شیخ صدوق از بزرگترین شخصیتهای جهان اسلام و شیعه و از برجستهترین چهرههای درخشان علم و فضیلت است. او كه نزدیك به عصر ائمه علیهمالسلام میزیست، با جمعآوری روایات اهل بیت علیهمالسلام و تالیف كتابهای نفیس و با ارزش، خدمات ارزنده و كمنظیری به اسلام و تشیع كرد. آرامگاه شیخ صدوق در ابن بابویه شهرری قرار دارد.این عالم بزرگ اسلام و شیعه، پس از عمری پر بركت در سال ۳۸۱ هجری دیده از جهان فانی فرو بست و به سرای باقی شتافت. وفات او در شهر ری بود و با این حادثه عظیم و تاسف بار، غبار غم و سراسر عالم تشیع را فرا گرفت و عاشقان مكتب اهل بیت علیهمالسلام در میان اندوه و اشك، پیكر مطهر وی را تشییع كردند و در نزدیكی مرقد حضرت عبدالعظیم حسنی (در شهر ری) به خاك سپردند.آرامگاه شیخ صدوق در شهرری میباشد.«شیخ صدوق» كه نام كاملش محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی است در سال ۳۰۵ (و به نقلی ۳۰۶) هجری قمری، در خاندان علم و تقوی، در شهر قم دیده به جهان گشود.
شیخ صدوق بیش از بیست سال از دوران پر بركت حیات پدر را درك كرد و در این مدت از محضر پدر و سایر علمای قم كسب علم و حكمت كرد.وی در سن ۲۲ یا ۲۳ سالگی بود كه پدرش دار فانی را وداع كرد. از آن پس وظیفه سنگین نشر احادیث آل محمد صلی الله علیهم اجمعین و هدایت امت به عهده وی قرار گرفت و دوران جدیدی از زندگی او آغاز شد. یكی از معروفترین خاندانهای بزرگ كه بیش از سیصد سال در مركز ایران دانشمندان نامور از آن برخاستهاند خاندان «بابویه» است كه «صدوق» بزرگترین شخصیت این خاندان به شمار میرود.
«بابویه» جد اعلای صدوق است و اولین كسی كه از این خاندان لقب «ابن بابویه» گرفت پدر صدوق یعنی علی بن حسین بن بابویه است.
حادثهای در حدود سال ۱۲۳۸ قمری اتفاق افتاد كه عظمت و اعتبار صدوق(ره) نزد زائران حرمش بیشتر معلوم شد و ارادت آنان نسبت به وی دو چندان گشت كه شرح آن واقعه مطابق نقل علامه خوانساری در كتاب روضات الجنات بدین گونه است؛
«از كرامات صدوق كه در این اواخر به وقوع پیوست و عدّه كثیری از اهالی شهر، آن را مشاهده كردهاند، آن است كه در عهد فتحعلی شاه قاجار در حدود ۱۲۳۸ هجری مرقد شریف صدوق كه در اراضی ری قرار دارد از كثرت باران خراب شد و رخنهای در آن پدید آمد. به جهت تعمیر و اصلاح آن اطرافش را میكندند پس به سردابی كه مدفنش بود برخوردند، هنگامی كه وارد سرداب شدند، با جسدی عریان و مستورالعوره مواجه شدند كه در انگشتانش اثر خضاب و در كنارش تارهای پوسیده كفن به شكل فتیلهها بر روی خاك قرار گرفته است.
این خبر به سرعت در تهران منتشر شد و به گوش سلطان وقت رسید، وی با جمعی از بزرگان و امنای دولت به جهت مشاهده حضوری به محل آمدند. جمعی از علما و اعیان دولت داخل سرداب شدند و صدق قضیه را به رأی العین مشاهده كردند. پس از آن وی دستور تعمیر و تجدید بنا و تزئینات آن بقعه را صادر كرد.»
صاحب روضات كه در آن زمان ۱۲ساله بوده مینویسد: «من خودم بعضی از افراد را كه در آن واقعه حضور داشتند، ملاقات نمودهام.»
علامه مامقانی، صاحب تنقیح المقال، همین قضیه را نقل نموده و اضافه میكند: چهل سال پیش سند صحیح از سید ابراهیم لواسانی (متوفای ۱۳۰۹ه ق) كه از علمای بزرگ تهران بود برای من نقل شد كه وی به چشم خود جسد مطهر را به همان حال كه ذكر شد، مشاهده كرده است.
یكی دیگر از شاهدان قضیه، حكیم وارسته آقا علی مدرّس زنوزی، متوفای ۱۳۰۷ هجری قمری، است. علامه مدرس زنوزی، فیلسوف و اهل منطق و استدلال است و چنانكه میدانیم چنین افرادی نوعاً تحت تأثیر شایعات و توهمات قرار نمیگیرند و هر شنیدهای را به سادگی باور نمیكنند بلكه برای اثبات هر قضیهای دنبال دلیل و مدرك علمی و قطعی میگردند، وی خود یكی از شاهدان و ناقلان این كرامت است.