باور به چشم زخم و آسیب رسانی به دیگران از راه آزورزی و چشم شوری یكی از باورهای كهن ایرانیان از دیرباز تاكنون است . این باور بیشتر از اینكه یك باور دینی و اسلامی باشد ، باور و نگرشی ایرانی است .ایرانیان بر این باور بوده اند كه برخی از كسان (افراد) با شوری چشم خود ، توان آسیب رساندن به دیگران و دیگر چیزها را دارند و با نگاه های شوم خود می توانند گزندی بسیار برسانند.آسیب رسانی از راه چشم برای آزورزی (حسادت) با خرد پذیرفتنی نمی نماید و هم اكنون نیز بسیاری از پژوهشگران این باور را پنداری نادرست می انگارند اما نیك است یادآور شویم كه بسیاری از پدیده های دیگر در این جهان با خرد سازگار نیست اما براستی وجود دارد . با این حال این باور كهن در میان ایرانیان و برخی دیگر از كشورهای جهان همچنان بزندگی خود ادامه می دهد و بیشتر مردمان در این كشورها بدین باور پایبندند .
پژوهشگران مسلمان بر این باورند كه درباره ی چشم زخم تندروی فراوانی انجام گرفته است تا جایی كه با همه گیر كردن این باور ، شهروندان بیكدیگر بدگمان شده و از هم گریزان شده اند ، در حالی كه اگر چشم زخمی در كار باشد از سوی یك یا دو تن در یك شهر انجام می شود، نه بیشتر یا همه ی مردمان آن شهر .
در شاهنامه كه بازنمود و نماینده ی باورهای كهن ایرانیان است ، اشاره های بسیاری به چشم زخم شده است و اینگونه كه پیداست این باور كهن ، پیشینه ای چند هزارساله در ایران دارد .
برای نمونه می توان به سوختن سپند (اسفند – دشتی ) برای پیشگیری از چشم زخم و گزندرسانی به اسب رستم (رخش) اشاره كرد :
چنان گشت ابرش كه هر شب سپند همی سوختندش ز بیم گزند
سوختن اسپند یا سپند (گیاه مقدس) برای پیشگیری از چشم زخم هم اكنون نیز در میان ایرانیان روان است و هنگام برگزاری جشن ها و گردهمایی ها و رونمایی ها ، این كار انجام می شود . بتازگی آشكار شده است كه سپند ویژگی گندزدایی ( ضدعفونی) نیز دارد و سوزاندن آن از دیدگاه پزشكی نیز سودمند است .

این كاردستی درآمیخته با سپند در بیشتر خانه های ایرانی بویژه خانه ی نودامادان و نوآروسان در بالای درها كارگزاری می شود.این باور كهن تا اندازه ای در میان ایرانیان ریشه دارد و از ارزش فراوانی برخوردار است كه در هنگام ستایش كسی یا چیزی میباید برای پیشگیزی از زخم خوردن چشمی چنین گفتارها نیز بر زبان رانده شود :
ماشاالله هزار ماشالله- بزنم به تخته-گوش شیطون كَر- چشم حسود كور- نمك دارد

اینگونه گفتارها هر یك خود ریشه ها دارند و نیاز به واكاوی و بررسی كه در این گفتار جای آن نیست .
اشاره به چشم زخم در گفتارهای دیگر سرایندگان و گزارندگان ایرانی نیز بفراوانی آمده است كه در برخی بن مایه ها ؛ شكست در یك جنگ نیز از شوری و شومی چشم یك مرد آورده شده است .
نظامی گنجوی در شرف نامه آورده است :
سپندی بیار ای جهان دیده پیر به آتش فشان در شبستان میر
كه چشمك زنان پیشه ای می كنم ز چشم بد اندیشه ای می كنم
ولیكن چو میسوزم از دل سپند به من چشم بد چون رساند گزد؟!
در میان مسلمانان ایرانی روان است كه نگاره ای قرآنی كه آیه ی وَ انْ یَكادُ الَّذینَ كَفَروا لَیُزْلِقونَكَ بابْصارِهِمْ بر آن نوشته شده است را در بر دیوار خانه ی خود كار میگذارند و با این كار از چشم زخم و شومی ، بدبینان پیشگیری می كنند . مرتضی مطهری پژوهشگر مسلمان درباره ی پیوند این آیه با چشم زخم آورده است :
ما تا حالا به مدركی (حدیثی، جمله ای) برخورد نكرده ایم كه دلالت كند و بگوید از این آیه برای چشم زخم استفاده كنید.

این نگاره ی قرآنی در بیشتر خانه های ایرانی بویژه خانه ی نودامادان و نوآروسان روی دیوار كارگزاری می شود.
چندی است دانشمندان بیگانه نیز بدین باور كهن پرداخته اند و در برخی از پژوهش ها آمده است كه برخی از مردمان پرتوهایی در دیدگان خود دارند كه می تواند برای دیگران آسیب رسان باشد . درستی این دیدگاه هنوز از سوی همگان پذیرفته نشده است .
به هر روی نمی توان این باور كهن را بگونه ی سددرسد كنار زد یا پذیرفت . اگر بخواهیم این باور را بگونه ی خردپذیر بشناسانیم می باید چنین انگاشتن كه :
چشم زخم همان آزورزی (حسادت) است. ما نباید همه ی نیكی ها و برجستگی ها و برتری های خود را در پیشگاه دیگران آشكار سازیم و برای خود دشمن تراشی كنیم ، چرا كه برخی از مردمان چشم دیدن برتری های دیگران را ندارند و دور نیست (بعید نیست ) با كینه توزی به ما و داشته هایمان آسیب برسانند .