ورزنه، شهری است از توابع بخش بن رود در شهرستان اصفهان استان اصفهان در مركز ایران است. این شهر با جمعیت ۱۱۹۲۴نفر (برآورد ۱۳۹۰) میباشد. در نزدیكی باتلاق (تالاب بین المللی)گاوخونی واقع شدهاست. و تنها شهر ایرانی است كه زنان آن به طور سنتی چادر سفید بر سر میكنند.
وجه تسمیه
درباره وجه تسمیه ورزنه مطالب زیادی نقل شده است كه در این دو مورد به واقعیت نزدیكتر است. افراد محلی قبول دارند كه ورزنه به معنای كشت دانه و كاربر روی زمین است كه این مطلب با این خصوصیات و موقعیت شهر ورزنه، انطباق دارد. كلمات هم خانواده بسیاری، كه از ریشه كلمه رزیدن میآید . ورز: كشت و كار ، ورزنده: كشاورز، برزگر ورزكار: كشاورز ، ورزداد: گاوی كه با آن زمین را شخم میزنند دوم اینكه: دو كتاب ادبیات داستانی ایران نوشته محمد قائمی در صفحه ۸۹ این گونه آمده است: حضرت زرتشت یاران خود را به سه گروه تقسیم كرده است. ختیو یا خودمانی كه بی اندازه به او نزدیك بودند. (ورزنه) یا ورزندگان كه كشاورزان و دامپروران بودند و آریا منش كه از دوستان او بشمار میآمدند.
تاریخچه
ورزنه از دیرباز از نقاط پر جمعیت و مشهور رویدشت اصفهان بوده و هر جا نامی از رویدشت آمده، از ورزنه هم نام برده و یا آن را توصیف كردهاند. در بخشی از گزارشهای معروف پترس گیلانتز (۱۱۳۵) درباره ورزنه چنین آمدهاست:
«ورزنه در ۳۰ كیلومتری اخند واقع گردیدهاست. این قصبه بزرگ محلی است كه قبل از قرن چهاردهم میلادی مرداب گاوخونی در آنجا متوقف میشدهاست. در این مجموعه كه زیر یك آفتاب نرمنشدنی خرد شدهاست، خانههای مسدود آن طور كه میتوانند از خود حرارت را خارج از اختیار بیرون حفظ میكنند. در اینجا بادگیرهای متعددی وجود دارد كه ابعاد بعضی از آنها به اندازه اطاقی است كه باید تهویه شود. پلی كه قبلاً شرح دادیم، با ده دهانه روی رودخانه زایندهرود زده شدهاست. بازده آب این قسمت غالباً بیش از مقداری است كه در ۷۰ كیلومتر بالاتر وجود دارد و این موضوع را میتوان این طور توجیه كرد كه آبهای زیرزمینی حاصل از نفوذ حوضههای عظیم كه در دامنهها هستند، به طرف دره سرازیر میشوند».
ماكسیم سیرو فرانسوی (۱۹۶۳- ۱۹۵۹) نیز در بررسی راههای باستانی ناحیه اصفهان بخشی از مطالب خود را به معرفی راههای قدیمی ورزنه اختصاص داده و درباره آن چنین مینویسد:
«از ورزنه دو راه قدیمی عبور میكند، یك راه میگویند خیلی خشك است و از یقمیش گشته پای كوه شراز دور میزند و به روستاهای گلشور و انارستان میرسد و از خلیلآباد بالا میرود. این خط سیر صحرایی فقط یك چاه دارد و به عقدا میرسد. این راه به قدری خشك است كه هیچ وقت كاروانهای بزرگ نظامی یا تجاری از آن عبور نكردهاند. از ورزنه یك خط سیر به كل متفاوت دیگری به یزد میرسد. این راه از راه قبلی ناسپاستر است و جز در مواقع تاخت و تازهای فوری و ضروری نظامی از آن استفاده نشده، به خصوص در آخر قرن هشتم هجری به وسیله حكام آل مظفر و در قرن هجدهم (میلادی) كه به وسیله افغانها از آن استفاده شدهاست و ین راه كه هنوز مورد استفاده شكارچیان گورخر است، در شمال شرقی، مرداب گاوخونی را دور میزند و با خط سیری كه تقریباً از آب محروم است، به روستای هودوشان میرسد. بعد در كوهستانهای جنوبی ۲۵ كیلومتری یزد به دهكده زردشتی تفت منتهی میشود».
ورزنه یك بار نیز به خاطر قرار گرفتن بین راه اصفهان-یزد مورد حمله افغانها قرار گرفتهاست. در كتاب سقوط اصفهان در این باره آمدهاست:
«محمدخان پسر میرویس افغانی در ۱۸ فوریه (اول مارس) ۱۷۲۲ به ورزنه كه شانزده فرسخ با اصفهان دارد، رسید».
آثار تاریخی
ورزنه یكی از شهرهای تاریخی استان اصفهان است كه از لحاظ تاریخچه پیدایش و آثار باستانی، گنجینهای بس غنی دارد و به همین دلیل است كه آن را نگین شرق اصفهان نامیدهاند. پل قدیمی ورزنه، مسجد جامع، رباط شاهعباسی، كارونسرا و بادگیرهای قدیمی، آبانبارهای متعدد، برجها و كبوترخانهها، قلعهها و آثاری از آسیابهای آبی و امامزاده شاه زینالعابدین از جمله ابنیه تاریخی این شهر محسوب میشوند.
مسجد جامع تاریخی ورزنه
بر اساس مدارك موجود بنای اولیه مسجد جامع ورزنه بر روی بقایای یك آتشگاه قدیمی بودهاست كه از تاریخ دقیق آن اطلاعی در دست نیست، اما ساختمان مسجد جامع به صورت كنونی را بر اساس نوشتههای سردر مسجد به زمان تیموریان منسوب میدانند. محراب مسجد از كاشیكاری زیبایی ساخته شده و در مجاورت آن منبری بنا شدهاست. دور تا دور هلال محراب با خط ثلث بر زمینه لاجوردی آیات ۳۷ تا ۴۱ سوره آل عمران نوشته شده و در پایان آن تاریخ ۸۴۷ قمری. ذكر شدهاست. این مسجد همچنین دارای دو ایوان است كه یكی در سمت شمال و جنب مناره و دیگری در سمت جنوب و در نزدیك گنبد مسجد واقع شدهاست. هلال داخل ایوان جنوبی شامل كتیبه زوجی كوفی ثلث بوده، كتیبه كوفی با آن خط طلایی و كتیبه ثلث آن با خط سفید بر زمینه لاجوردی آراسته شدهاست. بین دو ایوان شمالی و جنوبی حیاط مربعشكل قرار دارد كه حوضی در میان آن وجود دارد. همچنین در قسمت مغرب و مشرق مسجد به صورت طولی دو شبستان قرار دارد و مناره جلوی مسجد با ارتفاعی در حدود ۲۰ متر دارای یك راه پله آجری مارپیچ برای دسترسی به قسمت بالای آن میباشد. در كتیبههای تاریخی سردر مسجد جامع بر زمینه لاجوردی نام شاهرخ بهادرخان و محمود ب مظفر ورزنهایملقب به عماد و نام خطاط آن سید محمد نقاش آمدهاست. آثار آتشكده زرتشتی نیز در همین محل مربوط به دوره قبل از اسلام یافت شده است. كاشی كاریهای موجود در سردرب، مناره، شبستان و سردر گنبدخانه این بنای تاریخی به عصر تیموری باز می گردد.
این مسجد از نظر انجام مراسم مذهبی همچنان یكی از پر رونق ترین مساجد منطقه محسوب می شود
پل تاریخی ورزنه
پل تاریخی ورزنه یادآوردی است از یافتههای فنی و معماری قدیم در عمران منطقه و ایجاد ارتباط بین حال و گذشته. بروز حوادث طبیعی و فرسایش، طی قرون متمادی خساراتی را به این پل موجب شده و آن را به مخروبه كردهاست. ساختمان استوار و جثه پای این پل با پایههای توپر از لحاظ ایستادگی در برابر شدت عوامل طبیعی از ارتعاش بی وقفه ناشی از ضربات مستمر و پیاپی امواج پر تلاطم آب رودخانه زاینده رود در فصول پر آبی و طغیان گرفته تا نزولات هر چند كم و گرما و سرما طی قرون و اعصار توانستهاست تاكنون باقی بماند.
این پل با آجر ساخته شده و دارای ۱۰ چشمه كه هفت چشمه یا طاق آن به طول ۶۷ متر و عرض پل ۶٫۵ متر و ارتفاع از سطح آب ۶ متر و عرض چشمهها ۴ متر است. و بسیار قدیمی و بنای آن مربوط به دوره دیلمیان و سلجوقیان ا ست ولی مردم آن را به سیف اله اردكانی نسبت میدهند اما گویا ۳ چشمه دیگر را به طول ۱۹ متر مردم سخت كوش ورزنه در یكصد و چهل سال قبل ساخته و به آن افزودهاند و در حال حاضر جزو آثار قدیمی است كه تردد روی آن نمیشود. نقل شدهاست شخصی بنام سیف الله اردكانی آنرا بنا نموده است.
در حال حاضر به خاطر قدمت و اهمیت این پل رفت و آمد وسایل نقلیه روی آن صورت نمیگیرد و عابران پیاده حق عبور از این پل را دارند و وسایل نقلیه از روی پل فلزی كه در ۲۵۰ متر غرب همین پل ساخته شده عبور میكنند از لحاظ استحكام نیز باید گفت كه با بذل توجهی كه مردم و مسئولین به این اثر تاریخی داشتهاند و دارند هنوز محكم و پا بر جا باقی ماندهاست. هم اكنون مسؤلان جهت ارتباط جاده حسن آباد به گردنه ملااحمد پل فلزی دیگری را در ۵۰۰ متر شرق پل قدیم ورزنه احداث كردهاند و مسافرین زیادی از مقصد شیراز به مبداء مشهد از این مسیر تردد میكنند.
چادر سنتی سفید بانوان
ورزنه را سفیدترین شهر ایران نامیدهاند، چرا كه هر رهگذری كه گذرش بر این شهر میافتد، اولین چیزی كه جلب توجه میكند، زنان و دختران چادر سفیدی هستند كه به جای پوشیدن چادر سیاه متداول، چادری به رنگ كاملاً سفید به سر میكنند. این رسمی است كه از زمانهای گذشته و شاید به قدمت پیدایش شهر. همگی زنان ورزنه بدان پایبند هستند. در مورد علت آن نظرات گوناگونی شایع است، برخی معتقدند پوشیدن چادر سفید به خاطر مقابله با گرمای شدید تابستانی در این نقطه كویری است.
نظر دكتر سیروس شفق، نویسندهٔ كتاب جغرافیای اصفهان در این باره این است: «زنان ورزنه بدون استثنا چادر سفید به سر میكنند كه معرف گرمای شدید تابستانی است. عقیدهٔ بعضی بر این است كه چون از زمانهای گذشته ورزنه محل كشاورزی و كشت محصولاتی همچون پنبه بودهاست، امكان تهیه چادر سفید از نخ آن به راحتی میسر بودهاست». در اظهار نظر دیگری پیرامون علت پوشش سفید زنان ورزنه چنین آمدهاست: «از آن جا كه ورزنه در گذشته دیار روحانیون زردشتیان بودهاست، این رسم بنا به اظهار نظر برخی نویسندگان از رسومات آنان میباشد، چرا كه روحانیون زردشتی لباسی از پنبه میپوشیدند و نوار مقدسی در تشریفات مذهبی به گردن میآویختند كه از جنس پنبه بودهاست».
آداب و رسوم
ورزنه به عنوان شهر كبوتران سفید از (زنان چادر سفید) شناخته شده و این در نگاه نخست و در هنگام ورود به شهر توجه هر بینندهای را جلب میكند بنا به گفته نفیسی: رنگ سفید در نظر ایرانیان قدیم ارزش دینی داشته، و روحانیون زرتشت لباس پنبهای میپوشیده و نوار با ارزش مقدسی از جنس پنبه را در میهمانیها بر گردن میآویختند.
این فرهنگ از آن زمان باقی مانده است. البته نظر دیگری هم وجود دارد و آن: بدلیل كشت پنبه و وجود كارگاههای پارچه و كرباس بافی و كاربافی در آن شهر در زمان گذشته است.