در سال ۵۴۶ ق.م كوروش هخامنشی كشور لیدی را تسخیر نمود و اكثر مناطق یونانی نشین را تحت سلطه خود درآورد و بجز كشور لیدی به نواحی متصرفاتی كه در آنها ضرب سكه رایج بود اجازه داد كه مثل قبل به ضرب سكههای محل ادامه دهند و تنها ضرب سكههای كروزوئید ر ا متوقف نمود.
كوروش هخامنشی (۵۵۰-۵۳۰ ق.م) با اینكه متوجه لزوم سكه و تأسیس ضرابخانه شده بود ولی مرگ به او این فرصت را نداد. لذا داریوش هخامنشی (۵۲۲-۴۸۶ ق.م) اولین كسی بود كه در ایران بضرب سكه اقدام نمود. وی سكههای طلا و نقره بنامهای دریك و شكل یا سیگلس به ترتیب به وزن ۴۱/۸ گرم و ۶/۵ گرم ضرب نمود. برروی سكه تصویر شاه هخامنشی به شكل كماندار پارسی دیده میشود كه به علامت نیایش خدای بزرگ اهورامزدا، زانو زده و كمانی را در حال كشیدن زه و در دست دیگرش نیزهای دارد. در پشت سكه نیز چند فرورفتگی مشاهده میشود. همچنین سكهای از داریوش سوم بدست آمده است كه بجای نیزه خنجری را بدست گرفته است. سكههای اولیه هخامنشی بنام سكههای شاهی معروف بوده است. قدرت مالی هخامنشیان بسیار زیاد بوده بطوریكه مزد هر سرباز خارجی كه برای ارتش ایران كار میكرده است یك سكه طلا (دریك) در ماه بوده است .
در سرتاسر ایران هخامنشی ضرابخانههای سلطنتی بنابر آنچه كه احتیاج بود سكه ضرب میكردند ولی در مواقع لزوم بروز جنگ فرمانروایان یا ساتراپهای محلی كه اطراف پادشاه مأمور تشكیل و تدارك سازوبرگ و اسلحه بودند سهم بیشتری برای ضرب سكه از خزانهی سلطنتی دریافت میكردند از ساتراپهای هخامنشی كه در تاریخ ایران نام آنها برده شده است مانند داتام-مازه و فرناباد كه مدتها فرمانروایی كیلیكیه و سوریه و بابل را داشتند سكههای باارزشی در مجموعه موزه ملی موجود میباشد .
از انواع دیگر سكههای هخامنشی سكههای سلاطین و امرای تابع مانند شاهان قبرس و فینیقیه و امرای كاری ، لیسی ، آراد میباشند كه مدتها زیر نظر دولت هخامنشی درآمدند و استقلال داخلی پیدا كرده و سكه ضرب نمودند. از سكههای بسیار جالب سكههای صیدا را میتوان نام برد. در یك طرف این سكه نقره نقش كشتی جنگی و در طرف دیگر نقش اردشیر سوم هخامنشی را سوار بر گردونهای بسیار زیبا میبینیم (۳۵۸-۳۲۶ ق.م). بر سكه نقره دیگری نقش اردشیر دوم كمان بدست ایستاده و در پشت سكه نقش كشتی جنگی با بادبان نقر شده است (۴۰۴-۳۵۸ ق.م) كه با مشاهده این سكه میتوان به تاریخ دریانوردی ایران در دوره هخامنشی و وضع كشتیهای جنگی اهمیت آنها پی برد. سكههای اسكندر به واسطه تنوع نقش و زیبایی بسیار جالب است. برخی از آنها را كه بیشك هنرمندی توانا و زبردست تهیه كرده است. جزو شاهكارهای هنری میباشد. درباره سكههای اسكندر و تصاویر وی بر روی آنها نظریات مختلفی وجود دارد. عدهای نقش این سكه را تصویر خود اسكندر میدانند كه به صورت یكی از خدایان جلوهگر شده است و بعضی دیگر آنرا تصویر خیالی یكی از خدایان میدانند، زیرا این تصاویر اسكندر بر روی سكهها یكسان نیست، ولی آنچه بیشتر مورد نظر است اینست كه سكههای اولیه بخصوص سكههای طلا كه دارای نقش كلاهخود است و در یونان و مقدونیه ضرب شده مربوط به خود اسكندر و از نظر هنری بسیار جالب است و تصویر حقیقی او بوده است. تصویر سكههای اسكندر اكثراً بدین ترتیب است كه نقش نیم تنه او بشكل هركول، مظهر قدرت و توانایی و یكی از قهرمانان افسانههای قدیم یونان میباشد كه كلاهی از پوست شیر بسر كشیده و در پشت سكه خدای بزرگ یونان (زئوس) بر روی تخت نشسته و عصای قدرت را بدست گرفته و نام اسكندر بخط یونانی كنار آن نوشته شده است. در حفاری سالهای ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ هیئت مشترك ایران و انگلیس در پاسارگاد، تعدادی از سكههای اسكندر و سلوكوس اول بدست آمده است كه از نظر نقش بسیار جالب است این سكهها ضرب شهرهای شوش، بابل، اكباتان كاپادوكیه و آرارات در مجموعه موزه ملی ایران باستان موجود است. از سكههای شاهان باختر (۲۵۰ ق.م) كه بر ایالات شرقی حكومت میكردند نمونههای جالی وجود دارد كه هر یك نشان دهنده وضع اجتماعی، اقتصادی، تاریخ، هنر و فرهنگ آن سرزمین است .

