شاید كمتر كسی بداند كه در قلب تهران در حوالی منطقه پیروزی یكی از دیدنی ترین موزه های پایتخت نهفته است؛ جایی كه در آن تاریخ تشكیل نیروی هوایی ایران را می توان دید. موزهای كه در آن میتوان تاریخ ورود اولین بالُن و نیز اولین هواپیما به ایران و سیر داستانی تشكیل یگان هوایی ایران از سال ۱۳۰۱ هجری شمسی را خواند و دید.
نیروی هوایی یكی از مهمترین اركان ارتش جمهوری اسلامی ایران است كه تاریخی تقریبا صد ساله دارد. تاریخی كه در موزه نیروی هوایی ارتش (منطقه پیروزی) در ساختمانی حدودا ۵۰ ساله به نمایش گذاشته شده است. ، در موزه نیروی هوایی نمونه ای از نخستین هواپیماهایی كه در ایران به پرواز در آمده اند، تجهیزات اولیه نیروی هوایی، لباس های فرم و مدارك و عكس های خاطره انگیز از نیروی هوایی ،مخصوصا در دوران هشت سال دفاع مقدس را می توان تماشا كرد.
در واقع تا سال ۱۳۰۱ هیچ ارگان نظامی متشكل و سازمان یافته در ایران وجود نداشت بجز «نظمیه» كه وظیفه رسیدگی به دعواهای مردم را داشت.
در این موزه درمییابید كه در این سال (۱۳۰۱) رقابت شدیدی میان امریكا و انگلیس برای تامین هواپیماهای ایران شكل گرفت در حالی كه در كشور حتی یك فرودگاه وجود نداشت.
با درخواست انگلیس در همان سال برای ساخت فرودگاه در ایران بود كه در منطقه قلعه مرغی كه در آن زمان جزو اراضی حسن آباد محسوب میشد، بنا بر طرح فردی به نام «بهزاد طاهرزاده» با بكارگیری زندانیان، زمینی مسطح و به شكل فرودگاه برای نشستن هواپیماهای خارجی ساخته میشود اما اولین كشوری كه اقدام به فرستادن هواپیما میكند، نه انگلیس است و نه امریكا، بلكه آلمان است.درواقع باید این سال (۱۳۰۱) را سال اولین جرقهها برای شكلگیری نیروی هوایی ایران بنامیم.
هواپیماهای اولیه در حالی كه بیشتر جنس بدنهشان را برزنت تشكیل داده بود، در قلعه مرغی مینشینند و بعد از این است كه شیلترهای اولیه برای نگهداری آنها و حفاظتشان از باد و باران و نور خورشید ساخته میشود.
همین هواپیماها هستند كه شهید ستاری سالها بعد وقتی فرمانده نیروی هوایی بود، خواست تا یكی از آنها را آماده كنند تا بتواند پرواز با این پرندههای برزنتی را تجریه كند.
گویا هنوز برخی از بقایای این هواپیماها را میتوان در قلعه مرغی پیدا كرد اما چیزی كه در موزه نهاجا وجود دارد، ماكتهایی كوچك از این هواپیماهاست كه به نام های پرندگانی همچون «تیهو»، «قرقی»، «طوطی»، «مرغ آهنین» و … نامگذاری شده بودند.
تعداد فرودگاهها تا سال ۱۳۱۷ به ۳ فرودگاه میرسد و روند ورود هواپیماها نیز تا سال ۱۳۲۰ رو به افزایش میرود.
دومین فرودگاه در مهرآباد و سومی نیز در همین محل امروزی ستاد فرماندهی نهاجا یعنی در منطقه پیروزی با نام فرودگاه «پرستو» ساخته میشود كه پس از سرنگونی رژیم شاه، نام آن را فرودگاه انقلاب میگذارند.
در همان سالهای اولیه ورود هواپیما به ایران، موتور هواپیماها یا همان طیارهها از امریكا و انگلیس و روسیه وارد شده و در ایران مونتاژ میشوند.
كلنل محمدتقی خان پسیان را باید اولین خلبان ایرانی دانست. اوكه در واقع رییس كلانتری مشهد بود، برای طی دوره نظامیگری به آلمان رفت در آنجا به آموزش خلبانی علاقمند شد و همین باعث گردید تا با طی این دوره، فنون پرواز را نیز یاد بگیرد اما مدركی نگرفت.
پس از اینكه برای مرخصی به ایران میآید تا بعد مجددا برای طی دوره تكمیلی به آلمان برگردد، با نیروهای بیگانه درگیر شده و در این درگیری كشته میشود.
مدتها قبل، در سال ۱۲۷۰ شمسی، یك هوانورد فرانسوی با بالُن در میدان تبریز، پرواز میكند كه البته چندان هم موفقیتآمیز نبود و اندكی پس از پرواز، سقوط كرد كه حتی مردم نیز برای او شعری به این مضمون سرودند: «فرنگی آمد و بالن هوا كرد/نشست در توش و تا پیش خدا رفت/می خواست سر در كُنه از كار سبحون/خدا زد تو سرش افتاد تو میدون!»
سالها گذشت. تمیسار خاتمی داماد رضاخان فرمانده نیروی هوایی شد، شهركهای قصر فیروزه را ساختند و جنگ جهانی آغاز شد و هواپیماهای ایران كم كم مسلح شدند و…
طبقه دوم این ساختمان «مهجور» را البته بیشتر به نیروی هوایی پس از انقلاب تخصیص دادند كه در آن مواردی چون عكس های هوایی گرفته از مراكز حساس عراق در جنگ توسط جنگنده های ایرانی، تصویری از وصیتنامه شهید خلبان عباس بابایی، كلاه خلبانی شهید مصطفی اردستانی، نقشه برخی عملیاتهای مهم دفاع مقدس كه نهاجا نقش مهمی در آن داشت و ماكت بسیاری از جنگنده های ارتش را می توان دید.
وصیتنامه شهید سرلشكر خلبان بابایی در تاریخ ۲۳ تیر۱۳۶۱ نوشته شده. بابایی این وصیت نامه را پس از ذكر نام خدا و آیه استرجاع «انا لله و انا الیه راجعون» و آرزوی طول عمر برای حضرت امام(ره) در ضمن شعار «خدایا خدایا تو را به جان مهدی (عج) تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار» این گونه آغاز می كند: «به خدا من از شهدا و خانواده شهدا خجالت می كشم وصیت نامه بنویسم….» و این طور ادامه می دهد كه «خدایا در این دنیا چیزی ندارم. هرچه دارم از توست. پدر و مادر عزیزم ما خیلی به این انقلاب بدهكاریم» و بعد وصیت خود را در ۳بند خلاصه می كند كه دنیایی از معرفت، اعتقاد، سادگی و بخشندگی درآن موج می زند: «۱- بدهكار نیستم جز به خدا، اگر كسی پولی طلب دارد به او بدهید. ۲- كسانی كه پولی از من گرفته اند هروقت داشتند به همسرم بازگردانند. ۳- كلیه حقوق ماهیانه ام به همسرم تعلق گیرد.»
صندلی اجكت شده سرهنگ شهید سید مجتبی میرعسگری كه سال ۸۶ در هنگام تست هواپیمای آموزشی «تذرو» جان خود را از دست داد
در موزه، بطری ای وجود دارد كه حاوی نخستین آب شیرین سازی شده در پایگاه بوشهر است و با وجود گذشت چند دهه از تولید آن، كوچك ترین تغییری به لحاظ حجم و ماهیت در آن صورت نگرفته است.
از دیگر اسناد ارزشمند موجود در این موزه، سند های تاریخی ماده دستورها و نیز دفتر ثبت پرواز خلبانان از قدیم ترین زمان ممكن تاكنون است.
* در گوشه ای از این موزه اسنادی از خلبانان به اسارت در آمده دشمن كه هواپیمایشان ساقط شده، نگهداری می شود كه شامل كارت پرواز، مدارك شناسایی، شماره تلفن ها و نقشه های عملیاتی خلبانان بعثی است. همچنین نقشه هایی كه خلبانان عراقی همراه خود داشته و اهدافی را روی آن علامت گذاری و نقاشی كرده اند كه بسیار شبیه نقاشی های ناشیانه كودكان است.
* امیر خلبان سید رضا پردیس كه بعد از شهید ستاری مدتی فرماندهی نهاجا را بر عهده داشت، در دوران دفاع مقدس طی عملیاتی اقدام به انهدام یك پل میكند.
وی در خصوص نحوه انهدام این پل گفته است كه برای اولین بار كه به سمت پل می رفته، یك عابر پیاره غیرنظامی در حال عبور از پل بوده لذا اقدام به شلیك موشك نمیكند تا عابر عبور كند.
برای دومین بار نیز كه به سمت پل نشانه رفته است، یك دوچرخه سوار در حال عبور از پل بوده كه مجددا اقدام به شلیك نمی شود و در مرحله سوم است كه پل با موشك هوا به زمین منهدم می شود.
در محوطه بیرونی این موزه همچنین می توان یكی از هنرهای شهید بزرگوار منصور ستاری را دید.
خودرویی به نام شمس (شهید منصور ستاری) كه فرمانده وقت نهاجا خود آن را طراحی و ساخته است. این خودروی ۴ نفره با سرعت ۱۶۰ كیلومتر بر ساعت از طراحی بدنه جالبی نسبت به زمان خود بروخردار است.
این خودرو همچنین ۳۳۰ سانتی متر طول، ۱۴۲ سانتی متر عرض، ۱۵۰ سانتی متر ارتفاع و ۴ سیلندر دارد و ۴۷ لیتر گنجایش باك بنزین آن است.
نگفتنی ها از نیروی هوایی ارتش زیاد است كه البته با دیدن این موزه بسیاری از آنها روایت می شود اما افسوس كه بازدید از این موزه فعلا برای عموم آزاد نیست و اگر می شد تدبیری اندیشیده شود تا عموم مردم بتوانند براحتی به این مركز و موزه های مشابه آن مراجعه كنند، آن وقت خواهند دید كه وقتی می گوییم نیروی هوایی ارتش، یعنی چه!
در محوطه بیرونی موزه نهاجا، یك فروند هواپیمای ایلیوشین اهدایی شوروی به شاه و سپس هدیه شاه به تیمسار خاتم وجود دارد كه این هواپیما در سال ۱۳۵۳ وارد نیروی هوایی میشود و تنها برخی مقامات می توانستند با آن مسافرت كنند.
چند بار خود شاه و در برخی موارد نیز تیمسار خاتم خلبان این هواپیما شدند.
سرعت این هواپیما با گنجایش ۲۱نفر خدمه، حدود۳۰۰كیلومتر در ساعت بوده كه امروزه ابداً سرعت بالایی به حساب نمی آید.
شاه دستور می دهد برای كف آن كه حالت تشریفات دارد، قالی مخصوصی بافته شود و حتی سالها بعد، روس ها از ایران خواستند تا این هواپیما و فرش كف آن را مجددا به آنها بفروشد.
۲ فروند جنگنده سوخو ۲۲ رژیم بعث عراق كه در ایام دفاع مقدس توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران ساقط شدهاند نیز در محوطه بیرونی موزه قرار دارد. این جنگنده ها قصد بمباران مناطق مسكونی غرب كشور را داشتند كه در گیلانغرب ساقط شدند.
هدایای اهدایی به فرماندهان نیروی هوایی ایران در طول چند دهه كه تا مدتها در همان منزل تیمسار خاتمی نگهداری میشدند را هم می توان در این موزه دید؛ از قالی و تابلو و مجسمههای شیر و دختر گرفته تا انواع نوشیدنیها و مدالها و شمشیر و نقشه فلسطین و غیره.
در بین وسایل شخصی خاتمی، لباسهای تشریفات او در رنگ های مختلف شامل فرنچهای نیم تنه، واكسیلهای تشریفاتی، كلاه های نقابدار، حمایلهای مختلف گردن و شانه، نشانهای سینه و یقه، ساعت ها و ست رو میزی میز كار شامل خودكار و خودنویس و برخی از كتابهای شخصی نظیر «تمدن روم» و «طلعت حق» به چشم میخورد كه كتاب اول كتابی مصور و به زبان لاتین است كه در تاریخ ۱۷ دی ماه ۱۳۴۹ و كتاب دوم در ۴ آذر ۱۳۵۱ به موزه اهدا شده است.
همچنین در این موزه میتوان سیر تحول لباسهای فرم نیروی هوایی را دید.
درجههای بكارگرفته شده در این لباسها كه در ابتدا شبیه به درجات نیروی دریایی بود، از یك دایره و تعدادی خط زرد رنگ تشكیل میشد كه دایره آن را «چشم نیلسون» میگفتند. نیلسون، بنیانگذار نیروی دریایی امریكا بود كه در جنگ با آلمانها كشته شد.
بالگرد UH19 كه اهدایی كشور امریكا به فرح پهلوی بوده است را میتوان در این موزه دید.
سرعت این بالگرد كه ظرفیت ۱۰ نفر خدمه را داشته، معادل ۱۷۸كیلومتر بر ساعت و در نوع خود قابل توجه است و سرعت پایینی محسوب می شود.
عكس هایی از تیم آكروجت (تاج طلایی) و اعضای رژه هوایی این تیم در موزه نهاجا قرار دارد كه افرادی نظیر امیر حسین ربیعی، امیر بهمن باقری و اصغر ایمانیان با درجه سروانی دركنار هم عكس دارند. این افراد، بعدها فرماندهان نیروی هوایی ارتش در قبل و بعد از انقلاب شدند.
بدون شك یكی از مهمترین و در عین حال جذابترین موزههای دنیا را موزههای جنگ تشكیل میدهند؛ به خصوص در كشورهایی نظیر امریكا، فرانسه، آلمان، انگلیس، روسیه و … كه مقاطع مختلفی از عمر خود را در جنگ های قدیم و جدید گذراندند.
در اكثر نقاط دنیا سعی میشود با اختصاص موزههایی، هم یاد جانباختگان جنگی برای همیشه حفظ شود و همكاری كنند تا مردم امروز درك صحیحی از جنگ و اثرات آن بر كشور داشته باشند. این نوع موزهها در بسیاری از كشورها به نام موزههای جنگ شناخته میشوند.
اما این امر در جمهوری اسلامی ایران كه یكی از مهمترین نبردهای قرن اخیر را در حد فاصل شهریور ۱۳۵۸ تا مرداد ماه ۱۳۶۷ پشت سر گذاشت و مقدس ترین نبرد تاریخ معاصر را رقم زد، به گونه دیگری است.
ارتش، سپاه، نیروهای مردمی و جهادسازندگی را میتوان ۴ ارگان مهم در اعزام و اداره این نبرد مقدس دانست اما دریغ از حتی یك موزه آبرومند و عمومی برای بازدید نسلهای آینده!
هرچند در سالهای اخیر به همت ستاد كل نیروهای مسلح باغ موزه دفاع مقدس در حال ساخت و ساز و آماده شدن است اما این امر هنوز به نقطه مطلوب و در سطح آنچه در دنیا شاهد هستیم نرسیده است.
شاید كمتر كسی بداند در قلب تهران در حوالی منطقه پیروزی و در عمق محل ستاد فرماندهی نیروی هوایی ارتش كه زمانی بخشی از آن، منزل تیمسار خاتمی فرمانده این نیرو در زمان طاغوت بوده، ساختمانی قرار دارد كه در سال ۵۰ ساخته شده و ۳ سال بعد به عنوان موزه نیروی هوایی به بهرهبرداری رسیده و سالها پس از انقلاب شكوهمند اسلامی یعنی در سال ۸۲ نیز بازسازی شده است.
آدرس : تهران – خیابان پیروزی – محوطه نیروی هوایی ارتش


