این غار، كه از نوع غارهاى استلاكتیت است، در شرق شهر مرند قرار دارد.
دوگیجان یكی از روستاهای استان آذربایجان شرقی درقسمت شرقی حومه شهرستان مرند واقع شده كه پس از گذشتن ار روستای ارد كلو و بناب جدید و زرقان به این روستا می رسیم. مابین روستای زرقان و دوگیجان كوه مرتفعی است به نام مقاطقع كه غار در این كوه واقع شده است. دهانه غار به عرض ۳/۵ متر است. غار به فاصله حدود 6 كیلو متری شرق روستا واقع شده كه از دو مسیر مالرو می شود به آن رسید. ورود به غار بصورت تقریبا عمودی از سوراخی كه میبایست بصورت تك تك وارد آن شد میسر است.
پس از رسیدن به مكان غار، دره سمت راست ما را بطرف دهانه اصلی غار میبرد پس از ورود به یك تالاربرزگ میرسم كه فاقد تزئینات غاری میباشد در سمت راست تالار یك شیب 20 درجه ما را به طبقه پایین هدایت میكند در این طبقه 2 تالار به چشم میخورد كه تالار سمت چپی استالاكتیت واستالاكمیتهای زیبای را در خودش جای داده است و كفی كاملا گلی دارد. تالار سمت راست مرواریدهای خشگ غاری همراه با برگه های خشگیده و استخوانهای حیوانات و چند دهلیز فرعی بن بست به همراه دارد. بعد از پیمایش بطرف طبقه بالا حركت میكنیم طبقه 3 یك چاه 6 متری دارد كه ما را بطرف دیواره میبرد. برای فرود به این چاه میتوان از كاركاه طبیعی استفاده كرد و انتهای چاه باید دقت بیشتری كرد چرا كه به پرتگاه دیواره كه محل فرود70 متری میباشد میرسیم.
موقعیت مكانی غار:
این غار در 20 كیلومتری شرق مرند قرار دارد بعد ازعبور از روستای زرقان به روستای زیبای دوگیجان میرسیم بعلت نبودن مسیر مناسب حدودا 6 كیلومتر به سمت دره زیبا كه به یك بیشه زار منتهی میگردد باید پیاده روی كرد در این منطقه 2 دره نمایان میشود كه دره سمت راست ما را بطرف دهانه اصلی هدایت میكند و دره سمت چپی به یك دیواره ختم میشود در70 متر دیواره یك شگاف 1*1.5 دیده میشود كه انتهای غار میباشد.
روستای دوگیجان:
روستای دوگیجان ( در اصطلاح محلی دویجان ) از توابع شهر بناب جدید در شهرستان مرند بوده و بعلت وجود آب فراوان یك منطقه سرسبز كشاورزی و حاصلخیز می باشد. ارتفاع روستا از سطح دریا 2150 متر می باشد. چشمه آب و آبشار معروف آغ سو در فاصله تقریبی 7 كیلومتری روستا و در ارتفاع 1800 متری از سطح دریا قرار گرفته و در تمام فصول سال آب زلال و سرد آن منطقه را سیراب می كند. این چشمه در زیر كوهی قرار داشته كه در قله آن به ارتفاع 2200 متر یك غار طبیعی آهكی وجود دارد كه بعلت زیبائی داخل آن بر جذابیت این منطقه می افزاید.
این روستای خوش آب و هوا ، كوهستانی ، دارای مردمانی خونگرم و مهمان نواز و سختكوش می باشد .مردم این روستا به شغل های دامداری ، قالیبافی و كشاورزی مشغول هستند. لباس محلی این روستا در نوع خود از نظر رنگ و اشكال پارچه كم نظیر است. جهت رفتن به این روستا در شهرستان مرند پس از گذشتن از روستای زرقان و بناب می توان به مرتفع روستای این منطقه پا گذاشت . بازدید از مناظر و غار زیبای آن بسیار لذت بخش است.
آداب و رسوم روستا:
دویوجان در 50 كیلومتری شرق مرند از توابع آذربایجان شرقی، بر دامنههای قرهداغ جای گرفته است. این روستای آسفالته دارای 180 خانوار است. دویوجان به سبب ارتفاعاش از سطح دریا دارای آب و هوای خنك است. در شرق آن غاری به نام «كوهول» وجود دارد كه كف آن از آب پوشیده است.
مردم دویوجان دارای پوشش منحصر به خود است. زنان كه پخت نان و دوشیدن شیر را بر عهده دارند پوششی بینظیر از رنگها دارند. این پوشش هنوز ادامه دارد و از روند تخریب در امان مانده است. عكاسی در این روستا نسبت به روستاییان دیگر استان بیدردسر و راحت است اما، دوربین غریبهای كه به سوی زنان نشانه رود با مخالفت روبه رو خواهد شد.
هر ساله در این روستا آیینی با شركت همهی زنان و مردمان روستا روی میدهد كه بنا بر آن، ظهر نوزدهم تیرماه از روستا خارج شده و دسته دسته همراه زنان و بچهها به سوی «پیر» یا «سلطان سنجر» كه سلطان زنجیراش میگویند حركت میكنند. حصار این پیر از سنگ است. مردم بخشی از راه خاكی را با تراكتور و بقیه را با پای پیاده میپیمایند.
عصر پیش از فرو رفتن آفتاب بر بلندی كوه سلطان سنجر رسیده و در میان سنگهای تلنبار شده جای میگیرند تا پیش از بر آمدن آفتاب شاهد گوسفندانشان باشند كه بر گرد پیر میچرخند. این نمایش برای سلامتی و پر بركت بودن دامهایشان خوب است. داستانهایی از این آیینها بر سر زبانهاست كه اعتقادشان را بر آن بیشتر میكند. اطراف «پیر» پر است از خانوادههایی كه شب را بر سر آتش به سر میبرند و جوانانی كه بر بلندی این كوه با احساس غرور از آیندهی برنامههاشان سخن میگویند. از این بلندی روستای زنوزاق، زنوز و مرند دیده میشود. این پیر از آنِ مردمان زنوز است كه فقط در این روز از سال روستاییان دویوجان زائر آن میشوند.
پس از گوسفند گردانی به دور «پیر» و با برآمدن آفتاب مردم به سوی منطقهی «سووانالیق» بین راه روستا و پیر سرازیر میشوند. در آن جا گوسفندان دوشیده شده و گاه خرید و فروش میشوند. مردم چند گروه شده و هر كدام در گوشهای از درهی بزرگ اوتراق كرده و از مهمانانشان پذیرایی میكنند. هر گروه از خانوادهها سفرهای پیش انداخته كه از «چوچَه» یا «داستانا»ی پخت خودشان و پنیر و چای چیده شده است. به راحتی میتوان بر سر سفرهها نشسته و با آنان هم سخن شد. چشم انداز این دره با گوسفندان، گاوها، الاغها و اسبانشان خاطرهی به یاد ماندنی بر جای میگذارد.
هوای خنك این منطقه مانع از گرما زدگیست. كودكانی كه در این آیینها شركت دارند كمكم یاد میگیرند كه برای سال آینده نیز باید راهی این دیار شوند و چنین اعتقادی را پا بر جای نگه دارند. عصر مردم آمادهی سرازیر شدن به روستایشان شده و با خاطره و زیارتی دیگر سالی دیگر میآغازند.
