معلمكِلایه شهری است در بخش رودبار الموت شهرستان قزوین استان قزوین ایران.
این شهر در منطقهٔ كوهستانی استان قزوین واقع شده و الموترود در فاصلهای از جنوب آن میگذرد.
رودبارالموت شرقی شامل سه دهستان معلم كلایه»الموت بالا و الموت پائین به مركزیت معلم كلایه با ۹۶ روستا و وسعت ۸۸۵ كیلومتر مربع با جمعیت ساكن در حدود ۳۰۰۰۰ نفر در تابستان و آنچه به الموت و شهر معلم كلایه ارزش بخشیده روح انسانی و ایرانی است كه در این خطه جریان داردكه مردم این سرزمین با پشتوانه باور و ایمان قوی و با شناخت و برداشت آگاهانه از بنیه و تواتنمندیهای این سرزمین توانسته خود را با طبیعت وحشی و دست نخورده سازگار نماید
منطقه الموت یا رودبار الموت در سلسله جبال البرز، واقع در شمال شرقی استان قزوین، جنوب مازندران و گیلان، شرق طالقان و غرب رودبار زیتون قرار دارد.
زبان
زبان این مردم تاتی و بقولی دیلمی است. زبان رایج در كوهستان جنوب گیلان كه گستره منطقه كوهستانی اشكور تا علی آباد منجیل و از شمال تا سراوان رشت و شمال قزوین و كوهه ای غرب مازندران را در بر می گیرد. گاه زبان تاتی یا دیلمی با زبان تالشی اشتباه گرفته می شود. [نیاز به ذكر منبع]
نام
این منطقه چنانچه حمدالله مستوفی در نزهةالقلوب نوشته تا قرن هفتم هجری با عنوان رودبار معرفی میشد تا این كه با آمدن حسن صباح به آن جا و رواج فرقه اسماعیلیه و فعالیت خداوندان الموت، نوشته شد رودبارالموت و خوانده شد الموت.
الموت كلمه ای است مركب از دو واژه «آله» و «اموت». نویسنده برهان قاطع این كلمه را به فتح الف و لام بر وزن «جبروت» میداند و مینویسد:
«نام قلعهای است مشهور كه مابین قزوین و گیلان واقع است و آن را به سبب ارتفاعی كه دارد آله آموت گفتندی یعنی عقاب آشیان چه «اله» عقاب و «آموت» آشیان باشد.»
برخی نیز آموت را چنانچه در گویش تاتی مردم الموت وجود دارد، به معنای آموخت گرفتهاند و از آن به این تعریف رسیده اند: عقاب دست آموز.
عده ای هم اشاره به این میكنند كه بن مایه كلمه الموت، ارموت، ارمود، امروت، اربو و امبرود (نوعی گلابی) است و از آنجا كه در گویش تاتی گاهی «ر» به «ل» تبدیل میشود مثل «برگ» (بلگ)، پس الموت همان ارموت است كه «ر» به «ل» تبدیل شده است. محققان بر این نكته متفق القولند كه الموت نام مصطلح منطقه كوهستانی شمال قزوین و جایی است كه خداوندان الموت، قلعه های تاریخی این منطقه را مقر و پایگاه تبلیغ آیین اسماعیلیه قرار داده بودند. این منطقه در طول تاریخ از «رودبار» به «رودبار و الموت» تغییر كلمه پیدا كرده است، پس از مدتی
«رودبار الموت» به بخشی گفته شد كه قلعه حسن صباح (در گازرخان) در آن قرار دارد و «رودبار محمدزمان خانی» یا «خشكه رودبار» به منطقهای كه قلعه لمسر (لمبه سر یا لمه در یا لمبسر) در آنجاست.
الموت در تقسیمات جغرافیایی
منطقه بزرگ رودبار و الموت در تقسیمات جغرافیایی كشوری اخیر ایران به دو منطقه رودبار الموت و رودبار شهرستان تقسیم شده است. رودبارالموت شامل سه دهستان میشود كه عبارتاند از:
الموت پایین به مركزیت روستای زوارك
الموت بالا به مركزیت روستای مینودشت (شترخان)
معلم كلایه به مركزیت معلم كلایه
رودبار شهرستان نیز سه دهستان
رودبارشهرستان
رودبارمحمدزمان خانی
و دستجرد را شامل میشود.
رودبارالموت از شمال به دهستانهای دو هزار و سه هزار تنكابن، از شرق به قله شاه البرز و طالقان، از جنوب شرقی به طالقان، از جنوب به آبیك و از غرب به دهستان رودبار محمدزمان خانی محدود میشود.
مركز این منطقه معلمكلایه است و قلعه الموت (مقر حسن صباح در ۵۰۰ متری روستای گازرخان) ، قلعه تاریخی عینالسلطنه (در روستای زوارك) ، روستای بالاروچ (زادگاه كل احمد، ضد قهرمان داستان عزیز و نگار) ، روستای پیچ بن (مرتفع ترین منطقه رودبارالموت و برخوردار از جاذبه های گردشگری و كوهنوردی) ، روستای ورك (به كسر واو و سكون راء و كاف، زادگاه شیردل شاعر) ، روستای كلان (زادگاه جلال بیگ و ولی خان خواجوی) در آن قرار دارد.