ساز كوزك سازی است خود صدا و عموما از جنس سفال كه با ضربه مستقیم انگشتان دست نواخته می شود. ساز كوزك با شكلها و شیوههای نواختن گوناگون در استانهای جنوبی و جنوب شرقی ایران دیده می شود. در هرمزگان كوزه را با نام جله میشناسند و نحوه نواختن آن با كوزه سیستان متفاوت است. كوزه سیستانی دارای روش ساخت، پخت و همچنین خاك متفاوتی است و معمولاً آن را در كنار سینی گذاشته و می نوازند. بر خلاف تصور، كوزه با وجود سادگی ساختمان دارای صدادهی و تواناییهای بسیار بالایی در اجرای قطعات و ریتمهای مختلف است. نمونه هایی دیگری از این ساز در فرهنگ آفریقا به خصوص كشور نیجریه موجود است كه با نام اودو شناخته می شود . اودو در لغت به معنای ظرف سفالین است و همانند كوزه ایرانی در گذشته كاربرد غیر موسیقیایی داشته است و به مرور زمان وارد مناسك خاص موسیقیایی شده است.این ساز كه در فرهنگ آفریقایی دارای بار معنوی و اعتقادی نیز هست ، شكل ظاهری آن با همتای ایرانی اش كمی متفاوت است و عموما حفره ای در كنار بدنه دارد. امروزه اودو های دارای پوست نیز به تولید رسیده اند و در موسیقی استفاده از آنها بسیار رایج است. نوع دیگری از كوزه با نام گاتام در جنوب هندوستان موجود است . گاتام كه سازی باستانی در هند به حساب می آید ، از اودو و جله بزرگتر است و عموما بدون پوست یا حفره ای در بدنه می باشد. این ساز دارای تكنیك های پیچیده و زیباست كه سورنوریته ی آنرا متفاوت می نماید.ساز های دیگری از این خانواده با اسامی گوناگون موجود است ولی به طور گسترده این سه نوع كوزه بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند.از نوازندگان مطرح این ساز می توان به استاد فربد یدالهی و استاد بهنام سامانی اشاره كرد.مناطق شناسایی شده این ساز، دهستان های نزدیك فهرج و نرماشیر است. كوزك در این مناطق با دو اندازه كوچك و بزرگ استفاده می شود كه كوزك بزرگ را با دست و كوبه ای قابل انعطاف (در حال حاضر دمپایی ابری) می نوازند. شكل و تكنیك نوازندگی كوزك خصوصاً كوزك كوچك، بسیار جالب است و با سایر كوزه هایی كه در مناطق جنوبی ایران نواخته می شود متفاوت است.
نوازندگان برای تولید صدا، هم از بدنه سفال كوزك و هم دهنه آن (به صورت متراكم كردن هوای داخلی آن) استفاده می كنند. جالب اینكه این كوزك شنوندگان را به یاد صدای طبلای هندی می اندازد.
