منزل امام خمینی ( ره ) در كنار حسینیه جماران واقع در خیابان شهید دكتر باهنر ، بهعنوان یكی از آثار ملی ایران به شماره ۳۰۵ به ثبت رسیدهاست.این منزل در منطقهای كوهپایهای با آب و هوای معتدل و مرطوب در دامنه كوههای البرز در ارتفاع ۱۷۰۰ متر از سطح دریا واقع شدهاست. این منزل در محله جماران و از شمال به كوههای البرز، از جنوب به خیابان شهید باهنر (نیاوران)، از غرب به خیابان یاسر و از شرق به خیابان جماران محدود است. خانه با شیب ۱۰ و به علت چند اشكوبه بودن در طبقه بالا چشمانداز خوبی به شهر تهران دارد. حسینیه جماران واقع در میدان قدس، خیابان شهید دكتر باهنر (نیاوران)، خیابان یاسر، كوچه حسنیكیا است.
روزی كه جماران منزل امام شد
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امامخمینی(ره) همراه با خانواده تا ماههای آخر سال١٣۵٨ در شهر قم حضور داشتندو در این زمان، به سبب عارضه قلبی و بنا به توصیه پزشكان به تهران آمدند و به مدت یك ماه در بیمارستان قلب تهران كه امروز به نام بیمارستان شهید رجایی شهرت دارد بستری شدند. امام پس از ترخیص از بیمارستان، به توصیه پزشكان، در تهران ماندند؛ از همین رو، مقرر شد كه مكانی برای ایشان در شمال شهر كه هم دارای هوایی پاك و سالم و هم از لحاظ مسائل امنیتی مطمئن باشد، فراهم شود.

در آغاز، خانهای سهطبقه در محله دربند متعلق به حاجآقا مشرف برای امام در نظر گرفته شد ولی با توجه به اینكه این خانه ویژگیهای منزل مطلوب و مورد نظر امام(ره) را نداشت تصمیم گرفته شد كه خانه دیگری انتخاب شود. امام بر انتخاب مكانی ساده، تأكید میكردند و حتی به فرزندشان اعلام كرده بودند كه اگر خانهای ساده پیدا نكنند به قم بازخواهند گشت؛ از این رو مرحوم حاجسیداحمدخمینی با توجه به آشنایی آیتالله سیدمهدی امامجمارانی با منطقه شمیران به همراه او و آیتالله موسویخوئینیها جستوجو برای یافتن خانهای مناسب روحیات امام(ره) را آغاز میكنند و پس از بازدید از منازل مختلف در مناطقی از شمیران، عازم منزل آیتالله امام جمارانی در جماران برای استراحت و صرف ناهار میشوند.

در زمان صرف ناهار حجتالاسلام شجونی پیشنهاد انتخاب خانه امامجمارانی را برای سكونت امام خمینی(ره) به حاجسیداحمد خمینی میدهند و او نیز با بررسی وضعیت منزل با این پیشنهاد موافقت میكند. سرانجام امام در ٢٨ اردیبهشت ١٣۵٩ به این خانه كه در مجاورت حسینیه شماره یك جماران یا تكیه بالا قرار دارد وارد شدند.
بیت امام مجموعا از ۴خانه واقع در پشت حسینیه جماران كه منزل اجدادی آیتالله سیدمهدی امامجمارانی، ۲برادر و همشیره او بوده، تشكیل شده است. خانه امامجمارانی بهعنوان اندرونی، خانه مرحوم حجتالاسلام سیدحسین جمارانی ـ برادرشان ـ بهعنوان دفتر و منزل خواهرشان كه دارای اتاقی با یك كاناپه و طاقچه بود برای دیدارهای خصوصی امام در نظر گرفته شد. با اتصال این منازل به یكدیگر و ارتباط آن با حسینیه جماران مجموعهای ایجاد شد كه بیت امام خمینی(ره) خوانده میشود و امام تا پایان عمر، در این مجموعه ساده زندگی كردند. خانواده حضرت امام(ره) نیز در اندرونی این مجموعه سكونت داشتند. در برخی از ساعات روز، امام در حیاط این خانه، قدم میزدند و به رادیو گوش میكردند.

بعدها باغی نیز كه در مجاورت این خانه قرار داشت و چشمهای هم در آن جاری بود، خریداری و به این خانه افزوده شد. خانه دیگری هم كه در مجاورت بیت قرار داشت، خریداری شد تا دفتر امام در آنجا مستقر شود. امروزه منزل امام با نگهداشتن وسایل شخصی ایشان به موزه بدل شده است و علاقهمندان از آن بازدید میكنند.
محمد تیموری ـ یكی از اهالی قدیمی محله جماران ـ كه در جریان جزئیات ورود امام خمینی(ره) و ساكنشدن ایشان در این محله است به سایت جماران گفته: «بعدازظهر روز ۲۸اردیبهشت بود كه مردم، كوچه را آب و جارو كرده بودند و در همین خیابان حسنیكیا بود كه امام آمدند. بعدها بازسازی خانه را انجام دادند و یك دری گذاشتند كه امام بتواند از این در وارد دفتر كارش بشود. در مسیری كه امام وارد محله میشد اهالی محل چند گوسفند قربانی كردند و گلدان بیرون گذاشتند ولی شلوغ نكردند كه غیراهالی بیایند و فقط بومیها آمده بودند.

ما هم سر همین خیابان یاسر ایستاده بودیم و مرتب خبر میگرفتیم كه امام از محل كی حركت كردند و الان كجا هستند. برنامه ما هم از سر كوچه حسنیكیا شروع میشد تا خود حسینیه كه قرار بود به پیشواز حضرت امام بیاییم. نخستین جایی كه بلیزر حضرت امام توقف كرد سر خیابان حسنیكیا بود كه خانواده عبدمنافی ایستاده بودند. امام از همان بدو ورود احترام میكردند و به احساسات مردم پاسخ میدادند. ما هم جلوی ماشین بلیزر را گرفته بودیم كه كسی جلو نیاید. امام هم در مسیر چند مرتبه ایستادند و با همسایگان احوالپرسی كردند. از سهراه حسینیه تا خود حسینیه جمعیت بیشتر بود و اهالی محل ایستاده بودند. جلوی در حسینیه هم عدهای از علما و بزرگان ایستاده بودند كه به امام خوشامد بگویند.

امام از ماشین پیاده شدند. همین پله اول را كه امام از دفتر كار بالا رفتند به حاجاحمدآقا مطلبی گفتند. ایشان به مردم گفتند كه وارد حسینیه شوید، امام میخواهد برای شما صحبت كند. آنموقع نه سكویی بود و نه بلندگویی و امكان آن نبود كه صندلیای بگذاریم. امام با كمك حاجاحمدآقا روی همان ماسهای كه برای ساختوساز بود، رفتند و با مردم سلام و احوالپرسی كردند و به آنان گفتند كه ما قرار است چند وقتی مهمان شما باشیم. انشاءالله كه راضی باشید و اگر اذیتی شدید من را حلال كنید. پیرمردهای جمع كه این تواضع را دیدند به گریه افتادند».

فرزندش سید احمد خمینی دربارهٔ دیدگاه و سبك زندگی وی نقل كردهاست كه: «روزی از برادران سپاه مستقر در بیت امام درخواست كردم جلوی ایوان بیت را یك نردهای نصب كنند. وقتی برادران مشغول این كار شدند امام وارد شده، فرمودند: «احمد، چه كار میكنی؟» عرض كردم برای حفاظت جان علی (فرزندم) كه خدای نكرده به پایین پرت نشود، از برادران خواستهام نرده ای جلوی ایوان نصب كنند و این كار مرسومی در همهٔ خانه هاست. حضرت امام فرمودند: «شیطان از همینجا سراغ آدم میآید، اول به انسان میگوید منزل شما احتیاج به نرده دارد، بعد میگوید رنگ میخواهد، سپس میگوید این خانه كوچك است و در شأن شما نیست و خانهٔ بزرگتر میخواهید و آرام آرام انسان در دام شیطان میافتد.»


