وجه تسمیه ونك
نام شهر به قولی برگرفته شده از گونه درختان جنگلی فراوان بنام ون (ون زار) می باشد كه در نهایت به ونك تبدیل گردیده است. در لغت نامه مرحوم دهخدا وكتاب فرهنگ معین عنوان روستائی با بیش از سه هزار سكنه از توابع شهرستان سمیرم ، استان اصفهان آمده است با وجود سنگ نوشته ها وسابقه تاریخی، دلالت بر قدمتی تا یكهزار سال پیش را دارا می باشد .
ونك در لغت
۱-لغت نامه دهخدا: ونك Vanak: جانوری است بی دم، كبود رنگ شبیه به گربه و به عربی وبر گویند. (برهان).
جانوری است شبیه و مانند گربه بی دم كه به عربی وبر گویند (انجمن آرای ناصری)
ونك: دهی است از دهستان چناورد بخش آخوره شهرستان فریدن سكنه آن ۲۲۵ تن است (از فرهنگ جغرافیایی ایران، جلد ۱۰)
ونك: دهی است جزو بخش شمیران شهرستان تهران در ۸ هزار گزی شمال باختری تهران قرار گرفته و سردسیر است. تعداد ۸۰۶ تن سكنه دارد. آب آن از ۶ رشته قنات و در بهار از رودخانه اوین دركه حق آب دارد و محصول آن غلات، اسپرس، مختصر بن شن، توت، گردو، انار و انواع میوه جات است. توت ونك به خوبی معروف است. سابقاً در تابستان در حدود ۱۰۰ خانوار از تهران به این ده آمده و ساكن می شدند، اما اكنون ابنیه و عمارات بسیار در آنجا ساخته شده است و سكنای دایم در آن می كنند (از فرهنگ جغرافیایی ایران، جلد ۱۰)
ونك: قصبه بخش سمیرم بالا از شهرستان شهرضای اصفهان، سكنه آن ۳۰۰۰ تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران، جلد ۱۰)
۲- فرهنگ معین: ونك: ده، بخش شمیران شهرستان تهران استان مركز. در ۴ كیلومتری باختر تجریش و ۸ كیلومتری شمال باختر تهران. دامنه و سردسیر است و ۸۰۶ تن سكنه دارد. راه شوسه و آسفالته به تهران دارد.
ونك: قصبه ای از بخش سمیرم [بالای ]شهرستان شهرضا در ۴۶ كیلومتری شمال باختر سمیرم، كوهستانی سردسیر، ۳۰۰۰ تن سكنه دارد. آب از رود ونك، محصولش غلات و حبوبات است. شغل اهالی كشاورزی، گله داری و صنایع دستی محلی قالیچه و گلیم بافی است.
۳-فرهنگ فارسی عمید: ونك: (به فتح واو و نون) نگا، وبر.
وبر: ع (به فتح واو و سكون با) جانوری است كوچكتر از گربه، دارای موهای دراز و دم كوتاه و گوش های كوچك، در فارسی ونك هم گفته شده، یكی از روزهای سرمای پیرزن را هم می گویند.
۴- ونك در فارسی ناصری: در فارسنامه در فهرست اسامی نواحی بلوكات فارس آمده است: بلوكات سرحد شش ناحیه از سردسیرات فارس در میانه شمال و مغرب شیراز افتاده است. درازای آن از قریه كیفته تا گندمان ۲۱ فرسخ و پهنای آن از اسفدران تا قریه میمند فلارد ۱۴ فرسخ است. از قدیم تاكنون همیشه حكومت و ضابطی این بلوك با خوانین قشقایی بوده و تاكنون در تصرف داراب خان ایل بیگی قشقایی باقی است و این شش ناحیه از این قرار است:
۱-ناحیه پادنا قصبه آن خور است.
۲-ناحیه حنا قصبه آن را نیز حنا گویند.
۳-ناحیه سمیرم قصبه آن را نیز سمیرم گویند.
۴-ناحیه فلارد قصبه آن را نیز فلارد گویند.
۵-ناحیه وردشت قصبه آن گرم آباد است.
۶-ناحیه ونك قصبه آن را نیز ونك گویند.
قدمت ونك
مدارك مكتوب به شرح زیر می باشد :
۱- درده ونك تهران كه بخشی از مردمش از شهر ونك بدانجا مهاجرت نموده اند. امامزاده ای به نام آسید قاضی الصابر ونكی مدفون است كه در سال ۵۵۵ ه.ق وفات یافته است. با احتساب حداقل سن برای امامزاده قدمت ونك تهران حدود ۹۰۰ سال است و لذا قدمت شهر ونك بالای ۹۰۰ سال می باشد.
۲- از قدیمی ترین گورستان عمومی ونك كه حدود ۵۰ سال پیش تخریب و در محل آن مدرسۀ سمیه تأسیس شده است هیچ گونه مدركی در دسترس نیست. اما در گورستان شرقی ونك پس از چند ساعت بررسی و تحقیق به سنگ قبری دست یافتیم كه ۵۶۴ سال قدمت دارد.
آب و هوا و طبیعت زمین
با عنایت به موقعیت جغرافیایی و قرار گرفتن ونك و مزارع آن در دامنۀ سلسله جبال زاگرس، آب و هوای این منطقه متنوع و معتدل می باشد. مزارعی كه در ارتفاعات بالاتر واقع شده اند دارای هوای سردتر و آنهایی كه در كف دره ها هستند هوای گرمتری دارند. شهر ونك و مزارع شمس آباد، تنگده (تنگدم)، حنادر و كشتنگان از نقاط گرمتر و مزارع نخودان، كمانه، چمه، اسفراهان و جسور از مناطق سردتر هستند. در نقاطی از دالانكوه و كوه بالا كه نسا هستند در بیشتر سالها غیر از سالهای خسكسالی، برف هر سال، برف سال پیش را می بیند. در سالهای قبل از ورود یخ و یخچال به ونك، در گرمای تابستان، مردم مشتری برف یخچال های كوه بالا بودند؛ عده ای برفها را با اره می بریدند و مقداری از گیاه چویل را (برای عطر خوب آن) كنارش می گذاشتند و بر چهارپا حمل می كردند، آنان زمان رفت و برگشت را طوری تنظیم می كردند كه بتوانند حدود ساعت ۱۱ صبح قبل از شدت یافتن گرمای تابستان برف سرد را به بازار بیاورند و به فروش برسانند. آنهایی كه در تابستان برف و شیره خورده اند و همچنین كشاورزانی كه در مزارع حنادر و كشتگان در گرمای تابستان گندم درو كرده اند بیشتر از دیگران خنكی آن برفها را در ذایقۀ خود حساس می كنند.
با توجه به كشاورزی بودن منطقه، نیاز به نصب دستگاههای هواشناسی در چند نقطۀ منطقه احساس می شود. انتظار می رود ادارۀ كل هواشناسی استان از بذل هر نوع مساعدت به این منطقۀ محروم دریغ نورزد.
پستی و بلندی
مرتفع ترین نقطۀ منطقه كوه دارمه است و پس از آن كوه بالا (بین مزارع كمانه و اسفراهان)، كوه دالان با ارتفاع ۳۳۰۰ متر، كوه اشینه و كوه سیاه به ترتیب خودنمایی می كنند. كم ارتفاع ترین (پست ترین) نقطۀ حومۀ ونك از سطح دریا مزارع شمس آباد و تنگده (تنگدم) می باشد.
پوشش گیاهی منطقه
چون پا بر خاك ونك گذاشتید از صخره ها، زمین های مزروعی و باغ ها كه بگذرید منطقه را پوشیده از گیاهان وحشی اعم از بوته و درخت خواهید یافت. در بهاران شكوفه ها و گل ها در این سفره گسترده نعم الهی با طراوت و زیبایی هر چه تمامتر خود را به تماشای چشم های مشتاق می سپارند. نخست درختان این منطقه به شما معرفی می شود.
انجیر، بادام، بتك، بلوط، بنیو، بید (شامل بیدمشك، بید مجنون، بید معمولی، جربید كه در بافت سبد به كار می رود)، پسته (به صورت محدود)، بنه- ون (پسته كوهی)، تاك، تبریزی، تربك، تیدره (تمشك)، توت، چنار، زردآلو، زربك (زرشك)، سیب (شامل گلاب بهاره، گلدان یا زرد، سیب رد یا قرمز، سیب محلی و …) سپیدار، شن، صنوبر، قژ، كژدرنگ، كل خنگ، كلك (زالزالك)، كی كم، كنده خیش، گردو، گویج (كویج) گینه همان گون است و چندین نوع متنوع دارد از آن جمله كتیرا، گزانگبین، گاوی، بزی، داری، كپی، گیلاس، رز (مو)، وهل (در مورد این درخت در جایی دیگر توضیحات بیشتر داده خواهد شد) هلو، هرزن (ارژن)، لیلی سور.
منایع آبی شهر ونك
آب آشامیدنی و كشاورزی ونك و مزارع آن از سه طریق تأمین می گردد :
چشمه ها
قنوات
رودخانه ها
چشمه ها
در محدودۀ ونك بیشتر از یكصد چشمۀ كوچك و بزرگ جاری است كه در خشكسالی ها تعداد زیادی از آنها كم آب یا به كلی خشك می گردند. اسامی چشمه ها به ترتیب الفبا به شرح زیر است : چشمه آقا (دشتك)، چشمه اندوقون (اندوقون)، چشمه امینی (عقدك)، چشمه اوگر(سرتنگ)، چشمه اوسه(چمه)، چشمه اسدالله (پی تل سرتنگ)، چشمه امامزاده معصومه (در صحن امامزاده)، چشمه الخاس (ماز هرزندون)، چشمه اسمی خان (مندك)، چشمه باغ گنجی (دالان)، چشمه بی كس (اسفراهان)، چشمه بید(دره بی چزی)، چشمه بیدهاشم (دره بی چزی)، چشمه بید (كمانه)، چشمه بنیویی (تنگ دالان)، چشمه بنیویی (تنگ سولجان)، چشمه باغ كاله پشتی (دره باغ كاله پشتی)، چشمه پینه زار(سهران)، چشمه پی تل(سرتنگ)، چشمه پس كوهك(سرتنگ)، چشمه پیازی(دالان)، چشمه تك او (دالان)، چشمه تاكی (نگ دالان)، چشمه تنگ شرنا(دالان)، چشمه توه بچول (دشتك اسفراهان)، چشمه تنگوله (چمه)، چشمه تنگوله(چك زار)، چشمه تنگ اشكفت (نخودان)، چشمه تو رودخونه (پرچكون)، چشمه تنگ امامزاده عقدك (عقدك)، چشمه تنگ درپوله (جسور)، چشمه تلگن (تلگن)، چشمه جاغ جاغ (حنا علیشاه)، چشمه چاتی (پای گردنه سهران)، چشمه حنا علیشاه (حنای علیشاه)





