت وجمكشته شدوشریران بر مردم دست یافتند وبه شادی وسرور پرداختند.

هم از نال فوق الذكر یاد شده كه در زمان مشید، وی كاكیلی  را به ورت انسان دیدكه با چهره ای بس زیبا بر گاوی سپید در حالی كه دسته ای سوسن به دست داشت ومی بویید سوار بود.گاو از هفت نوع گوهر تركیب شده بود: زر، سیم، مس،قلع، اهن و سرب. هر كس را كه میدید به نام میخواند واز حالاتش آگاهی می دادونور خود را میان مردمان پخش می نمود. جم ویرا نامید و گفت توكیستی؟ آن سوار گفت: منبخت هستم. جم پرسید از این رفت و آمد و گفت گو چ مقصودی داری؟ گفت: خت واقبال میان مردم تقسیم میكنم. جم پرسیدك در چه هنگامی بخت ومباركی در میان مردم بیشتر باشد؟ گفت:هنگامی كه برج ور میان اسمان باشد ، وچون این گفت در میان آسمان پنهان شد.

 

آیین های ایرانی؛ گاوگیل-RLVLWCNoPJ