الف ) آواها منطقهی كتول شرقیترین مناطق تبریزبان و از اصلیترین بلوك استرآباد قدیم محسوب میشود. نزدیكی و همجواری با تركمن صحرا و خراسان به غنای فرهنگی و هنری آن افزوده است . واژهی كتول را بعضی از اهالی قلم ، واژهای سنسكریت به معنای ” نگهبان قلعه ” و هم ریشه با كلمهی ” كوتوال ” گرفتهاند . و عدهای هم این واژه را تبری و به معنای ” شیب ” آوردهاند . اساس ساختار موسیقی مقامی كتولی بر پایهی سه مقام آوازی به نامهای ” هرایی ” ، ” راستِ مقام ” و “كلّهكش” استوار است. خنیاگران كتولی از دیرباز این سه مقام را بر اساس سلیقه و ذوق فردی و با اتكا به سنت بداهه با توجه به چگونگی بلندی و یا كوتاهی جملات آن به هنگام اجرا می نواخته اند. این مقام های سه گانه سرچشمه ی مقامات دیگری شدند كه به نام پدید آورندگانشان موسوم بودند . مثلاً ” مقام علیمحمد صنم” ، ” مقام یحیی گالش ” و یا ” مقام حسنخانی ” كه وجه تمایز آنها در اجرای پرشتابتر و سریعتر آنان است.
به این صورت كه راست ِ مقامها پرشتابتر ، سریعتر و كوتاهترند و هراییها و كلّهكشها كشیدهتر و سنگینتر و طول جملات آنان از راستِ مقامها و بلندتر میباشد. بنابراین هرایی مقدمه و پیش درآمد آهنگهای كتولی و پس از آن راست مقامها و سپس كلّهكشها اوج موسیقی كتولی میباشند. بخش دیگری از موسیقی آوازی كتولی منظومههاست ، كه منظومههای “عباس مسكین ” و ” عباس گالش ” از معروفترین آنهاست . آخرین بخش از موسیقی آوازی كتولی ، ” ریز مقامها ” میباشند كه خود از مقامهای اصلی گرفته شدهاند . كه بسیاری از آنها به فراموشی سپرده شدهاند . این بخش از موسیقی كتولی را میتوان به دو دسته تقسیم كرد : دستهی اول ریز مقامهایی كه در ادامهی راستِ مقامها و كلّهكشها خوانده میشود و به طور كلی حالت خلاصه شدهای از مقامهای منطقه هستند كه با شتاب و ریتم تندتری به اجرا در میآیند و حالت ادای كلمات در آنها زیر حلقی میباشد. دستهی دوم شامل ترانههایی است كه اختصاصاً به وسیلهی زنان اجرا میشود . و جشنها به ویژه عروسیها در بر میگیرد. مانند ” لاله لاله ” ، ” های چینیام “و ” حنا حنا ” و نیز آهنگهایی مثل ” سرگریه ” كه به عزاداریها مربوط میشود.
ب ) نواها موسیقی سازی كتولی را میتوان به سه دسته تقسیم كرد : نخست مجموعه قطعاتی كه در جشنهای شاد ـ به ویژه عروسیها ـ اجرا میشود . مثلاً در عروسیها بین جوانان ، مسابقههای كشتیگیری و اسبدوانی و عروس آوردن را با این ساز همراه میكردند. دستهی دوم در پاسخ به مقامهای آوازی نواخته میشد ، كه كلیه ” هرایی” ها ، راست مقامها و كلهكشها را در بر میگیرد. و با سازهایی مثل ” دوتار “، ” نی ” و ” كمانچه ” اجرا شده است. گروه سوم قطعات فاقد كلام میباشد و اصلاً روایت پنهانی را در بر دارد. حال و هوایی مثل حماسه ، عشق و عرفان را بر میانگیزد. آهنگهایی مانند ” ورساقی ” ” زارنجی ” ، ” شترناز” ، ” غریب ” و ” یارخدیجه ” نمونههای برجستهاند . مهاجرپذیری منطقهی كتول ، راه را برای سازهای گوناگون باز كرده است . ولی نی و دوتار و بعد از آنها كمانچه سازهای اصلی محسوب میشوند. نی كتولی از نظر ساختمان تلفیقی از ” لله وای مازندرانی ” و ” یدّ بَقُم تركمنی “ است . بلندی این ساز نشانگر زندگی كتولیها در كوهستان و زندگی بر پایهی دامپروری و كشاورزی میباشد كه نی ، كشمكش چوپانان با طبیعت را بازگو میكند. نی كتولی مانند نی چوپانان مازندرانی ، دارای چهار سوراخ در بالا و یك سوراخ در زیر است و نوع لبیِ آن از بیرون تراشیده میشود . و هنگام نواختن بین لب و دندان قرار میگیرد. دوتار كتولی در دو نوع كاسه كوچك و بزرگ مثل دوتارهای شمال خراسان است . این ساز با یازده پرده به شیوهی نواختنِ تركمنی نزدیكتر است. كمانچهی كتولی نیز به كاسهی كوچك و بزرگ تقسیم میشود . كمانچههای كاسه كوچك شبیه كمانچهی” نسایی تركمنی ” است . این ساز با سه سیم نواختنش به اجرای مازندرانی و تركمنی ـ با حفظ هویت كتولی ـ نزدیك میباشد. ساز دیگر كتولی ” شمشاد ” میباشد كه شباهت زیادی با ” سیكاتك مازندرانی ” دارد . سازی زبانهدار ، دارای شش سوراخ در بالا و یك سوراخ در زیر است . جنس این ساز كه سوغات كولیان است از چوب درخت شمشاد و یا نی خیزران میباشد. سُرنای كتولی نیز سُرنای شمال خراسان الهام گرفته است ، اما كتولیها مثل مازندرانیها فقط از صدای بم آن استفاده میكنند . این سرنا یك سوراخ در بالا و یك سوراخ در پایین دارد. از سازهای كوبهای كتول از دُهُل كه برگرفته از دهلهای جداره كوتاه خراسانی است ، نمیتوان غافل شد. و نیز از ” دست دایره ” كه ویژهی زنان است ، هم میشود ، یادی كرد.
ج ) واژگان
۱- سروانگ : اسم مركبی از ” سر ” و ” وانگ ” كه به فارسی امروز ” سربانگ ” میشود. كه در لغت یعنی “آواز بلند “. در موسیقی كتولی این اصطلاح به حالتی اطلاق میگردد كه نوازندهی نی در صدای اوج با ریتمی خاص ، به خواننده در آهنگهای راستِ مقام ، هشدار و آماده باش برای اجرای آواز میدهد و نیز باعث تحریك و هیجان آواز خوان به ادامه كار میشود . معادل این واژه را به شكل ” كلّهَ ونگ ” شنیدهایم.
۲- غریب : در لغت به معنی بیگانه و غریبه است . در موسیقی كتولی ، آهنگی است ، بی كلام كه با ریتمی متفاوت با دوتار ، در موسیقیهای مناطق دیگر مثل ترك و تركمن هم نواخته میشود . معروف است این آهنگ ، روایت پنهانی از عاشقی غریب بوده است ، كه به دیار غربت پناه میبرد ولی دوباره به سرزمین دلبر بر میگردد و او را میرباید و با اسب فرار میكند و این آهنگ یادآور چهار نعل نواختنش میباشد.
۳- ورساقی: ورساقی را كنار و پهلوی ساقی معنا كردهاند . این آهنگ بی كلام را شاید بتوان مهمترین آهنگ كتولی دانست كه خود دوازده شاخه دارد و با ریتمهای تكراری و گوناگون نواخته میشود . اگر چه وزیر فرهنگ و هنر سابق و بعضی از كُردها این آهنگ را حماسی و رزمی فرض كردهاند و حتی آن را با آهنگ ” جلو شاهی “خود مقایسه نمودهاند . ولی برداشتی كه از این آهنگ بر میخیزد ، به حال و هوای عرفانی با مفاهیمی چون فراق و كوچ با بُغضی پنهان و در گلو مانده همراه است . نوازندگان كتولی بر این باورند این آهنگ غیر از چیرگی در تكنیك ، تزكیهی نفس و تجربهی روحی میطلبد.
۴- چكّه سماع : ” چكّه ” به معنی ” كف زدن “و یا صدای حاصل از كف زدن میباشد و ” سماع ” در اینجا به معنای رقص و پایكوبی میباشد. این مراسمی در جشنهای شاد و به ویژه عروسیها مثل آوردن داماد از گرمابه بوده است ولی اصل آن مربوط به زنان است. چكّه سماع ریشه در آیینهای باستانی ایرانیها دارد .
۵- نی بیت : این اسم مركب از ” نی “ و ” بیت ” تشكیل شده است. نی كه همان ساز معروف چوپانان است . ولی ” بیت “ در ادبیات فارسی به شعری گفته میشود كه با آواز و ساز اجرا میشده است . به قول مولانا در مصراع ” رستم از این بیت و غزل ” یعنی از این شعر عاشقانه كه با موسیقی اجرا میشود ، رهایی یافتم. واژهی “بیت ” در كتولی به شكل ” بید ” (BID ) تلفظ میشود و این اجرا نی و دو بیتیهای عاشقانه ، ” نی بید ” گفته میشود. این اجرا كه اغلب دو نفره است ، با فرم خاصی از نشستن اتفاق میافتد و از كشمكش انسان با زندگی و طبیعت و رازهای درونیاش روایت مینماید . این مراسم اصیل یكی از نمادهای هویتی كتولیها میباشد.
۶- كلّه كش : این اسم مركب از “كله” به معنی بلندی و بالایی و ” كش “ به معنای سینه ، پهنای قله كوه تشكیل شده است. فضای مسطح در نوك قله را ” كلّه كش ” میگویند . در موسیقی كتولی “كلّه كش “ ، آوازی است در اوج و بسیار كشیده كه دارای حزنی نفسگیر و ژرف میباشد . اشعاری سوزناك با این آهنگ اجرا میشود . دو بیتیهایی كه با این آهنگ خوانده میشود ، بخشی كتولیاند و بعضی فهلویاتیاند كه با گویش كتولی اجرا میشوند.
۷- سرگریه : به معنی “گریه بلند ” میباشد ، یعنی ناله و گریهای با صدای بلند. این آهنگ از ریز مقام های كلّه كش بلند محسوب میشود كه ظاهراً بر سر مردگان به وسیلهی زنان به شكل سوگواره اجرا میشده است . این آهنگ با دوتار اجرای اصیلتری دارد.
۸- یار خدیجه این آهنگ احتمالاً از دلبری گمنام و خدیجه نام گرفته شده است. این آهنگ در موسیقیهای دیگر ، مثل كُردی و تركمنی نیز ردپایی دارد ؛ روایت پنهان این آهنگ بی كلام ، وصف یك دلبر گمنام و شادی از شوق وصال را تداعی مینماید.
۹- شترناز : جرس كاروانهای شتر آن هم در مجاورت خراسان تركمن ، برای گوش خنیاگران كتولی آشنا بوده است. و نیز جایگاه شتر در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی غیرقابل انكار است. شتر به حساسیت در برابر موسیقی شهرت دارد، داستان حُدی خوانی و تلف شدن شتران در كتاب كشف المحجوب علی هجویری معروف است. (۴) و حكایت زانوزدن شتر در مقام این اهنگ كتولی با اجرای استاد اسماعیل معززی برای كتولی ضرب المثل است.
۱۰- راست : واژهی ” راست ” در موسیقی ایرانی به معنای دستگاه یا مقامی است كه اجرایش سختتر از دیگر دستگاهها و مقامها است. به همین دلیل اجرای موسیقی در ” راست پنجگاه ” كمتر دیده میشود كه محمدرضا لطفی گرگانی اجراهایش در این راستا شهرت دارد. اما در موسیقی مقامی كتولی ، ” راست ” معنایی خلاف این موضوع را دارد. مقام راست در موسیقی كتولی به معنای اجرای مقامی سر راست و آسان است . پس ” راستِ مقام ” یعنی مقام سر راست.
د) پیشكسوتان : حسن معززی (۱۲۷۲) ، مهدی بیك حسینی (۱۳۰۶ ) ، حسین علی خسروی كتولی ( ۱۲۹۹ ) ، علی اصغر اصلانی (۱۳۱۹ ) ، اسماعیل معززی (۱۳۱۴) ، علی حسین قنبری (۱۳۱۱)، عیسی فیوج (۱۳۰۷)، قربانعلی اصلانی (۱۳۱۷) ، علی اكبر اصلانی (۱۳۳۳) ، سید مجتبی حسینی (۱۳۳۹) ، سید علی حسینی و نصری اشرفی ، … هـ رهروان : محمد ایمانی (۱۳۴۱) ، علی اصفهانی ( ۱۳۴۲) ، عبدالرضا علمشاهی (۱۳۴۴) ، حسن انصاری (۱۳۴۷) ، محمدرضا برزگر (۱۳۵۴) ، زهره كتولی (۱۳۵۸) ، سید فاطمه حسینی (۱۳۴۷) ، سمیه دیلم (۱۳۶۱ ) ، علی زنگانه(۱۳۵۹) ، نعمت اصلانی كتولی و … و) پرچمدار : سید احمد حسینی متولد ۱۳۴۷ روستای بالاچلی كتول از بخش كمالان ، استاد موسیقی كتولی و نوازندهی چیره دست دوتار ، رئیس انجمن موسیقی و مدیر خانهی آموزش هنر و ادبیات سورهی كتول است. ایشان با برگزاری دو جشنوارهی موسیقی مقامی كتولی در شهرستان ، اجرای موسیقی كتولی در كشور ، آموزش و ترویج این موسیقی در شهرستان و صرف هزینههای مادی و معنوی ، و كسب چندین مقام استانی و كشوری در جشنوارهها ، پرچمدار این هنر اصیل میباشد.
نویسنده/عباسعلی فرهادی الف : هِـرایی (herayi ) : به معنای « ناله ای از ته دل » می باشد . این مقام از بَم ترین صدای موسیقی شروع می شود و مقدمه و پیش درآمد ردیف آوازی موسیقی كتولی است . دارای آوازی كشیده و سنگین و طول جملات آن بلند می باشد . مقام هرایی به چند دسته ی « بلند » ، « كوتاه » ، « وسط » ، « دبَند » و « كوتاهِ علی سیا » تقسیم می شود كه اجرای بعضی از آن ها به چند فرم است . خوانندگان كتول در اجرای آواز هرایی معمولاً از اشعار عرفانی استفاده می كنند . ب : راستِ مِقام ( raste meqam ) : به معنای مقامی سر راست و آسان است . در ردیف آوازی موسیقی كتولی بعد از آواز هرایی اجرا می شود . فرم اجرای این مقام ، كوتاه ، سریع و پر شتاب می باشد كه بعضی از آن ها به نام اشخاص و پدید آورنده ی آن ها به ثبت رسیده است . از نمونه ی این مقامها می توان به « یحیی گالش yahya gales » ، «حسنخانی hasan xani»،«بادامیbadami»،«دبند de band»،«تَه كندسی ta koendesi » ، « سَرگریه sar gerye » ، « شیرین جان sirin jan » و « پِلنگا pelanga » اشاره كرد . خوانندگان هنگام اجرای راستِ مقام ها معمولاً از اشعار عاشقانه و یا از توصیف زیبایی های منطقه ی كتول استفاده می كنند . ج : كَلّه كَش ( kalle kas ) : این اسم مركب از « كلّه » به معنی بلندی و بالایی و « كَش » ، بُن مضارع از فعل كشیدن است و به معنای صدای كشیده و بلند می باشد و در مجموع « كَلّه كَش» به معنی آواز بلند و كشیده ای است كه در كوه و جنگل و ارتفاعات خوانده می شود . در موسیقی كتولی « كلّه كش » آوازی است در اوج و بسیار كشیده كه دارای حُزنی نفس گیر و ژرف می باشد و در ردیف آوازی موسیقی كتولی بعد از مقام های هرایی و راستِ مقـام خـوانده می شود . كلّه كش ها به چند دسته ی « كوتاه » ، « وسط » ، « بلند » ، « دبند » و « بلند دبند » تقسیم می شوند . برخی از كلّه كش ها نیز مانند راستِ مقام ها به نام اشخاص پدید آورنده ی آن ها به ثبت رسیده و مشهور گشته اند كه می توان به كلّه كش بلـند«علـی مَمَد صِنَم ali mamade senam ? »و كلّه كَش بلند دبَند «مَندَلی گُلی mandali goeli » اشاره كرد . كلّه كش ها بیشتر در ارتفاعات كوهستان و با اشعاری سوزناك خوانده می شوند . به غیر از بید خوانی كه به معرفی مقام های آن پرداختیم ، حال به بررسی انواع دیگری از آوازهای كتولی می پردازیم كه در همین راستا خوانده می شوند . از معروفترین آوازهای عرفانی منطقه ی كتول ، می توان به آواز «حَقّانی haqqani » اشاره نمود . حقّانی یكی از ریشه ای ترین نمونه های موسیقی آوازی البرز است كه در محافل و مجالس منطقه ی كتول ، با گویش كتولی اجرا می شود و این نشان دهنده ی اشتیاق مردم كتول به استفاده از حكیمانه ترین مضامین موسیقی و تعمیق و ژرفا بخشی به دیدگاه های باطنی و هستی شناسانه است . از دیگر آوازهای رایج در منطقه ی كتول ، می توان آواز كتولیِ «جانِ دلبر » یا « مَشتی جان » را نام برد . این آواز ، یكی از نغمه های زیبای موسیقیایی است كه با كمی تغییر در اجرای آن ، در منطقه ی مازندران نیز ، به نام آواز كتولی و با الفاظی مانند « لَیلی جان » ، « عاشوق لَیلی » و « تی بنالم » ، با گویش مازندرانی اجرا می شود . از انواع دیـگر آواز كه بیشتر توسط زنان به هنگام از دست دادن عزیزان و به شكل سوگواره خوانده می شود می توان مقام « سَر گِریه sar gerye » را نام برد كه به معنی « گریه ی بلند » و از دسته ی راستِ مقام ها می باشد .
بخش دوّم : ریزمقام ها در بخش دیگر آوازهای كتولی ، به بررسی « ریزمقام ها » می پردازیم كه خود از مقام های اصلی گرفته شده اند . این بخش از موسیقی آوازی كتولی را می توان به دو دسته تقسیم كرد : دسته ی اوّل ، ریزمقام هایی كه در ادامه ی راست مقام ها و كلّه كش ها خوانده می شوند و به طور كلّی حالت خلاصه شده ای از مقام های منطقه هستند و حالت ادای كلمات در آن ها زیر حلقی می باشد كه بسیاری از آن ها به فراموشی سپرده شده است . دسته ی دوّمِ ریزمقام ها ، « ترانه های كتولی » می باشد . میان آوا های برآمده از دست و تلنگر كه با جان و روان مردمان سرزمین كتول پیوند های نا گسستنی دارد ، ارزش « ترانه های كتولی » بر همگان روشن است ، زیرا در كتول قدیم تا امروز ، از مردمان ساكن كوهستان ها و روستا ها تا شهر ، به كار بردن ضربه ها و بر آوردن آواهای دلخواه از پشت تَشت و لگن و دایره تا هر در و تخته ای كه می تواند خالق آوائی شود ، شادی دلخواهی می گیرند كه سرمایه پایكوبی های دلپذیر می گردد . بسا زنان كتولی ساعت ها با كف دست به پشت سینی های مسی ضرب می زنند و كانون عروسی ها و جشن ها را گرم می دارند . با اطمینان خاطر می توان گفت كه جذابترین بخش موسیقی آوازی كتولی را ، مجموعه ترانه های دل انگیزی تشكیل می دهد كه از دیرباز بر زبان توده ی مردم این مرز و بوم جاری بوده است . ترانههای كتولی ، مطلوب اهل هنر و خواص ـ كه مایهی جذب و وصل بسیاری از شنوندگان بیگانه با موسیقی مقامی كتولی هستند ـ می باشد . این نغمه های شادی بخش ، پرواز عاشقانهی پروانه های اشتیاق است به آسمان دل ، كه مشتاق طراوت ، شادی و زیبایی است . هر یك از این ترانهها و زیباییهای نهفته در آن ، ریشه در طبیعت ناب و برگرفته از ویژگی های قومی ، فرهنگی و اجتماعی كتول دارد و مایه ی اصلی آنها از محیط پیرامون روستاها و نیز از احساس ، عاطفه ، عشق و محبت به یار و دیار و معشوق است . یكی از كاربردهای ترانه های كتولی ، اجرای آن ها در مراسم ها و جشن های شاد و به ویژه در عروسی هاست كه خواندن آن ها ، همراه با رقص محلی كتولی صورت می گیرد كه در منطقه ی كتول ، به « چَكّه سما cakke sema » معروف است . « چَكّه » به معنی « كف زدن » و یا صدای حاصل از دست زدن می باشد و « سما » به معنای رقص و پایكوبی است .