مهدی بهرامی؛ جهانگرد و بلاگر سفره، اون ۱۱ كشور و ۲۶ استان ایران رو دیده و سفر كرده. مهدی علاقه داره تا از این طریق دنیای اطراف، فرهنگ و سبك زندگی آدم‌ها رو در جای جای دنیا ببینه و بشناسه. به نظرش موفق شده تا شش درصد از كشورهایی كه در لیست اصلی هستند رو ببینه و یه جورایی خودش رو در ابتدای این مسیر می‌دونه و امید داره از هر یك از این كشورها و مردمان و فرهنگ‌شون دیدن كنه و حسابی حظ ببره. برای مهدی سفر كردن به تعطیلات رفتن و استراحت كردن محسوب نمیشه، بلكه سفر كردن بخش بسیار مهمی از زندگیشه، یه سبك زندگی یه بخش جدا نشدنی ازش، در نتیجه برای اینكه بتونه بیشتر سفر كنه و از پس هزینه‌های سفرهاش بر بیاد و مدیریت‌شون كنه، كوله‌گردی و سفر ارزون رو انتخاب كرده. برای مهدی زندگی و زنده بودن یعنی سفر كردن. اون با رفتن به گرجستان زیبا از شهر «باتومی» بازدید می‌كنه و گفته‌های جالب توجهی درباره این شهر داره، با ما همراه باشید تا روایت مهدی بهرامی رو از گرجستان و باتومی بدونیم.
مهدی صادقانه از حسش راجع به «باتومی» می‌گه، اون با گشت و گذار در این شهر هیجان‌انگیز و دیدنی حسابی چشمانش رو نوازش كرده، توصیفات قشنگی از معماری و اتمسفر این شهر داره و می‌گه: "باتومی از اون جاهاییه كه انقدر اسمش رو شنیدیم قبل رفتن برامون یه تعریفی ازش شكل گرفته، برای من باتومی تعریفش این شكلی بود: یه شهر ساحلی پر از كلاب و كازینو! یه تعریف كامل از جایی كه من اصلا دوستش ندارم
ولی از همون اول كه رسیدیم باتومی كوچه پس‌كوچه‌هاش داشت باهام حرف میزد، شب اول رو از خستگی تمام فقط خوابیدم و صبح فرداش تو خیابونای باتومی زندگی كردم، بعد رفتیم و دوچرخه كرایه كردیم و لب‌ساحل باتومی رو رفتیم و رفتیم و رفتیم
باتومی و اون معماری‌های قشنگ و چشم‌نوازش، شاید آخرین كامی بود كه باید از گرجستان میگرفتم تا گرجستان به عنوان یه كشور همه‌چیز تموم برام به نهایت خودش برسه."
اون در نهایت نقدی به كسانی داره كه برای دیدن دنیا بهانه میارن، داره. البته در شرایط فعلی به نظر میاد كسی چندان امكان سفر، اونم خارج از ایران رو نداشته باشه. در آخر مهدی به علاقه‌ای كه در گرجستان بهش پی می‌بره اشاره می‌كنه و می‌گه: "واقعا تعجب میكنم از اونا كه میگن الان نمیشه سفر خارجی رفت، یكم سختی رو تحمل كنین، زمینی برین، از مسیر لذت ببرین، تو هاستل‌های قشنگ و ارزون تو مسیر بمونین، با قطار و اتوبوس تو اون كشور سفر كنین و همه اونچه كه باید رو برین و ببینین، كه حیفه این گرجستان زیباست كه دم گوشمون باشه، ویزا نخواد و باز ازش بگذریم
كلام آخر: گرجستانمو پس بدین. تو گرجستان فهمیدم چقدر باغ گیاه‌شناسی دوست دارم، از این به بعد هرجا برم باغ گیاه شناسی داشته باشه، حتما میرم."
