«پس از شاهنشاهی ساسانی و كشته شدن یزدگرد سوم در مرو (۶۲۵ میلادی) فرمانروایان عرب سكههایی مشابه سكههای ساسانی ضرب كردند. این سكهها در حقیقت اولین سكههای اسلامی به شمار میرود. حكمرانان مسلمان تصاویر خود را بر روی مسكوكات نقش نكردند. بلكه تصاویر پادشاهان ساسانی را همانگونه كه بود بر روی سكه گذاشتند. خلفای راشدین نیز اسامی پادشاهان ساسانی را بر روی سكههای عرب- ساسانی ضرب نمودند. این نوع سكهها بیشتر با تصویر خسرو دوم ساسانی و نام فرمانروایان صدر اسلام با خط پهلوی و گاه كوفی در متن سكه و نام ضرابخانه و تاریخ ضرب و نیز سال یزدگردی یا هجری در پشت سكه به خط پهلوی ضرب شد و یكی از كلمات بسم الله، بسم الله ربی، محمد رسول الله و كلماتی از این قبیل را در كنار سكه اضافه مینمودند. این سكهها را سكههای عرب ساسانی مینامند. جنس اغلب این سكهها از نقره (درهم) و گاهی مس (فلس) بوده است. اولین بار درهم اسلامی به امر عمر بن الخطاب در سال هشتم خلافتش در سال ۲۰ هـ . ق. ضرب گردید. بر روی سكه صورت شاه ساسانی و كلمات بسم الله و بسم الله ربی با خط كوفی و اسم پادشاه ساسانی با حروف پهلوی بر پشت سكه دیده میشود.
این كار تا زمان حكومت بنیامیه و بعد از آن ادامه داشت. ضرب درهمهای عرب ساسانی در عهد خلفای راشدین و اوایل دولت بنی امیه یعنی تا زمان عبدالملك بن مروان در سال ۷۹ هـ . ق. ادامه داشت. بعد از این تاریخ سكههای اسلامی بدون تصویر جایگزین آن شد. اولین سكه طلا (دینار) بدون تصویر در سال ۷۷ هـ . ق. در دوره عبدالملك بن مروان خلیفه اموی ضرب شد و از سال ۷۹ هـ . ق. سكههای نقره به صورت رسمی ضرب شد و از آن پس ضرب سكه به سبك عرب ساسانی منسوخ گردید.
با وجود رواج سكههای اسلامی خطی بدون تصویر از نیمه دوم قرن اول هجری، سكههایی به سبك ساسانی با تصویر تا قرن دوم هجری در طبرستان ضرب میشد. این سكهها را كه كوچكتر از سكههای عرب ساسانی بودند، سكههای طبرستان مینامند. سكههای حكام عرب طبرستان نیز شبیه سكههای اسپهبدان بوده با این فرق كه نام هریك از آنها به خط كوفی و نام طبرستان و سال ضرب در پشت سكه به خط پهلوی بوده است. اسپهبان طبرستان از خاندان ساسانی بودند و در طبرستان فرمانروایی مستقلی را تأسیس نمودند و تاریخ مخصوصی را كه به سال طبری معروف است برگزیدند.
همانگونه كه اشاره گردید اولین سكههای خطی اموی از جنس طلا در زمان عبدالملك بن مروان ضرب و جایگزین درهمهای عرب ساسانی شد. در زمان خلافت بنیامیه، نام خلیفه روی سكهها دیده نمیشود و تنها تاریخ و محل ضرب سكه بر روی سكههای نقره و تاریخ ضرب در طرف دیگر و سوره مباركه الاخلاص را بدون كلمه «قل» به شكل «الله احد الله صمد لم یلد ولم یولد و لم یكن له كفواً احد» ضرب میكردند.
از سال ۱۲۷ هـ . ق. كه قایم ضداموی به رهبری ابومسلم خراسانی قوت گرفت تا انقراض امویان در سال ۱۳۲ هـ. . ق. و روی كار آمدن سفاح اولین خلیفه عباسی، سكههای ویژهای با مفاهیم سیاسی امویان ضرب گردید كه به نام ابومسلم شناخته میشود. این سكهها مانند سكههای امویان بدون نام خلیفه در ایالتهای جبال در خراسان و خوزستان و فارس ضرب میشد. نام ابومسلم خراسانی بر روی هیچ یك از سكههای نقره نیامده است ولی بر روی سكههای مسی بین سالهای ۱۲۷ تا ۱۳۲ نام ابومسلم دیده میشود.
سوره مباركه ۱۱۲ قرآن كریم بر روی سكه و در حاشیه پشت سكه قسمتی از آیه ۳۳ سوره توبه «محمد رسول الله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین كله و لوكره المشركون» نقش گردیده است. در منابع مختلف از ضرابخانههای بسیاری نام برده شده است كه سكههای اموی در آنجا ضرب میشدهاند. اما از این ضرابخانهها به جز دمشق، افریقیه و اندلس بقیه در عراق و ایران بودهاند كه سكههای عرب ساسانی در آنها ضرب میشده است. حكومت خلفای عباسی از سال ۱۳۲ هـ . ق. شروع شد و تا سال ۶۵۶ هـ . ق. ادامه یافت. در سكههای عباسی حاشیه سكه مثل سكه اموی است. ولی دیگر سوره ۱۱۲ قرآن كریم را بر پشت سكه نیاورده و عبارت «محمد رسول الله» جای آن را میگیرد.
با گذشت زمان سكههای عباسی تكامل پیدا كرده و در حاشیه سكهها آیه ۳ و ۴ سوره روم نوشته شد: لله الامرمن قبل و من بعد و یومئد یفرح المؤمنون بنصراله».
اوایل قرن سوم هجری ظهور حكومتهای نیمه مستقل در ایران مثل طاهریان و صفاریان را مشاهده میكنیم كه دارای سكههای بسیار جالب و باارزش هستند. طاهر بن حسین سردار نامی مأمون و سرسلسله طاهریان كه بعدها به ذوالیمینین شهرت یافت و بر روی سكهها لقب او دیده میشود.
سلسله دیگر كه از سیستان بود، صفاریان و مؤسس آن یعقوب لیث میباشد. بر روی سكههای نقره این دوره كلماتی مثل النصر، الظفر، الیمن و السعاده نقر شده است كه نظیر این كلمات روی سفالهی لعابدار ایران به چشم میخورد (كارگر: ۱۳۸۰).
یكی از سلسلههای بزرگ كه در قرنهای سوم و چهرم هجری بر نواحی وسیعی از ایران حكومت میكردند سامانیان بودند كه قلمروشان از مرزهای هند در مشرق تا مركز فلات ایران در مغرب امتداد پیدا میكرد. بیشتر گنجینههای بزرگ نقره كه از روسیه، لهستان، اسكاندیناوی از زیر خاك درآوردند، مربوط به سكههای نقره ساسانی بوده است. اكثر سكههای این دوره در اندازه قراردادی و رسمی میباشد. ولی تعدادی از آنها با اندازه بزرگتر (قطر ۸/۴ سانتیمتر) در ناحیه هندوكش ضرب شده است. بیشتر سكههای سامانی در خراسان و نواحی شرقی ضرب شده. ولی تعداد معدودی هم در نواحی غربی به ضرب رسیدهاند. آل بویه نیز به اندازه سامانیان سكه ضرب نمودهاند. سكههای این دوره برای محققین تاریخی منابع اطلاعاتی بسیار باارزشی است. زیرا روی سكههای آنها القاب و اسامی زیادی از شاهزادگان آلبویه و ارتباطات شاخههای متعدد با یكدیگر و دستنشاندگان مختلفی كه آنها را به رسمیت میشناختند و همچنین از وسعت قلمرو آنها اطلاعات با ارزشی به دست میآید. قدرت امرای آلبویه به حدی بود كه به تعویض خلفا اقدام مینمودند. ولی به لحاظ مذهبی احترام خلفا را محفوظ میداشتند و نام آنها را بر روی سكهها میآوردند. در قرن چهارم هـ . ق. برای اولین بار پس از حكومت ساسانی، بر روی سكههای آلبویه لقب شاهنشاه نیز به چشم میخورد. سوره مباركه قرآن كریم كه در حاشیه سكههای عباسی زده میشد برای روی سكههای سامانی و آلبویه و غزنوی نیز ضرب میگردید.
در روی سكههای اسلامی ایران تا زمان سلاجقه، صورت انسان یا حیوان دیده نمیشود. تصاویر سكه تا آن دوران فقط شمشیر و گاهی هلال و ستاره بود. ولی بر روی سكههای سلاجقه روم، تصاویر شیر و خورشید و بر روی سكههای طغرل سلجوقی، گنبد و گلدسته دیده میشود. ایلخانیان بزرگ به نقر «قاآن الاعظم و قاآن العادل و ایلخان المعظم» در اول و آخر اسم خود اكتفا میكردند. اما ایلخانیان ایران به تدریج كلمه شاهنشاه اسلام و سلطان همانند شاهان ایران به كار بردند. آنها گاهی اسم خود را به خط و زبان اویغوری هم بر روی سكههای نقره حك میكردند. بر روی سكههای غازان، اسم غازان محمود به خط كوفی و اویغوری و چینی نقر شده است. بهطور كلی در طول شش قرن تزئینات روی سكههای عرب ساسانی، اموی و عباسی، شاهان ایران و سلاطین ترك تا دوره مغول به صورت خط به شیوه كوفی قدیم و بدون نقطه و اغلب شكسته زاویهدار منقور میشد. در این دوره فقط در روی سكههای مسی اتابكان و خوارزمشاهیان به لحاظ شیوه خطاطی، مختصر تغییری محسوس است.
از حمله مغول به بعد تدریجاً خط كوفی از حالت كوفی شكسته به نسخ و نستعلیق در زمان صفویه تغییر یافت و در واقع تغییرات خط روی سكه خیلی كندتر از كتابت انجام پذیرفت. تصاویر حیوانات مختلف روی فلوسهای مسی منقوش است. نقش شیر و خورشید به سكه با گذشت زمان دچار تحولات زیادی شد. طغراهای مختلفی از سلاطین مغول و تركمانها متداول شد كه خواناترین آن را بر روی سكههای ناصرالدین شاه میتوان دید. گرچه سكههای مهم دورههای مختلف خصوصاً به دلیل زنگزدگی و پوسیدگی جلبنظر نمیكند، اما از نظر تاریخی دارای اهمیت زیادی میباشند. طی قرنهای اولیه هجری بیشتر شهرها دارای ضرب سكه به خصوص سكههای مسین بودند و اغلب برااین سكهها اسامی شهرها یا حاكمهایی نوشته شده است كه شاید گاهی نامشان در تاریخ ثبت نشده باشد. حفاریهای علمی مناطق باستانی باعث شده است كه تعداد زیادی از این سكهها به دست آید و مجموعه باارزشی از سكههای مسی در موزه ملی ایران وجود دارد.
ضرابخانه یكی از اركان مهم سازمان مالی در زمان صفویه بود كه تحت نظر معیر الممالك اداره میشد. عزل و نصب حكامان و زركشان و رئیس ضرابخانه به عهده وی بود. سكههای سلاطین صفوی متنوع بود. آنان نسبت به نوشتههای روی سكه توجه خاصی داشتند. بر سكهها نام و القاب شاهان صفوی به صورت ساده و یا به شعر آمده است. تاریخ و محل ضرب سكه و نیز اسامی دوازده امام یا چندین تن از ائمه روی سكههای صفوی منقور است. سكههای این دوره بیشتر از طلا، نقره و مس بود و در داد و ستدها بیشتر از سكههای مسی و نقرهای استفاده میشد. سكه طلا نیز در دسترس مردم بود و معمولاً در جشنها و تاجگذاریها و اعیاد از آنها استفاده میشد.
واحد پول این دوره «تومان» و لغتی به معنی ده هزار است. سكه طلا از اشرفی و سكه نقره را بیستی، محمدی، شاهی، عباسی، پنج عباسی و لاری میگفتند. سكههای مسی را غازی یا غاریكی میگفتند كه ۱۰/۱ شاهی بود. بر روی فلوسها نقوش مختلف حیوانات و پرندگان نقر است. بر روی سكههای نادرشاه افشار (۱۱۶۰-۱۱۴۸ هـ . ق. )كلمه «السلطان نادر» یا یك بیت شعر دیده میشود. او به سال ۱۱۴۸ هـ . ق. در دشت مغان تاجگذاری كرد و به یادگار این جشن سكههایی با نوشته «الخیر فی ماوقع» ضرب شد. به لحاظ حروف ابجد تاریخی كه از آن به دست میآید، تاریخ جلوس سلطنت نادرشاه است.
كریم خان زند (۱۱۹۳-۱۱۶۳ هـ . ق.) در طول ۳۰ سال حكومت، خود را شاه و سلطان نخواند و عنوان وكیل الرعایا را بر خود نهاد. بر روی سكههای او نام وی به صورت بسیار ساده به صورت «كریم» و نام محل ضرب نوشته شده است و بر پشت سكه یك بیت شعر آمده است. سكههای طلای او را «كریمخانی» مینامند. در زمان قاجاریه سكههای متعدد ضرب شهرهای مختلف موجود است. نوشته بر روی بعضی از سكهها مثل سكه آقامحمد خان بسیار ساده میباشد. در این سكهها فقط نام وی به صورت یا محمد بر بالای اسامی شهرهایی كه سكه در آن ضرب میشده است، قرار دارد و بر پشت سكه یك بیت شعر منقور است. از اواسط دوره صفویه به شهرها با توجه به موقعیت سیاسی، جغرافیایی و مذهبی آنها عناوینی داده شد. این عناوین بر روی اغلب سكههای این دوره دیده میشود. در سكههای افشاریه، زندیه و قاجاریه نیز این عناوین به كار رفته است. در سال ۱۲۹۵ هـ . ق. در دوره ناصرالدین شاه دارالضربهایت ولایات منحل گردید و ضرابخانه در پایتخت دایر شد. این عناوین از روی سكهها حذف گشت. عناوین مذكور بدین شرح هستند:
دارالسلطنه اصفهان، دارالمرز رشت، دارالعباده یزد، دارالسعاده زنجان، دارالمؤمنین كاشان، دار الامان كرمان، دار السلطنه تبریز و دارالعلم شیراز. دستگاه ضرابخانه در زمان ناصرالدین شاه در تهران تأسیس و ناصرالدین شاه تا انقراض قاجاریه سكههای زرین به شكل ده تومانی، دو تومانی، یك تومانی، دو اشرفی، اشرفی، پنج هزاری، دو هزاری و سكههای سیمین به شكل پنج هزار دیناری، ده هزار دیناری، یك هزار دیناری، دو هزار دیناری، پنج تومانی، دو قرانی، پانصد دیناری، دو شاهی، پنج شاهی، شاهی، سكههای مسین و نیكل به صورت دویست دیناری، صد دیناری پنجاه دیناری، و بیست و پنج دیناری بودهاند. سكههای خطی و بدون تصویر تا زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار معمول بود. از تمام سكههایی كه در مورد آنها بحث شد، نمونههای با ارزش در موزه ملی ایران وجود دارد كه از آغاز اسلام تا آخر دوره قاجاریه در طبقه دوم موزه اسلامی به نمایش گذاشته شده است»