جشن ناواسارد ، نخستین ماه سال در گاهشماری ارمنستان باستان ناواسارد نام داشت كه به معنی سال نو است .در نخستین روز ماه ناواسارد جشن باشكوهی بر پا می شدو همه مردم در این جشن شركت می كردند . در روز عید پیكارهای ورزشی مانند دو ، اسب سواری و ارابه رانی برگزار می شد . پهلوانان زور آزمایی می كردند و نوازندگان تازه ترین آهنگ های خود را می نواختند .
برخی نیز به كبوتر پرانی سرگرم می شدند . در روز جشن آهنگ های خود را می نواختند . برخی نیز به كبوتر پرانی سرگرم می شدند . در روز جشن مردم با انواع چهره پوش ها روی خود را می پوشاندند ، چرا كه ارمنیان باستان بر این باور بودند كه نقاب ارواح پلید را گریزان می كند . امروزه جشن ناواسارد در جوامع ارمنی روز یازدهم آگوست برگزار می شود . در این جشن تیم های ورزش ارمنیان در یكی از كشورها گرد هم آمده و با یگدیگر به رقابت می پردازند و برندگان مسابقات پیروزمندان ناواسارد خوانده می شود .
در چند سال اخیر مسابقات ورزش ناواسارد در جمهوری ارمنستان برگزار می شود . در پایان بایستی یادآور شد كه جشن ناواسارد بر پایه بسیاری از منابع موجود دارای اصل و ریشه ایرانی است و مترادف با نوسرد یا سال نو است كه از جمله كهن ترین اعیاد ایرانی بوده كه در روز گار مادها برگزار می شده ولیكن امروزه به فراموشی سپرده شده است .

تاریخچه
ارمنیان در زمانهای گذشته هم ناواسارد را با شكوه بسیار جشن میگرفتند كه یادگار آن در سخنان زیر كه گریگور ماگیستروس پاهلاونی (دانشمند و فیلسوف ارمنی ۹۹۰ تا ۱۰۵۸ میلادی) به آرتاشس یكم نسبت میدهد بازمانده است.
آه چه كس مرا دودِ دودكشان را خواهد داد، (دودی كه از دودكش خانهها برمیخواست نشانه زندگی و آبادانی بود)
و بامداد روز ناواسارد را،
جست و خیز آهوان،
و دویدن گوزنها را؟
ما شیپور مینواختیم و طبل میزدیم،
چنانكه آیین پادشاهان بود.
پادشاه و سالاران نامدار به جشنهای ناواسارد میآمدند و در آن جشنها قربانی فراوان میكردند. بزمی با آواز و پایكوبی برپا میشد، مردم و گوسانها نمایشهایی برگزار میكردند، مسابقات ورزشی، اسب دوانی، پیكار گاوان نر و مانند آن، برگزار میشد.
این جشنها در سرحدات ولایتهای تارون (ارمنستان باستان) و باگرواند در كنارهٔ رود مقدس آلازانی و «كوهپایهٔ نِپات» و «بتكدهٔ باگاوان»، واقع در كوهپایهٔ نِپات برگزار میشدند و مردم جشنهایی برای نوح و و توفان نوح، آرامازد، آناهید، آستقیك را برپا میساختند. در باورهای ارمنیان گفته میشود كه در دوران باستان، ایزدان و ایزدبانوان در آن روزها پس از آبتنی و شنا در رودهای فرات و آلازانی، از كوههای پر از برف بالا میرفتند و از قلهٔ كوهها نظاره گر جشن و سرور آنان میشدند و زائران را در پناه خود میگرفتند. در جشن ناواسارد، گوسالهٔ مادهٔ سه سالهای را در پای ایزدان قربانی میكردند و مردم متدین و باایمان، به نشان پاكیزگی و شروع زندگی نوین، خود را به خون قربانی آغشته میساختند. در پای مجسمهٔ آرامازد، حیواناتی مانند اسب و بُزِ نَر، كه همگی به رنگ سفید بودند، قربانی میكردند. از مراسم خاص این روز، تقدیم قربانی و هدایا، نواختن موسیقی، آواز و رقص، نمایش بوده است؛ و بازیهای رزمی، مسابقات گوناگون، تفریحاتی همراه با شكار، و پیشگویی و غیره نیز برگزار میشده است.
آمنابق، نوسال و واناتور ایزد نگهبان میوهها، نوكننده سال، عطابخش میوهها نامیده شدهاند. آگاتانگلوس از نو سال یاد میكند و مینویسد كه گریگور روشنگر فرمود جشن یحیای تعمید دهنده و «آتاناگینس» (پسر چهارمین رهبر دینی ارمنستان یعنی هوسیك پارتِو) را به جای آن برگزار كنند. گریگور روشنگر فرمود كه به جای جشن واناتور و ایزد آمانور جشنی بزرگ به یاد شهیدان برقرار كنند. فرمود كه به یادبود یحیای تعمید دهنده و آتاناگینس شهید در همان روز و همانجا (آن جا جایی بود كه پیش تر روز ناواسارد را با شادمانی جشن میگرفتند) گرد آیند و جشن بگیرند.
«نوسال» از دیدگاه مسیحیت هیچ مراسمی در كلیسا ندارد، جز «پاتاراك» مقدسی كه در این روز برگزار میشود. گریگور جشن یحیای تعمید دهنده و آتاناگینس شهید را جایگزین این مراسم كرد. پس از آن نوسال به مثابه یك ایزد و آیین به فراموشی سپرده شد و از آن تنها به معنی سال نو و نخستین روز سال یاد شد و بدین سال (نوسال، كاغاند و داره مود) دارای معنی یكسان شدند.
سال نو را كاغاند نیز مینامیدند. كاغاند یعنی نخستین روز ماه، فرخواندن و نامیدن. كشیشان در نخستین روز هر ماه مردم را به نیایش فرامی خواندند و آن روز كاغاند نامیده میشد.
رسوم در روز كاغاند
در روز كاغاند رسمی وجود دارد كه ویزه دختران است. دختران در روز كاغاند تخم مرغی میشستند و در ظرفی میگذاشتند. زغال و حنا میافزودند و شب در لبه تنور جای میدادند. در بامداد اگر تخم مرغ از دوده، سیاه شده بود اندوهگین میشدند و آن را نشانه سیاه بختی میپنداشتند، اما اگر از رنگ حنا سرخ میشد، شادمان میشدند زیرا بخت به آنها لبخند زده بود. رسم آویختن كمربند و كیسه نیز رواج داشت. جورابهای رنگارنگی از هواكش سقف میآویختند با این چشم داشت كه آنها از كاغاندچكها (آن هدیهای است كه به مناسبت كاغاند داده میشود) پر شوند. رسوم بسیاری نیز بود كه با دگرگونی شدن طرز فكر و زمان و مكان از میان رفت. اما برخی نیز به صورت بخشی از زیورهای درخت كریسمس باقی ماند.
