آداب خواستگاری در زمان قاجار بسیار جالب است ، صد سال پیش هر مادری كه قصد داشت پسرش را داماد كند و برایش زن بگیرد، بدون خبر دادن ، به خانه ی كسانی می رفتند كه دختر داشتند و خانواده های دختردار كه هر لحظه احتمال خواستگار اومدن به خانه خود را می دادند، همیشه یك اتاق را منظم و آماده می كردند تا وقتی مهمان و خواستگار ناخوانده سررسید، بتوانند به درستی پذیرایی كنند.
قدیم ترها بیشتر روز چهارشنبه را برای خواستگاری انتخاب می كردند و با یك كیسه نقل و نبات و یك قواره چادر نمازی به خانه ی عروس می رفتند.اگر در یك خانه چند دختر دَمِ بخت بود، حتماً دختر بزرگتر را نشان می دادند و كوچكترها را پنهان می كردند، دختر مورد نظر با چادر نماز توی اطاق می آمد و یك كاسه آب برای خواستگارها می آورد چون می گفتند كه آب نطلبیده مراد است و آب علامت روشنایی است. در جامعه ی عهد قاجار فاصله ی چندانی بین كودكی و ازدواج دختران وجود نداشت . دختران اغلب از ۷ تا ۱۳ سالگی ازدواج می كردند و عملا به عنوان ركن مستقلی وارد معركه ی زندگی خانوادگی می شدند . در واقع عواملی چون دست یابی به استقلال اقتصادی, رشد نسبتا سریع دختران آن روزگار و پایین بودن میانگین عمر به دلیل شیوع بیماریهای گوناگون و عدم رعایت اصول بهداشتی در افزایش این ازدواج های زود رس بی تاثیر نبود . بر این اساس سعاتمندترین دختران آنهایی بودند كه در خانه ی شوهر به بلوغ می رسیدند زیرا تصور می شود كه به این گونه از وسوسه های نفسانی بیشتر در امان خواهند ماند

درجلسه اول خواستگاری ابتدا جهت معاینه موی سرِ و بوی دهان و زیر بغلِ دختر، مادر و خواهر داماد او را در آغوش میگرفتند و به بهانه بوسیدن او، دهانش را بو میكشیدند و پنجه به میان موهای سرش فرو میبردند كه كچلی یا كم مویی و پُر مویی او را مشخص نمایند.
اگر عروس در معاینات ابتدایی قبول میشد، فیالمجلس او را به اتاق دیگر بُرده و از جامه تهیاش ساخته و برهنه سر و پا و پس و پیش و پیدا و نهانش را معاینه میكردند.
در صورتیكه دختر در معاینات ثانویه هم قبول میشد در جلسات بعدی خانواده داماد جهت معلوم نمودن خانهداری دختر، مقداری سبزی با خود آورده و جلو دختر میگذاشتند تا ببینند سبزیها را درست پاك میكند یا خراب و نفله مینماید. سپس در جلسات بعدی گوشت جهت طبخ و سنجیدن آشپزی و پخت و پز دختر و پارچه برای دوخت و دوز و معلوم نمودن هنرِ دختر با خود میآوردند.
اگر دختر همه این آزمونها را به موفقیت پشت سر میگذاشت وصلت سر میگرفت. همه این سختگیریها در صورتی بود كه بیشتر پسرها كار و شغلی نداشتند و وقتی از معاش آنها سوال میشد خانواده داماد با گفتن اینكه هر كس پیش خدا روزی دارد و روزی زن با خودش به خانه شوهر میرود و چراغ كه روشن شود چه یك نفر زیرش بنشیند چه دونفر، كار را پیش میبردند. به همین جهت پسر تا به سن بلوغ میرسید برایش درصدد زن گرفتن برمیآمدند.
وقتی مردی تصمیم می گیرد با دختری ازدواج كند معمولاً برادرش یا كسی را كه قوم و خویشی نزدیك با پدر دختر دارد مأمور می كند تا مطلب و درخواست او را با پدر دختر در میان بگذارد و تقاضای ازدواج و اتحاد بنماید.

ممكن است این تقاضا یا بهتر بگویم خواستگاری به تصویب پدر دختر برسد. در صورت رضایت وی تشریفات مبادله تحف و هدایا بین طرفین انجام می گیرد. این عمل متقابل را سنگ یا وعده (قول و قرار) می نامند. اگر چه بعضی اوقات در بین طبقات بالاتر پیش از آنكه دو طرف نامزد شده، همدیگر را ببینند، این عملیات انجام می گیرد. این عمل چنان مقدس و آسمانی و طبیعی محسوب می گردد كه ممكن نیست روزی تحت هر شرایطی كه باشد نقض شود و اگر مرد نامزد شده بمیرد برادرش موظف است این قانون را به خاطر حفظ شرافت و شئون خانوادگی و رعایت نزاكت و ادب محترم شمرده با نامزد برادر متوفایش ازدواج كند.
هدایایی كه از جانب مرد داده می شود عبارت اند از شتر، گوسفند و بز و سایر چهارپایان اهلی و این هدایا مستقیماً به خانه پدرزن آینده اش ارسال می گردد. چند روز پس از مراسم سنگ به شرطی كه قدرت مالی مرد جوان اجازه دهد كه خرجی سنگین بنماید مهمانی مفصلی كه تقریباً تمام افراد در آن دعوت می شوند برپا می گردد.
مراسم عقد و ازدواج در تهران عصر قاجار تشریفات و مراسم خاصی داشت كه اكنون قسمت بیشتر آن ها متروك شده است، داماد پیش از عقد، عروس را نمی دید و انتخاب عروس به دست خواستگاران بود،
در زمان قاجار در خانوادههای ثروتمند عروسی با جلال و شكوه بسیار برگزار میشد و اغلب هفت تا هشت روز طول میكشید. در تمام این مدت هم در خانه داماد و هم در منزل پدر و مادر عروس میهمانیها و سور و سرورها برپا بود. در خانههای ثروتمندان و اعیان معمولاً عروس را با داماد، شب هفتم یا هشتم بعد از عقد دست به دست هم میدادند… تا مدتی كه این جشن و سرور برپا بود، مرد حق نداشت به سراغ زن خود برود و حتی نمیتوانست او را ببیند!
