آرامگاه خشایارشا گوری صخرهای در كوه حاجیآباد نقش رستم است كه در بلندای ۲۶ متری از تراز زمین جای گرفتهاست. آرامگاه خشایارشا در فاصلهٔ ۱۰۰ متری شرق و شمالشرقی آرامگاه داریوش بزرگ و به شكل صلیب تراشیده شدهاست. در بخش بالایی صلیب، نقش نماد فروهر و ماه، در بالا و تصویر خشایارشا در حالی كه دستش را به سوی فروهر و آتشدانی كه روبهرویش قرار دارد دراز كرده، حكاكی شدهاست. در زیرپای شاه اورنگی كه مردم سرزمینهای گوناگون بر دوش دارند، قرار دارد. دهلیز و ورودی آرامگاه خشایارشا ، ۳ متر در ۶٫۶۰ متر است و تنها یك اتاقك دارد كه درست روبهروی درگاه ورودی است و در آن سه قبر كنده شدهاست. مشخص نیست كه چه كسانی با خشایارشا در این قبرها دفن شدهاند.
خشایارشا پسر داریوش بزرگ و دخترزاده ی كورش _بنیاد گذار شاهنشاهی ایران_ بود. وی در حدود ۵۲۰ ق .م تولد شد و در جوانی كارهای مملكت داری را از پدر آموخت و ورزیدگی یافت، و مدتی فرمانروای بابل شد. با آنكه پسر بزرگ داریوش نبود، به احترام خون كورش و نیز شخصیت والای خودش ولیعهد پدر شد. و در ۴۸۶ ق.م جانشین او گشت.
بگفته ی هرودتوس (كتاب هفتم، بند) خشایارشا خوش اندامترین مرد آسیا بود. و از خلال روایات یونیان كه دشمن خونینش بودند، به خوبی می توان پی برد كه هنردوست و بزرگوار و مشورت پذیر و دانش پرور و خوش ذوق و دلیر بوده است. اما خودكامه و در امور دینی متعصب و در امور دنیوی هوس باز بوده. وقتی كه به تخت نشست، سپاهی كار دیده با سپهبدانی رزمجوی آماده ی رفتن به یونان شده بودند تا انتقام شكستی را كه در ماراتن خورده بودند، بكشند. خشایارشا كه جنگ طلب نبود، و هنرها را بیشتر از ستیزه گری می ستود. شش سال جنگ را پس انداخت، ولی چون كنایه اش زدند كه قدر تاج و تخت داریوش و كورش را نمی داند، و اولین شاهی خواهد بود كه ایران را پیشرفت نداده است، به لشكر كشی به یونان تن در داد و در دو سه مورد شكست خورد و به ایران بازگشت و پانزده سال دیگر بزیست. وی در این مدت سرگرم تمام كردن بناهایی بود كه پدرش آغاز كرده بود، و خودش نیز تالارها و كاخهای بلند و باشكوه ساخت، و هنر سنگ تراشی هخامنشی در دوره ی او به اوج كمال خود رسید. در ۴۶۵ ق.م شبی دو تن از یارانش او را كشتند و پس از ماجراهایی پسرش اردشیر را به تخت بنشاندند(ولی وی كین پدر را از آنان گرفت). كالبد خشایارشا را به نقش رستم آورده، در آرامگاهی كه به فرمان وی در ۱۰۰ متری شرق و شمال شرقی آرامگاه داریوش بزرگ برایش آماده شده بود، دفن كردند. جبهه ی این آرامگاه بطور كلی همان خصوصیات جبهه ی آرامگاه داریوش دارد، از این جهت، بتفصیل شرحش نمی دهیم و فقط پاره ای از جزئیات را ذكر می كنیم.
جبهه ی آرامگاه خشایارشا هم چهار صلیب مساوی دارد در بالا «فركیانی» و ماه (هلال گوی دار) و آتش شاهی بر فراز آتشدان پایه دار و نقش خشایارشا در حال نیایش را كنده اند، ولی از كتیبه هیچ خبری نیست. تاج خشایارشا خراب شده و بهمین دلیل خوب مشخص نمی شود و ظاهراً كنگره دار بوده است، اما جزئیات دیگر بهتر از آرامگاه داریوش مانده است. بر جوانب شاخه ی بالایی صلیب این افراد نقش شده اند: یك نیزه دار، یك كمان كش و یك نیزه دار دیگر (یكی بالای سر دیگری) بر قاب دست چپ، و سه «پارسی» بر قاب دست راست و قرینه ی آنان، سه ردیف دوتائی نیره دار «پارسی» بر دیوار سمت چپ، و سه «پارسی» بر دیوار سمت راست. نقش اورنگ بران و كاخ همه مثل آنست كه در مورد آرامگاه داریوش دیدیم، ولی دهلیز آرامگاه خشایارشا كوچك است (۳ متردر ۶۰/۶ متر) و تنها یك اطاقك دارد كه درست روبروی درگاه است و در آن سه قبر كنده اند. قبرها كمی بزرگتر از قبور آرامگاه داریوش اند اما سرپوش مقعر دارند. سقف اطاقك و دهلیز بحالت طاق منحنی است و ارتفاع دهلیز به اندازه ی بلندی دهلیز آرامگاه داریوش یعنی ۷۰/۳ متر می باشد.
علل انتساب این آرامگاه به خشایارشا اینهاست:
۱_ بیش از هر آرامگاه دیگری در خصوصیات سنگ تراشی و كارهای هنری، دوره ی داریوش و خشایارشا را بیاد می آورد.
۲_ در سمت راست آرامگاه داریوش واقع شده و از لحاظ نقوش بدان شباهت فراوان دارد.
۳_ این آرامگاه را در سینه ی صخره ای عمودی كنده اند كه وقت چندانی برای تراشیدنش لازم نمی بوده است، در حالیكه آرامگاه طرف چپ آرامگاه داریوش را در صخره های شیب دار و برجسته تراشیده اند كه وقت بیشتری می خواسته، و معلوم است كه آنگه جای بهتر را برگزیده، لابد زودتر دست به كار شده است.
۴_ محور طولی دهلیز آن درست موازی با جبهه ی بیرونی آرامگاه است، و این خصیصه را دیگر فقط در آرامگاه داریوش می توان یافت و آرامگاه های دیگر چنین دقت و موازنه ای ندارند.
تاریخ آرامگاه خشایارشا را میان ۴۸۰ و ۴۶۶ ق.م تخمین می توان زد. هیچ مشخص نیست كه چه كسانی با وی دفن شده اند. مادرش كه لابد در آرامگاه داریوش دفن شده، و شاه بانویش، امیستریس، نیز كه چهل سال پس از وی بزیست و گمان نمی رود كه در آنجا دفن باشد. شاید دو تن از برادران و یا فرزندانش با وی شریك شده اند.
