موزه سرستون های طاق بستان با رونمایی از ۱۲ سرستون ساسانی كه از نقاط مختلف در این محوطهی تاریخی جمعآوری شدهاند، افتتاح می شود .او با بیان اینكه این سرستونها از ۱۵۰ سال قبل كه نخستین سرستونها را «عمادالدوله» حاكم وقت كرمانشاه از بیستون و چند نقطهی دیگر به طاق بستان منتقل كرد،ادامه میدهد: این سرستونها به خصوص سه اثرِ بیستون در طول مدت زمان زیادی تا حدود ۱۴ سال قبل همچنان در طاقبستان قرار داشتند تا این كه در سالهای ۱۳۸۵ – ۱۳۸۶ در كناره ضلع غربی طاقهای طاقبستان یك سازه موقت ایجاد و سنگها و سرستونهایی كه به مرور زمان در طاقبستان جمع شده بود را ساماندهی كردیم و با نام «موزه موقت سنگ» معرفی شد.
نقوش استفاده شده بر روی این سرستونها بیانگر مفاهیم خاصی بوده كه ریشه در اعتقادات دینی و اساطیری ساسانیان و مردمان ایران باستان داشته است؛ این نقوش عبارتند از:
۱- ایزد بانو آناهیتا، آریاییها پس از سكونت در ایران تحت تاثیر این فرهنگ، ایزدبانوانی را در آیین خود پذیرفتند. با آمدن دین زرتشت، این ایزدبانوان از آیین جدید بهبیرون رانده شدند، اما بهسبب اهمیتشان دوباره پس از زرتشت بهآئین مزدیسینا بازگشتند. آناهیتا و سپندارمذ از جمله نامدارترین و مهمترین این ایزدبانوان هستند پیش از ورود آریاییها بهنجد ایران، پرستش ایزدبانوی بزرگ نزد بومیان این سرزمین كه دارای فرهنگ مادرسالار بودند، امر رایجی بود. پرستش ایزدبانوی بزرگ بیش از هر چیز با كشاورزی و جامعه كشاورزی ارتباط دارد.
۲- ایزد بهرام، در ایران باستان ابری كه باران نمیداد را بزرگترین دشمن خود میدانستهاند. بهخدایانی كه به ابر حمله میكنند و بدن او را سوراخ سوراخ ساخته و باران محتوی آن را به زمین میریزند! لقب بزرگ میدادند یكی از این خدایان بهرام یا واهرام است كه خدای جنگ ایران باستان بهشمار میرود.
۳- اهورمزدا كه بعدها اورمزد خوانده شد بهمعنی خداوند صاحب حكمت است. او خدایی است یگانه كه در همهجا حضور دارد دارای قدرت مطلق و خداوند دین زرتشت است. او دارای صفات بسیاری است كه عارض بر وجودش نیست بلكه عین ذاتش است او را با چشم سر نمیتوان دید و در اوستا اهورامزدا “نور”خوانده شده است.
۴- درخت زندگی كه دارای مفاهیم مختلفی در علم، مذهب، فلسفه و اسطوره دارد و نشاندهندهی این است كه تمام حیات بر روی زمین بههم مربوط است. در بخشی دیگر از موزهی سنگ طاق بستان نیمتنهی خسرو پرویز شاهنشاه ساسانی نمایش داده شده است.

بخش اسلامی موزه كه شامل بقایای كاخی از دوران قاجار است در طی حملات و جنك كشور عراق با ایران آسیبهای جدی دیده است. این بخش از موزه در فضای باز قرار دارد.
او با بیان اینكه در این فضای موزهای آثاری از دورههای ساسانی و اشكانی و ازارههایی كه از تعدادی قاچاقچی از یك خانهی قدیمی احتمالا در چهارمحال و بختیاری در سالهای اخیر به دست آورده بودند، نیز در این فضا ساماندهی شده بود، میافزاید: همان سال (۱۳۸۳ – ۱۳۸۴) برای این سرستونها، تعدادی پایه ستون از همدان گرفتیم و پایهستونها را ساختیم و در سال ۱۳۸۵ آن موزه موقت قبلی ایجاد و در سال ۱۳۸۶ تكمیل شد.
وی با اشاره به اینكه در سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ به عنوان مدیر پایگاه طاقبستان و بیستون این كار را آغاز كرده است، اضافه میكند: از زمانیكه پرونده ثبت جهانی بیستون تكمیل شد مدیریت طاق بستان به سیامك خدیوی سپرده شد و در هر صورت موزه موقت سنگ در همان زمان تكمیل شد و در سال ۱۳۹۰ طی طرح ساماندهی اجرا شده در طاق بستان، این سرستونها و پایهستونها و همهی سنگهایی كه در آنجا به عنوان موزه موقت قرار داشتند، همگی به اداره كل میراث فرهنگی كرمانشاه منتقل میشوند و بخشی از این سنگها در یك سوله قرار میگیرند و دیگر سنگها – ۱۲ سرستون قرار گرفته در موزه سرستونهای طاقبستان – نیز در گنجینه میراث فرهنگی نگهداری میشوند.
مهدی آبادی با اشاره به حضور دوبارهاش در طاقبستان به عنوان مدیر این مجموعه تاریخی از سال ۱۳۹۸، توضیح میدهد: با توجه به این كه این سرستونها سالها در كنار طاقبستان قرار داشتهاند و مردم نیز همیشه دنبال آنها بودند، تصمیم گرفته شد تا این سرستونها بار دیگر به طاقبستان برگردانده شوند كه این اتفاق با مساعدت امید قادری – مدیركل میراث فرهنگی و گردشگری و صنایعدستی استان كرمانشاه اجرایی شد.
او با اشاره به ساخته شدن فضایی مسقف در بخش ورودی طاق بستان كه در سالهای ۱۳۹۳ به بعد و به مرور ساخته شده و شرایط نسبتا خوبی دارد، اضافه میكند: تصمیم گرفتیم تا این فضا را به همین موزه سرستونهای ساسانی تبدیل كنیم، بنابراین بار دیگر سرستونها را از گنجینه میراث فرهنگی كه كسی آنها را نمیدید به طاقبستان برگرداندیم و در بخش ورودی فضایی را برای آنها درنظر گرفتیم.
او دربارهی این سرستونهای تاریخی نیز این طور بیان میكند: «حدود۹۰ درصد سرستونها متعلق به دوره خسرو دوم یا همان خسروپرویز هستند. آنها از یك جای مشخصی پیدا نشدهاند به عنوان مثال یكی از آنها از محوطه «وندرنی» منطقه بیلوار در كامیاران كشف شده است.
وی اما وضعیت سرستونهای به دست آمده از مسجد جامع كرمانشاه را چندان مناسب نمیداند و با اشاره به اینكه سرستونهایی كه در مسجد به كار رفتهاند، چون در مسجد به كار رفتهاند، همهی نقشهای آن پاك شدهاند، توضیح میدهد: از ۱۲ سر ستون قرار گرفته در این موزه؛ حدود چهار سرستون نقشی ندارند اما ردی از نقشهای دوره ساسانی روی سرستونها هست. اگر یك طرف رو به نمازگزار بوده، سمت دیگری كه رو به دیوار بوده دیگر پاك نشده است. روی برخی از سرستونها نیز نقشهای جدیدی اجرا شده است اما هنوز نقش تصویر پادشاهی كه حلقه قدرت به دست دارد یا روبانهایی كه در كنار سر پادشاه بوده را هنوز در این سرستونها داریم، به همین و بر اساس این علائم آن را متعلق به دوره ساسانی و مربوط به خسرو دوم میدانیم.

او قدیمیترین سرستونهای موجود را همان سرستونهای بیستون كه متعلق به خسرو دوم است، معرفی میكند و تاكید میكند: این سرستونها را دمورگان و كسان دیگر در بیستون دیدهاند كه بعدا «عماد الدوله» آنها را به طاقبستان منتقل كرده و در گزارش سیاحان بعدی در صحبتهایشان در این محوطه از آنها نام بردهاند، بنابراین از نظر زمانی مردم این سرستونها را در طاقبستان دیدهاند كه قدیمیترین آن متعلق به بیستون بوده است.
وی با اشاره به این كه در بین این سرستونها برخی تصویر آناهیتا در یك طرف و تصویر پادشاه خسرو دوم در طرف دیگر است، میافزاید: در برخی دیگر از سرستونها، در یك طرف تصویر پادشاه و در طرف دیگر تصویر بهرام یا ورهرام نقش دارد. در واقع نقوش این سرستونها به گونهای است كه در دو ضلع یك تصویر پادشاه و در ضلع دیگر تصویر یك ایزدبانو است و در دو طرف دیگر نقشها و تصویرها و طراحیهای هندسی یا گل و بوته دارند.
مدیر مجموعه تاریخی طاق بستان با اشاره به درجه اهمیت برخی سرستونها كه میتوان گفت از نظر تازگی در كشف اهمیت بیشتری دارد، ادامه میدهد: یكی از سرستونها از كنار رودخانه آبشوران از خاكروبههای مسجد جامع كرمانشاه به دست آمده است كه متاسفانه در دورهای بخش قاجاری مسجد جامع كرمانشاه را برای گسترش مسجد جدید و خیابان تخریب كردند كه این سرستون در آن خاكروبهها در كنار رودخانه كشف شد كه یك طرف ورهرام و در طرف دیگر نقش خسرو پرویز است.
او اضافه میكند: به این دلیل آن سرستون از نظر متخصصان اهمیت دارد كه عینا همان نقش سواركاری كه در پایین نقش طاق بستان و انتهای طاق بزرگ قرار دارد، همان شخص را با همان لباس و زره بر تن آن تصویر كرده است و طرف دیگر آن نقش خسرو دوم است با همان لباس و تزیینات. یعنی گویا عینا بخش بزرگی از طاق بزرگ طاق بستان را در این سرستونها میبینیم.
مهدیآبادی با اشاره به اینكه برخی از سرستونهایی كه از نقاط دیگر كرمانشاه به دست آمدهاند وضعیت چندان مناسبی نداشتهاند، تاكید میكند: به نظر میرسد داخل برخی از آن سرستونها را خالی كرده و برای كوبیدن باروت استفاده میكردند و برخی دیگر به عنوان ابشخور حیوانات مورد استفاده بوده است. در واقع هر كدام از سرستونها داستانهای مختلفی دارند كه با ایجاد موزه، قرار است داستان آنها گفته شود و به نمایش در آید و بازدیدكنندگان درباره هر كدام از این آثار با دقت بیشتری اطلاعات به دست آورند.
