قلعه گلو یا همان قلعه گل و گلاب در میان پنج روستای شله زار یك و دو ، گنجیگون ، چم بستون یا چم بستان و قلعه دز قرار دارد كه نزدیك ترین روستا به قلعه گلو روستای چم بستون است كه از بالای قلعه هم دیده می شود.یكی از نامهای پر آوازه و نام آشنای این مناطق قلعه گلو یا گل و گلاب است كه اهالی لیراوی آن را مركز حكومت لیراوی كوه به رهبری امیر لیرو می دانند . نام این قلعه برای بسیاری آشناست و اتفاقات تاریخی زیادی در این قلعه به وقوع پیوسته است. اما اندك كسانی هستند كه موقعیت این قلعه را دیده باشند . قلعه گلو نام كوهی است و نه نام یك قلعه ساخت انسان های زبر دست ، دیواره های مرتفع و صعب العبور آن باعث شده بود تا این نام بر كوه گذاشته شود.دو كوه ی كه یكی با نام گل و دیگری با نام گلاب است و هر دو را با هم قلعه گلو می نامند با دره ای از هم جدا شده اند ؛ در ابتدای ورود به دره با دیواری بسیار قدیمی برخورد می كنید كه به گفته اهالی دروازه پیروز نام دارد . این دروازه از چنان استحكامی برخوردار بوده است كه اگر فرد و یا افرادی می توانستند از آن عبور كنند آنها را پیروز می نامیدند.بعد از گذر از دروازه پیروز به اشكفتهایی برمی خورید كه در دامنه كوه قلعه گل و گلاب قرار داشتند این اشكفتها محل زندگی ساكنین آن منطقه بوده است.كوه قلعه گل تنها یك راه ورودی داشته است راهی كه حتی دو نفر هم شانه به شانه قادر به گذر از آن نبودند . در میانه این راه كه یك سمت آن دیواره كوه و سمت دیگر مشرف به رودخانه زهره است اولین دروازه نگهبانی قرار دارد. دروازه به صورتی ساخته شده بود كه فرد باید از میان آن عبور كند و پس از عبور از این دروازه و طی مسافتی صدمتری به ورودی اصلی قلعه می رسید. این ورودی دارای ساختمان بزرگی است كه باز هم برای ورود باید از میان آن عبور كنید. با عبور از این ساختمان در بلندای كوه قلعه گل قرار می گیرید.داستانهای بسیار زیادی از حمله ها به این كوه استوار نقل شده است ؛به روایتی كریم خان زند و به روایتی كریم خان بویراحمدی برای گرفتن خراج به این قلعه حمله كرده بودند كه اوج كشتار در این قلعه بوده است .