سرخس یكی از شهرهای استان خراسان رضوی در شمال شرقی ایران است.این شهر مركز شهرستان سرخس است.
مكان جغرافیایی:
این شهر در گوشه شمال شرقی ایران، در مجاورت تركمنستان(شوروی سابق)، تقریباً بین دو نصف النهار ۳۰ تا ۶۰ و ۱۵ تا ۶۱ درجه شرقی و بین دو مدار ۳۶ و ۳۶ تا ۴۰ درجه شمالی قرار گرفته است.حد طبیعی منطقه را در جنوب، رودخانه كشف رود و حد شرقی را رود تجن (از پیوستن رودخانه هریرود و كشف رود) و حدود طبیعی غربی و جنوب غربی را آخرین امتدادهای ارتفاعات كپه داغ مشخص مینماید.
قبل از اسلام:
از دوره قبل از اسلام سرخس اطلاع درستی در دست نیست اما فردوسی در شاهنامه و در داستان«جنگ هفت گردان»از سرخس چنین یاد كردهاست.
به نخجیرگاه رد افراسیاب زیكدست كوه ودگر رود آب
دگر سو سرخس وبیابان به پیش گله گشته بر دشت آهو و میش
همچنین در داستان آگاه شدن افراسیاب از طوس وسپاه او میگوید:
میان سرخس است و باورد طوس ز باورد برخاست آوای كوس
اگر همانطور كه اظهار نظر كردهاند كه فردوسی ماخذی از تاریخ ایران شرقی در اختیار داشته، و از آن تاریخ در اشعار خود استفاده میكردهاست، معلوم میشود كه نام سرخس از دیرترین ایام تاریخ ما-كه هنوز مبهم است-وجود داشتهاست.
سرخس در دورا ن اسلامی:
چنانكه تاریخ میگوید یزگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی پس از شكست از اعراب برای تجدید حیات سیاسی خود به شرق ایران آمد و بالاخره به دست آسیابانی در شهر مرو كشته شد.با توجه به استیلا و اقتدار اعراب بر خراسان و دیگر توابع، در این دوره مرو، شهری آباد بود و نیشابور نیز شهری بزرگ وآبادان،سرخس در نیمه راه این دو شهر از مزایا وسهم خوبی بهره میبرد.جغرافیدانان و نویسندگان قرن سوم و چهارم به طور مستقیم و غیر مستقیم درباره سرخس چنین ذكر كردهاند كه این شهر در آن زمان آبادانی چشمگیری داشتهاست.شاید بتوان فضل بن یحیی سرخسی وزیر با تدبیر مامون عباسی را در آبادانی سرخس، در دوره حكومت عباسیان موثر دانست.یعقوبی جغرافیدان قرن سوم هجری در كتاب تاریخ نیشابور صفحه ۱۹ درباره سرخس چنین میگوید: سرخس سرزمینی باشكوه و شهر آن بزرگ و در بیابانی ریگزار واقع است و مردمی به همآمیخته در آن سكونت دارند، عبدالله بن خازم سلمی در زمان خلافت عثمان آن را فتح كرد. صاحب حدود العالم در باره سرخس چنین میگوید: سرخس شهری است بر راه اندر و اندر میان بیابان نهاده و ایشان را یكی خشك رود(فصلی) است كهاند میان بازار میگذرد و بوقت آبخیز اندرو آب رود وبس جای با كشت و برز است و مردمان قوی تركیباند و جنگی و خواسته ایشان شتر است.
دوران حكومت سلجوقیان:
سلطان سنجرسلجوقی ازسال ۴۹۰ تا ۵۵۲ هجری قمری سالها در مرو پایتخت داشت.توقف وی در مرو، نه تنها در آبادانی آن جا اثر كرد بلكه در نتیجه امنیت و پیشرفت دراین زمان، در شهرهای دیگر ایران مانند سرخس كه همسایه غربی مرو بود نیز محسوس بود.از آثار سلجوقیان میتوان به دو اثر بسیار نفیس، بنام مقبره لقمان بابا و رباط شرف كه در مسیر جاده ابریشم قرارداشت، نام برد.
مقبره لقمان بابا:
مقبره شیخ لقمان كه از عرفای قرن چهارم هجری و معاصر ابوسعید ابوالخیر بود، بنایی است عظیم و بسیار با شكوه، این بنا از آجر ساخته شدهاست و دارای تزئینات گچی، گچ بری، و آجركاری ممتاز میباشد كه پس از گذشت بیش از هشتصد سال هنوز با ابهت و صلابت خود را در كنار شهر سرخس گردن فرازی میكند.
رباط شرف:
بنای بسیار جالب دیگری در حدود ۴۰ كیلومتری شهر سرخس و در كنار جاده ابریشم (جاده قدیم نیشابور، سرخس، مرو) قرار دارد.این بنای زیبا، رباطی (كاروانسرای)است مشهور به رباط شرف و بی شك یكی از شاهكارهای دوران سلجوقیان به حساب میآید.رباط دارای دو بخش مجزا و دو حیاط مستقل میباشد كه در هر یك از آنها ایوان و طاقهای متعددی و در هر یك مسجدی با محراب برای نمازگزاران وجود دارد.
سرخس در زمان افول حكومت سلجوقیان:
بعد از شكست و اسیر شدن سلطان سنجر سلجوقی به دست غزههای حوالی بلخ، بیاباننشینهای تركمن مانند مور و ملخ به خراسان ریختند و بلاد آباد آن كه هر یك نمونه بارز عالم تمدن و از جهت عمارت و جمعیت، در آن زمان كم نظیر بود، پایمال سم اسبان این جماعت غارتگر شد.در این حادثه، سرخس خط مقدم این حوادث بود و از دستبرد غزان، مصون نماند و به وسیله این قوم غارت شد.
سرخس در قرن هفتم و هشتم:
در قرن هفتم هجری، شهرهای خراسان در برابر سیل خروشان سپاهیان مغول از هم پاشیدند و به نیستی گرایید.تولی خان پس از تصرف مرو، از سرخس عازم نیشابور شد، كه ظاهراً سرخس نیز از این تهاجم بی نصیب نماندهاست. حمدالله مستوفی در نیمه اول قرن هشتم هجری، تقریباً ۱۲۰ سال پس از حمله مغول، در باب سرخس میگوید:سرخس از اقلیم چهارم است.دور بارویش پنج هزار گام است و قلعهای محكم از خاكریز دارد و هوایش گرمسیر است.
سرخس در دوران قاجاریه:
بعد از جنگهای ایران و روسیه، عباس میرزا پس از برقرار كردن امنیت نسبی در شرق ایران، مامور امنیت شمال شرق كشور شد و در سال ۱۲۴۸ به سوی سرخس رفت و با پا فشاری زیاد قلعه سرخس را از ایل سالور(تركمن)گرفت، باروی آنجا را خراب كرد و اغلب مردم آنجا را كشت.
سرخس نو پا یا سرخس ناصری:
بعد از این كه برج و باروی سرخس در زمان عباس میرزا به كلی خراب شد، در زمان ناصرالدین شاه و در فاصله تقریبی نیم میل در سمت چپ رودخانه تجن-در مكان تقریبی سرخس قدیم- قلعه عظیمی به شكل كثیر الاضلاع ساختند كه به قلعه ناصری موسوم گشت. قلعه برای دفاع خود در برابر تركمنهای ناحیه مرو دارای ۲۴ برج داشت كه مجهز به وسایل استحفاظی و توپ جنگی بود. اولین اروپایی كه از قلعه ناصری دیدن كرد، شخصی از كشور فرانسه به نام بلوك ویل (bloqu ville) در سال ۱۲۷۷ ه.ق بود.روسیه نیز بعد از اقدامات عباس میرزا و در زمان ناصرالدین شاه در سال ۱۳۰۱ ه.ق ،برای نفوذ خود در تركمنستان، در محل خرابههای سرخس قدیم و در كنار رودخانه تجن، قلعه نظامی به نام سرخس روس بنا نهاد.اولین اروپایی كه از سرخس روس دیدن كردهاست، افسر فرانسوی جوانی به نام كنت دوشله(cont de cholet) است.
سرخس در آغاز قرن ۱۴ هجری قمری:
وقتی سرخس چشم به قرن حاضر گشود، شهری كوچك بود، منزوی و دورافتاده كه حد شرقی آن بر اساس توافق مرزی بین ایران وروسیه به رودخانه تجن محدود میشد.مقارن همان ایام روسها زمینهای را كه در مغرب رودخانه از سالهای پیش در اختیار گرفته بودند به ایران واگذار كردند.قسمتی از این اراضی در نوار مرزی به جنگل جهانبانی معروف است كه هم اكنون در اختیار سرخس ایران میباشد.در سال ۱۳۴۶ جادهای به طول ۱۸۲ كیلومتر از مشهد تا سرخس كشیده شد و آسفالت آن تا سال ۱۳۵۰ مورد بهرهبرداری قرار گرفت كه احداث این راه به منزله نقطه عطفی در تاریخ معاصر سرخس به شمار میآید.
