ریپورتاژ آگهی
استان خوزستان ۲

استان خوزستان ۲

این استان از شمال غربی با استان ایلام، از شمال با استان لرستان، از شمال شرقی و شرق با استان‌های چهارمحال و بختیاری و كهگیلویه و بویراحمد، از جنوب با خلیج فارس و از غرب با كشور عراق هم مرز است.
  • 1400/12/03
  • استان : خوزستان
  • شهر : اهواز
  • دسته : شهر-استان
آدرس : در جنوب غربی ایران واقع شده است
تلفن : 66059000-021

موقعیت جغرافیایی و تقسیمات سیاسی استان
استان خوزستان با مساحتی حدود ۲۳۶‚۶۴ كیلومترمربع، بین ۴۷ درجه و ۴۱ دقیقه تا ۵۰ درجه و ۳۹ دقیقه طول شرقی از نصف‌النهار گرینویچ و ۲۹ درجه و ۵۸ دقیقه تا ۳۳ درجه و ۴ دقیقه عرض شمالی از خط استوا، در جنوب غربی ایران واقع شده است. این استان از شمال غربی با استان ایلام، از شمال با استان لرستان، از شمال شرقی و شرق با استان‌های چهارمحال و بختیاری و كهگیلویه و بویراحمد، از جنوب با خلیج فارس و از غرب با كشور عراق هم مرز است. براساس تقسیمات كشوری سال ۱۳۷۵، این استان دارای ۱۵ شهرستان، ۳۵ بخش، ۱۳ دهستان و ۴۴۹۶ آبادی دارای سكنه می‌باشد. مركز استان خوزستان، شهر اهواز و سایر شهرستا‌ن‌های آن عبارتند از: آبادان، اندیمشك، اهواز، ایذه، باغ ملك، بندر ماهشهر، بهبهان، خرمشهر، دزفول، دشت آزادگان، رامهرمز، شادگان، شوش، شوشتر و مسجد سلیمان.
جغرافیای طبیعی و اقلیم استان
شمال و شرق خوزستان را سلسله جبال زاگرس فرا گرفته است كه ارتفاعات آن در جهت جنوب غربی كاهش می‌یابد، به طوری كه در نواحی جنوبی‌تر به صورت تپه ماهورهائی نمایان می‌شود.
استان خوزستان را از نظر پستی و بلندی می‌توان به دو منطقه كوهستانی و جلگه‌ای تقسیم كرد. منطقه كوهستانی در شمال و شرق استان قرار گرفته و منطقه جلگه‌ای آن از جنوب دزفول، مسجد سلیمان، رامهرمز و بهبهان آغاز شده و تا كرانه‌های خلیج‌فارس و اروند رود ادامه می‌یابد. استان خوزستان دارای آب و هوای مختلف است:
آب و هوایی نیمه‌بیابانی كه شهرهای آبادان، خرمشهر، ماهشهر، هندیجان، دشت آزادگان و نواحی دزفول، بهبهان، رامهرمز، شوشتر و نواحی شمال اهواز را در بر می‌‌گیرد. آب و هوای استپ گرم كه نواحی شمال دزفول، بهبهان، رامهرمز، شوشتر و شمال اهواز را در بر می‌گیرد.
استان خوزستان تحت تأثیر سه نوع باد قرار دارد: اولین باد، جریان سرد نواحی كوهستانی و دومین باد (شرجی)، جریان گرم و رطوبی از خلیج‌فارس است كه به سوی جلگه می‌وزد. سومین باد یا باد سموم از عربستان می‌وزد و همیشه مقداری شن و خاك و رطوبت همراه دارد. براساس داده‌های ایستگاه‌های سینوپتیك استان خوزستان در سال ۱۳۷۵، حداقل مطلق درجه حرارت ۰/۲- درجه سانتی‌گراد و حداكثر مطلق درجه حرارت با ۵۰/۴۰ درجه سانتی‌‌گراد در اهواز گزارش شده است.
جغرافیای تاریخی استان
استان خوزستان یكی از كهن‌ترین سرزمین‌های تمدن بشری است. این تمدن در ۶۰۰۰ سال پیش در شوش پدید آمد، هزار سال بعد دولت مقتدر عیلام در شوش پایه‌گذاری شد و ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد، دولت عیلام توسط آشوریان منقرص گردید. در سال ۶۴۰ ق.م شوش به دست آشوری‌ها تسخیر و به دو بخش تقسیم شد. قسمت شمالی یعنی انزان به دست پارس‌ها افتاد و قسمت جنوبی آن به تصرف آشور درآمد. در تابستان سال ۵۳۸ ق.م كوروش هخامنشی به بابل لشكر كشید و با شكست بابل كلیه خاك عیلام جزو متصرفات هخامنشی گردید و شهر شوش به عنوان یكی از پایتخت‌های هخامنشی برگزیده شد. داریوش هخامنشی در حدود سال ۵۲۱ ق.م شوش را به مركز شاهنشاهی خود تبدیل كرد و در آن كاخ باشكوهی از سنگ به نام «هدیش» احداث كرد. در زمان خشایار شاه پایتخت‌های ایران از جمله شوش به اوج عظمت و رونق رسیدند. با حمله اسكندر دوران اوج و شكوه سلطنت خیره‌كننده هخامنشیان به پایان رسید. در سال ۳۳۳ ق.م اسكندر بر هخامنشیان پیروز شد و شهر بابل و شوش را با ذخایر بسیار ارزشمند طلا و نقره تصرف كرد.
پس از فوت اسكندر در بابل جانشینان او در ایران دولت سلوكیان را تشكیل دادند. در سال ۱۸۷ قبل از میلاد در اثر ضعف دولت سلوكی پارس و خوزستان متحد شدند و از دولت سلوكی جدا شدند.
مهرداد اول اشكانی ۱۷۱-۱۳۷ ق.م نیز «دقریوس» شاه سلوكی را در جنگی شكست داد و شخصی به نام كامثاسكیر را كه از خاندان اشكانی بود به حكومت خوزستان منصوب كرد. با قدرت گرفتن ساسانیان این ناحیه رو به عمران و آبادی گذاشت. شهر جندی شاهپور با دانشكده بسیار معروف نیز از شهرهایی است كه در این دوران از رونق و شكوفایی چشمگیری برخوردار بوده است.
پس از شكست یزدگرد سوم در جنگ معروف نهاوند، ایرانیان به مرور به دین اسلام گرویدند. از سال ۱۷ هـ.ق در عهد خلافت عمر كه كشورگشایی مسلمانان به پیروزی تازه‌ای دست یافته بود، بصره به عنوان یكی از حاكم‌نشین‌ها و نایب‌‌الحكومه انتخاب شد. مهمترین و خونین‌ترین واقعه نخستین قرن اسلام در خوزستان، قیام توده‌‌های بدوی و روستائیان عرب و ایرانی بود كه زیر لوای خوارج یا ارزقیان سر به شورش برداشتند. حجاج بن یوسف در سال ۷۸ هـ.ق این قیام را با بی‌رحمی و سنگدلی سركوب كرد. قیام دیگری نیز در سال‌های ۲۴۹ هـ.ق به رهبری صاحب‌الزنج خوستان را فرا گرفت.
در اواسط سده سوم هـ.ق دولت عباسیان رو به انحطاط گذاشت و زمینه رشد قیام ایرانیان به رهبری یعقوب لیث صفاری فراهم شد. یعقوب لیث از سیستان علم استقلال برافراشت و در شوال سال ۲۶۱ هـ.ق فارس را تسخیر و به سرعت حمله به بغداد را (مقر خلافت عباسیان) آغاز كرد، ولی بلافاصله به شوش و شوشتر عقب‌نشینی كرد.
در سال ۲۸۸ هـ.ق عمرولیث جانشین یعقوب در خوزستان به قتل رسید. در سال ۳۲۶ هـ.ق معزالدوله دیلمی، كرمان و خوزستان را تصرف كرد. با روی كار آمدن سلجوقیان ابوكالیجاد دیلمی به حكومت خوزستان منصوب شد و در سال ۴۳۴ هـ.ق با همین سمت درگذشت. از این سال تا سال ۸۴۵ هـ.ق به ترتیب خوارزمشاهیان، خاندان شلمه افشار، اتابكان فارس، آل‌مظفر، آل جلایر و تیموریان بر تمام یا قسمتی از خوزستان حكم راندند. در سال ۸۴۵ هـ.ق جنبش مذهبی دیگری به عنوان شعشعیان در این نواحی شكل گرفت. رهبر این جنبش سید محمد مشعشع ادعای مهدویت داشت و از این زمان خوزستان به دو ناحیه عرب‌نشین و غیر عرب‌نشین تقسیم شد. در سال ۸۷۲ هـ.ق سلسله ایلخانان به دست آق‌قویونلوها منقرض شد و سید محسن فرزند سید محمد مشعشع از اوضاع آشفته ناشی از آن استفاده كرد و بر سراسر خوزستان مسلط شد. پادشاهان صفوی چندین بار برای سركوب مشعشیان و افشار به خوزستان لشگر كشیدند و هر بار پس از سركوب آنها مشعشعیان را بر حكومت نواحی تحت تسلط آنها ابقا كردند. با انقراض صفویان به دست محمود افغان خوزستان همچنان به تهماسب میرزا جانشین پادشاه شكست خورده صفوی وابسته باقی ماند و محمد افغان برای دست یافتن به این ناحیه در سال ۱۱۳۶ هـ.ق لشگری به این ناحیه گسیل داشت ولی نتیجه‌‌ای نگرفت. نادرشاه، افغان‌ها را از اصفهان بیرون راند و در بهار سال ۱۱۴۲ هـ.ق از راه فارس و كهگیلویه روانه خوزستان شد.
پس از قتل نادر، ‌ خاندان مشعشعی بار دیگر به ریاست موسی مطلب هویزه را به تصرف در آوردند. مشعشع‌ها پس از استقرار در هویزه به سوی شوشتر، دزفول و شوش روی آوردند و با طایفه آل كثیر جنگیدند و نواحی مزبور را تصرف كردند. در همین دوران كریم‌خان زند پس از ده سال كشمكش و جدال قدرت را به دست گرفت. پس از درگذشت كریم‌خان زند بار دیگر خوزستان دچار هرج و مرج شد. در زمان فتحعلی‌شاه قاجار خوزستان به دو بخش تقسیم شد. بخش شمالی، شامل شوشتر، دزفول و هویزه جزء كرمانشاهان، به محمدعلی میرزای دولت شاه سپرده شد و بخش جنوبی آن شامل رامهرمز، فلاحیه و هندیجان جزء فارس به حسینعلی میرزا پسر دیگر فتحعلی‌ شاه واگذار شد و محمّد علی میرزای دولت شاه شاهزاده مقتدر قاجاری دوباره برای سركوب مخالفین به خوزستان لشگر كشید. در زمان همین شاهزاده بند معروف میزان در شوشتر بازسازی شد و آب به شاخه شطیط و نهرداران جریان یافت.
در سال ۱۲۶۷ هجری قمری قوای انگلیس از طریق خرمشهر وارد خوزستان شد و تا اهواز پیش آمد و به آن شهر دست یافت. پس از سال ۱۲۷۳ هـ.ق كه جنگ انگلیس با ایران روی داد تا پایان حكومت ناصرالدین‌شاه كه چهل سال طول كشید در خوزستان جنگی روی نداد. در این زمان عشایر عرب به چند بخش تقسیم شده و هر بخش شیخی جداگانه داشت كه حاج جبار خان نام‌آورتر از دیگران بود و چون پس از جنگ انگلیس فداكاری‌هایی از خود نشان داده بود توسط ناصرالدین‌شاه به رتبه سرتیپ اولی ارتقاء یافت. پس از او پسرش شیخ خزعل جانشین پدر شد و با كشتن برادر زمام امور را به دست گرفت. این مرد كه با حمایت انگلیس سراسر استان خوزستان را به چنگ آورده بود، ‌ در سال ۱۳۳۲ هجری قمری علیرغم بی‌طرفی ایران در جنگ جهانی اول جانب انگلستان را گرفت.
انگلیس‌ها عثمانی‌ها را از خوزستان بیرون كردند و رشتهٔ اختیار سراسر خوزستان را به دست گرفتند. در خرمشهر، اهواز و شوش سپاه مستقر ساختند و در هر یك از شهرهای شوشتر و دزفول ادارهٔ سیاسی یا كنسولگری و عدلیه دایر كردند و در همه جا اداره‌‌های پست و تلگراف را به دست گرفته و سرپرستی آن‌ها را به مأموران خود واگذار كردند.
از سال ۱۳۲۳ تا ۱۳۳۹ هجری قمری این وضع پایدار بود و شیخ خزعل نیز خود را امیر خوزستان (عربستان) می‌‌خواند. در دوران رئیس الوزرایی رضاشاه سپاهی از شیراز به بهبهان، سپاهی از اصفهان و سپاه سومی از بروجرد عازم سركوب شیخ خزعل در خوزستان شد. پس از جنگی كوتاه شیخ خزعل شكست خورد و با فرستادن پیامی به رئیس الوزرا امان خواست و در سال ۱۳۱۵ هـ.ق به روایت مرحوم محمدخان قزوینی این مرد را در سن ۷۵ سالگی به دستور رضاشاه در منزلش خفه كردند و بدین وسیله عمر یكی دیگر از حكام محلی به سود قدرت یافتن دولت مركزی به پایان رسید. سرانجام در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ شمسی به عمر بیش از نیم قرن حكومت پهلوی‌ها نیز خاتمه داده شد.
وضعیت اجتماعی و اقتصادی استان
در آبان ماه ۱۳۷۵، جمعیت استان ۷۷۲‚۷۴۶‚۳ نفر بوده است كه از این تعداد ۶۲/۵۲ درصد در نقاط شهری و ۳۶/۵۱ درصد در نقاط روستایی سكونت داشته و بقیه غیرساكن بوده‌اند. در سال مذكور از كل جمعیت استان، ۵۲۹‚۹۱۰‚۱ نفر مرد و ۲۴۳‚۸۳۶‚۱ نفر زن بوده‌اند و نسبت جنسی آن ۱۰۴ بوده است. از جمعیت این استان ۴۴/۲۰ درصد در گروه سنی كمتر از ۱۵ ساله، ۵۲/۴۷ درصد در گروه سنی ۶۴-۱۵ ساله و ۳/۲۳ درصد در گروه سنی ۶۵ ساله و بیشتر قرار داشته‌اند و سن بقیه افراد نیز نامشخص بوده است. در آبان ماه ۱۳۷۵، از جمعیت استان ۹۹/۷۱ درصد را مسلمانان تشكیل می‌داده‌اند و این نسبت در نقاط شهری ۹۹/۶۶ درصد و در نقاط روستایی ۹۹/۸۱ درصد بوده است.
در فاصلهٔ سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ حدود ۷۰۰‚۸۴۱ نفر به استان وارد و یا در داخل آن جابه‌جا شده‌اند. در آبان ۱۳۷۵، از جمعیت ۶ ساله و بیشتر استان، ۷۶/۸۹ درصد باسواد بوده‌اند. نسبت باسوادی در گروه سنی ۱۴-۶ ساله ۹۱/۸۰ درصد و در گروه سنی ۱۵ ساله و بیشتر ۶۹/۲۵ درصد بوده است. در این استان نسبت باسوادی در بین مردان ۸۳/۵۳ درصد و در بین زنان ۷۰ درصد بوده است. در سال مذكور، از جمعیت ۲۴-۶ ساله استان، ۶۳/۶۵ درصد در حال تحصیل بوده‌اند.
در این استان، افراد شاغل و افراد بیكار (جویای كار) در مجموع، ۳۲/۴۶ درصد از جمعیت ۱۰ ساله و بیشتر را تشكیل می‌‌داده‌اند. بیشترین میزان فعالیت، مربوط به گروه سنی ۳۹-۳۵ ساله با ۵۳/۹۷ درصد و كمترین میزان مربوط به گروه سنی ۱۴-۱۰ ساله با ۳/۰۶ درصد بوده است. بالاترین میزان فعالیت‌ برای مردان به گروه سنی ۳۹-۳۵ ساله با ۹۵/۹۸ درصد و برای زنان به گروه سنی ۴۴-۴۰ ساله با ۹/۳۴ درصد مربوط بوده است. در آبان ماه ۱۳۷۵، از شاغلان ۱۰ ساله و بیشتر استان، ۲۰/۳۵ درصد در گروه‌‌های عمده كشاورزی، ۳۰/۸۵ درصد در گروه عمده صنعت، ۴۷/۲۵ درصد در گروه عمده خدمات و ۱/۴۵ درصد نامشخص و اظهار نشده گزارش شده است. كشاورزی در تمام منطقهٔ خوزستان، ‌ به ویژه در قسمت جلگه‌ای از اهمیت خاصی برخوردار است به همین سبب، این استان را «زرخیز» نامیده‌اند. جلگهٔ خوزستان دنبالهٔ جلگهٔ بین‌النهرین است. استعداد خاك و آب و هوای این جلگه برای كشاورزی بسیار مناسب است.
استان خوزستان به دو منطقهٔ عمدهٔ كشاورزی تقسیم می‌شود: اول؛ مناطق كشت فشرده شامل نواحی شمالی، غربی و مركزی. دوم؛ مناطق كشت گسترده شامل مناطق كوهستانی و شرق استان. محصولات عمدهٔ كشاورزی استان خوزستان عبارتند از : گندم، جو، برنج، نیشكر، خرما و مركبات. پس از كشاورزی، دامپروری در این استان حائز اهمیت می‌‌باشد. پرورش طیور نیز رایج است. استان خوزستان به جهت مجاورت با خلیج فارس و جریان رودخانه‌های بزرگ و پرآب زمینهٔ مساعدی برای پرورش و صید ماهی دارد. صنعت نیز مانند كشاورزی در خوزستان سابقه‌‌ای بسیار طولانی دارد.
در دوران ماقبل تاریخ (دورهٔ عیلامی‌ها) انواع و اقسام ظروف و كوزه‌های سفالی در خوزستان ساخته شده است. در دورهٔ ساسانیان خوزستان دارای صنایع مهمی بوده و منسوجات آن نیز معروف و مشهور بوده است، خاصه دیبا و حریر شوشتری، خز شوش و غیره معروف بوده‌اند. صنعت خوزستان به دو گروه تقسیم می‌گردد: صنایع دستی و ماشینی. صنایع دستی خوزستان خاصه منسوجات و صنعت حریربافی در گذشته رونق فراوان داشته است. بطوری كه شهرهای مختلفی چون شوشتر در بافتن مسنوجات ابریشم مشهور بوده‌اند.
از مهمترین صنایع دستی استان می‌توان به عبا‌بافی در شهرهای شوشتر و شادگان، مقنعه (روسری زنانه) و چفیه (روسری عربی مردانه) در شهرهای دزفول و شوشتر، ملحفه (ملافه) در دزفول و شوشتر، جاجیم در شادگان، ورشو در دزفول و نقره‌كاری در اهواز اشاره كرد.
علاوه بر صنایع دستی مذكور تولید فرآورده‌های چوبی، نمد مالی، گیوه‌دوزی، سبدبافی، خراطی، نازك‌كاری، قلمزنی و مسگری نیز رواج دارد. صنایع كارخانه‌ای را می‌توان برحسب مقدار مصرف مواد اولیه و كیفیت تولید به دو دسته عمده صنایع سنگین و صنایع سبك تقسیم نمود. صنایع سنگین استان عبارتند از:
استخراج و تصفیه نفت مشتمل است بر پالایشگاه آبادان، دستگاه تقطیر مسجد سلیمان و پالایشگاه گاز بید بلند. صنعت پتروشیمی مشتمل بر مجتمع شیمیایی رازی، مجتمع پتروشیمی آبادان، ‌ مجتمع شیمیایی خارك، مجتمع پتروشیمی ایران – ژاپن، كارخانجات نورد و لوله اهواز و ذوب آهن گازی اهواز. صنایع سبك خوزستان عبارتند از: قندسازی، كاغذسازی، بسته‌بندی خرما، صنعت ماهیگیری و صنعت تولید برق. در خوزستان معادن سرشاری وجود دارد كه برخی از آنها از روزگاران گذشته شناخته شده بود و از آنها بهره‌برداری می‌‌شده است. اهم معادن شناخته شده عبارتند از: نفت، گاز، ‌ نمك، گوگرد، لاشه آهكی، سیلیس، سنگ‌گچ و سنگ آهك.

 

استان خوزستان ۲-z6BnIQVTvM