مراسم فال كوزه یزد یكی از رسوم جالب و دیدنی بعضی از روستاهای یزد می باشد .مراسم فال كوزه كه در گذشته بسیار بیشتر از امروز رواج داشته است نیز از رسوم مردم در ایام پایانی سال است كه به نوعی نیكی و بدی را برای آنها بازگو میكند.نوروز همچون پرچم هویت و سنت، تمثیل همبستگیست كه در عین یك پارچگی، تفاوتهای منحصر به مناطق خود را حفظ كرده است .
یكی از این نمودها مراسم كوزه گردانی در كویر است، دخترك نوجوانی با كوزهای پر از آب در میان جمع زنان حاضر در ضیافتی دوستانه، آرزوها را در كالبد گیر سر و شانه و هرچه قابل جاگیری در كوزهی دستش باشد، جمع آوری میكند وكوزهی آرزوها را به همراه آینه و پارچهای سبز به پای درخت مورد همسایه میسپارد. گویی حسن نیات خود را به شانهی پاكی آینه و تقدس سبزی گذارده اند تا بهانهی دیگری باشد كه شب بعد را دوباره به پایكوبی و شعرخوانی بگذرانند و غنایم داخل كوزه را به حاضران، با شعری كه تصادفی خوانده میشود به عنوان پاسخ زمین، بازگردانند.
البته در گذشته فال كوزه، ویژه جشن و ایام خاصی نبوده است، بلكه در میهمانیهای عادی و جشنهای عمومی و خانوادگی یا جشنهای ملی نیز توسط زنان اجرا میشده است.امروزه این رسم كمتر در بین مردم دیده میشود، اما هنوز هم در مناطقی، چون رحمت آباد، مریمآباد، مناطقی از شهرستان مهریز، تفت، میبد و اردكان از اعتبار خاصی برخوردار است.
دختر نابالغی باید كوزه را پر از آب كند و در مجلسی كه زنان نشسته اند آن را بگرداند و زنان حاضر در مجلس شانه و یا گیره سر را به نیتی كه دارند درون كوزه بیاندازند.
سپس این كوزه به خانهای كه درخت مورد در آن باشد میبرند و به همراه یك آیینه كوچك و پارچه سبز در زیر درخت میگذارند تا یك روز از آن بگذرد.هر شیئی كه از كوزه بیرون بیاید صاحب آن با شعری كه خوانده میشود، نیت خود را تعبیر میكند و نیك و بد را برای خود معلوم خواهد كرد. این عمل آنقدر تكرار میشود تا تمامی گیره و شانهها از كوزه بیرون بیاید و اگر مفهوم و معنای شعر خوانده شده، خوب باشد، نیكی عمل و رسیدن به مقصود است و اگر معنای شعر مناسب نباشد، یعنی نیت صاحب فال خوب نیست و به مراد خود نمیرسد.
البته اجرای این رسم بیشتر در بین ایرانیان باستان رایج بوده و اكنون نیز زرتشتیان عقیده بسیاری بر اجرای فال كوزه دارند. از دیگر برنامههای پیشواز از سال نو را پختن آش رشته است زنان هر كوی و برزن با تهیه ملزومات آش رشته گردهم میآمدند و سبزی آش را پاك میكردند و با تقسیم وظایف هركسی كاری را برای پختن آش انجام میداد تا عصر كه این اش پخته میشد و در بین همسایگان توزیع میكردند.
پختن این آش نیز به منظور طلب حاجت است و هركسی كه نذر داشته باشد چیزی از نخود، لوبیا، سبزی، رشته و… را میآورند و آش را به صورت گروهی میپزند. پختن آش رشته نیز در جشن چهارشنبه سوری سابقهای كهن دارد، اما در گذشته این آش در جشن تیرگان هم پخته میشد. از آیینهای این روز كوزه شكستن، توزیع آجیل مشكل گشا به نام لرك (هفت مغز) و جمع شدن دور آتش و خواندن شهر “زردی من از تو، سرخی تو از من” یا “سرخی تو به روی من، زردی من به جون دشمنانم” كه به معنی دوری از ناخوشیها و استقبال از سلامتی است.كوزههای كهنه را از روی پشت بامها بر زمین میاندازند و به جای آن، كوزه نو میخرند و معتقدند كه نحسی سال با شكستن كوزه از آنها دور میشود.
